در مطالعات تحلیل گفتمان می توانیم به نظریات دو دیدگاه متفاوت علمی به تحلیل گفتمان اشاره کنیم، دسته اول این نظریه ها از دل زبان شناسی و دسته دوم از فلسفه سیاسی-اجتماعی بیرون آمده اند.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
71 صفحه
کد:
172 mt
رویکردهای تحلیل گفتمان انتقادی
تحلیل گفتمان که در زبان فارسی به «سخن کاوی»، «تحلیل کلام»، «تحلیل گفتار» نیز ترجمه شده است، یک گرایش بین رشته ای است که ازاواسط دهه ی 1960 تا اواسط دهه ی 1970 درپی تغییرات گسترده ی علمی-معرفتی در رشته هایی چون انسان شناسی، قوم شناسی، جامعه نگاری خرد، روان شناسی ادراکی و اجتماعی، شعر، معانی بیان، زبان شناسی، نشانه شناسی و سایر رشته های علوم اجتماعی و انسانی علاقمند به مطالعات نظام-مند ساختار و کارکرد و فرآیند تولید گفتار و نوشتار ظهور کرده است. این گرایش، به دلیل بین رشته ای بودن، خیلی زود به عنوان یکی روش های کیفی در حوزه های مختلف علوم سیاسی، علوم اجتماعی، ارتباطات و زبان شناسی انتقادی مورد استقبال واقع شد (فرکلاف، 1379: 7).
تحلیل گفتمان در زبان شناسی متوقف نماند. در مدت نسبتاً کوتاهی (نزدیک به دو دهه) این گرایش از زبان شناسی اجتماعی و زبان شناسی انتقادی، به همت متفکرانی چون میشل فوکو، ژاک دریدا، میشل پشو و دیگر متفکران برجسته ی مغرب زمین وارد مطالعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شد و شکل انتقادی به خود گرفت. این متفکران که تحلیل گفتمان را بیشتر در قالب تحلیل گفتمان انتقادی بسط و گسترش دادند خود وامدار مکتب انتقادی فرانکفورت و وارثان مستقیم و غیر مستقیم آن در دهه 1960- مارکسیست های جدید، به ویژه گرامشی و پیروانش، ساختار گرایانی چون آلتوسر و محققان مکتب فمینیسم- بودند. مفهوم گفتمان، امروزه به صورت یکی از مفاهیم کلیدی و پر کاربرد در تفکر فلسفی، اجتماعی و سیاسی مغرب زمین درآمده و با مفاهیمی چون سلطه، زور، قدرت، مهاجرت، تبعیض نژادی، تبعیض جنسی، نابرابری قومی و غیره عجین گشته است. اکنون، و به همین جهت، معنای آن با آن چه صرفاً در زبان شناسی مد نظر بود تغییر کرده است؛ هر چند این تغییر در امتداد سیر معنای اولیه ی آن قرار دارد (همان: 10).
بنیاد تحلیل انتقادی را می توان در زبان شناسی انتقادی، که در اثر پیشرو زبان و کنترل (1979) نوشته فاولر، هاچ، کرس و ترو شکل یافت، جستجو کرد، احتمالاً تحت تاثیر تحولات فرانسه در دهه هفتاد به واسطه فوکو، پشو و دیگران، منجر به شکل گیری نگرش های جدید به زبان و گفتمان شد و همچنین به علت ناکارآمدی نگرش های سنتی به تحلیل گفتمان در زبان شناسی، افراد فوق با انتشار این کتاب پایه های نگرش انتقادی به زبان را بنا نهادند و نگرش خود را زبان شناسی انتقادی نامیدند.