مشاورهی پیشگیری از عفونت HIV در این روش، مشاور به مراجع برای شناسایی و کاهش رفتارهای پرخطر کمک میکند. مشاور میتواند از راهبُردهای متنوعی استفاده کند. این راهبردها میتوانند ساده و صرفاً شامل ارائه ی اطلاعات بوده و یا این که پیچیده تر بوده و روشهای درمانی مبتنی بر شواهد را شامل شوند، مانند مصاحبهی انگیزشی، روشهای حل مسئله، رواندرمانیهای کوتاه مدت بین فردی و درمان شناختی رفتاری. مشاورهی پیشگیری در جلسات مشاورهی پیش از آزمایش و پس از آزمایش و نیز در طول مدت بیماری به کار می رود.
مشاوران می باید به طور مداوم چالشهایی را که بیماران برای تداوم تغییر رفتار با آن مواجه هستند، ارزیابی نموده و راهبردهای عملی برای این چالشها توصیه نمایند. به عنوان مثال، در مورد بیماران دچار وابستگی به مواد، راهبردهای کاهش آسیب و درمان نگهدارنده برای وابستگی، میتواند توصیه شود (شادلو و همکاران، 1392).
مشاوره ی پیش از آزمایش مشاورهی پیش از آزمایش، یک مشاورهی محرمانه بوده که به فرد امکان انتخاب آگاهانه در مورد انجام آزمایش HIV را میدهد. بر اساس دستورالعمل سازمان جهانی بهداشت، این تصمیم باید کاملاً به فرد واگذار شود و هیچ اجباری در کار نباشد. برای این انتخاب آگاهانه، فرد باید فواید و پیامد انجام آزمایش را بداند. مشاور از فرد در مقابل مشکلات بالقوه ی روانشناختی، قانونی و بهداشتی آشکار شدن وضعیت ابتلای وی حمایت میکند. مشاور همچنین، ظرفیت فرد برای مقابله با نتیجهی مثبت احتمالی را ارزیابی نموده، اطلاعاتی در مورد HIV ارائه کرده و برای کاهش خطر انتقال وارد مشاورهی پیشگیرانه میشود. درحالیکه مشاورهی فردی روش استاندارد برای مراجعین است، مدل های جایگزین مانند جلسات برای زوجین و مشاورهی گروهی نیز برای مشاورهی پیش از آزمایش وجود دارند (شادلو و همکاران، 1392).
مشاوره بعد از آزمایش در این نوع مشاوره، مشاور باید اطمینان حاصل کند که مراجع مفهوم نتیجهی آزمایش خود (چه مثبت و چه منفی) را درك کرده است. در موارد ابتلا، مشاورهی پس از آزمایش به فرد برای سازگاری با زندگی همراه با عفونت HIV کمک مینماید. خودکشی فرد مبتلا، یک چالش عمده برای مشاوران محسوب میگردد. در افراد مبتلا به HIV، احتمال اقدام به خودکشی طی دو دوره افزایش مییابد: به صورت تکانشی هنگامی که فرد برای اولین بار تشخیص داده میشود؛ و دیگر در اواخر سیر بیماری که اثرات عفونت بر سیستم اعصاب مرکزی ظاهر گشته، فرد توانایی کسب درآمد را از دست داده و احساس میکند که باری بر دوش خانواده شده است. مشاوران باید خطر خودکشی را در سیر بیماری ارزیابی نموده و بتوانند این قبیل افکار را مدیریت نمایند.
در مواردی که نتیجهی آزمایش فرد منفی میگردد، فرد باید مفهوم دورهی نهفتگی را به طور کامل درك کرده باشد و به وی توصیه شود در صورت انجام رفتار پرخطر، همچنان در معرض خطر ابتلا به این بیماری بوده و باید برای انجام آزمایش مجدد مراجعه نماید. هم در جلسهی مشاورهی پیش از آزمایش و هم در جلسهی مشاورهی پس از آن، راهبُرد های تغییر رفتار برای کاهش رفتارهای پرخطر می باید مورد استفاده قرار گیرند. مشاورهی پس از آزمایش معمولاً توسط فردی که مشاورهی پیش از آزمایش را ارائه نموده، انجام میشود. در مواردی که فرد بدون اطلاع و رضایت مورد آزمایش قرار گرفته است، مشاور ممکن است با خشم بیمار که به وی فرافکنی شده، مواجه گردد (شادلو و همکاران، 1392).
مشاورهی مستمر برای افراد دچار HIV ماهیت مزمن و پیشروندهی عفونت HIV موجب میشود فرد مبتلا، بستگان و آشنایان وی، با مشکلات روانشناختی گوناگون و متغیری مواجه شوند. بسیاری از این افراد پیش از ابتلا به HIV، مشکلات روانشناختی متعددی داشتهاند. ابتلا به HIV، موجب فعالسازی مجدد مشکلات حل نشدهی پیشین، مانند تمایل به ارتباط با جنس موافق، مشکلات مربوط به حوادث تروماتیک، مانند تجاوز جنسی و یا مشکلات حل نشده در روابط بین فردی میگردد. در مراحل پیشرفتهتر ممکن است فرد نیاز به ارجاع به مراکز بهزیستی، آماده نمودن وصیتنامه و یا پیدا کردن مراکز جایگزین برای مراقبت از فرزند خود داشته باشد (شادلو و همکاران، 1392).
مشاوره برای پایبندی به درمان دریافت دارو، بیمار را با مشکلات و موانع روانشناختی، فیزیکی و عملی زیادی رو به رو مینماید. عدم پایبندی به درمان، مانعی در برابر سرکوب موفق ویروس توسط دارو خواهد بود. مشاوره برای پایبندی به درمان، دانش بیمار در مورد بیماری، دارو و عوارض درمان را ارتقاء بخشیده و به بیمار کمک میکند تا دیدگاه مثبتی پیدا کند و باور کند که میتواند در روند بهبود خود اثرگذار باشد (شادلو و همکاران، 1392). 2
سلامت روان و عفونت HIV اختلالات روانی، انواع اضطرابها و روانپریشیها، اعتیاد و عفونت HIV ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته و عوامل خطرناک مشترکی مانند بی خانمانی، فقر، بی مبالاتی جنسی، خشونت و پیامدهای مشترکی چون انگ و تبعیض دارند. در مقایسه با جمعیت عمومی، اختلالات روانی در افراد مبتلا به عفونت با ویروس HIV به طور شایعتری دیده میشود. بر اساس مرور منابع غیر ایرانی، بیش از 50 درصد بیماران HIV/AIDS حداقل یک اختلال روانی همراه نیز دارند (بایر و پاهریا، 2008؛ نقل از شادلو و همکاران).