تمامی این تحولات و برخورد ایران و غرب و دگرگونی مناسبات ایران و جهان موجب تغییر در اندیشه و تفکر تمامی اقشار مردم شده و بهتبع آن هنر نیز دگرگون میگردد.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
56 صفحه
کد:
171 mt
عصر قاجار را باید در زمره درخشانترین اعصار تاریخی قابلمطالعه ایران بهحساب آورد که در آن ایران با تغییر مناسبات جهانی، ظهور طبقه روشنفکر، دگرگونی ماهیت سیاسی، دگرگونی اندیشه پیرامون ملت، دولت و درنهایت طلوع دولت مدرن مشروطه ایران روبهرو است. تمامی این تحولات و برخورد ایران و غرب و دگرگونی مناسبات ایران و جهان موجب تغییر در اندیشه و تفکر تمامی اقشار مردم شده و بهتبع آن هنر نیز دگرگون میگردد. در این دوره ما با مناسبات هنری گوناگونی روبهرو هستیم و تغییر حامیان هنر، به پایان رسیدن عصر حمایتهای وسیع هنر از سوی دربار ایران، طلوع آکادمی و مراکز رسمی آموزش هنر و پدید آمدن مجموعهای از هنرها همچون تعزیه، نقاشی قهوهخانه و ...گردید
«تعاملات هنری بین ایران و اروپا در دورهی قاجار به سطح بیسابقهای دستیافت. سلسلهی قاجار در سالهای نخستین سدهی نوزدهم نه تنها پیوندهای اقتصادی و سیاسی را با اروپا از سر گرفت، بلکه این پیوندها را، به دلیل رانده شدن سریع در حوزهی توسعهی جهانی اروپا، گسترش داد. آشنایی با اصلاحات نظامی و آموزشی از نوع غربی در ابتدای سدهی نوزدهم دروازههای ایران را به روی انواع نوآوریهای فرهنگی گشود. نقاشخانهی همایونی، جانشین کتابخانهی سلطنتی پیشین، از نخستین نهادهایی بود که از این نوآوریها بهرهیاب شد و راهی برای ورود سبکها، فنون و مواد هنری غرب به ایران باز کرد. نوآوران عرصه هنر از نیمه دوم سده نوزدهم به بعد، نظام جدیدی از «آموزش هنر» را از روی الگوهای اروپایی متداول ساختند و با رویکردها و شیوههای سنتی و دیرینهی هنری ایران به چالش پرداختند.» (اختیار،89:1381). «به دلیل برخورد ایران بافرهنگ و تمدن غرب، بهکارگیری رنگروغن روی بوم، در بین هنرمندان ایرانی مرسوم شد. در زمان زندیه و قاجاریه، نقاشی رنگروغن، بیش از دیگر تکنیکهای نقاشی، از شهرت و محبوبیت برخوردار بود. اکثر نقاشان دربار همچون مهرعلی با شیوهی آب رنگ مات نقاشی نمیکردند و سبک نقاشی آنها تقلیدی از کارهای اروپاییان بود. بااینحال، قسمت اعظم سبک آنها بومی و سنتی شمرده میشد. ضرورتاً، سبک نقاشی کتب خطی اواخر دوران صفوی، با مقیاس وسیعتر به دورهی بعد منتقل شد. بدین ترتیب نقاشان با در نظر گرفتن اصول و قواعد نقاشی دوبعدی، سبک و ذوق و سلیقهی خود را برای ترسیم پرترههای رآلیستی به کار برند. عدم استفاده از اندازههای سهبعدی به دلیل ناتوانی رنگآمیزی نقاشیهای رآلیستی نبود، بلکه هنرمندان آگاهانه سعی میکردند تا پرترههای خیالانگیزی که منطبق با ذوق و سلیقهی ایرانیان بود، خلق کنند.» (سودآور،388:1380).
تحقیق درزمینهی نقاشی در سدهی دوازدهم و نیز سدهی سیزدهم ه.ق در ایران، به لحاظ عدم دسترسی به نمونههای درخشانی که در مجموعههای ایرانی قرار دارند، همواره مشکلآفرین بوده است. ویلیم فلور نقاشی دورهی قاجار را ادامهی نقاشی سنتی و درعینحال وقفهای در آن میداند. به اعتقاد وی «در این دوران نقاشان قاجاری همچون نقاشان تیموری و صفوی، کتابهای مصور تذهیب شده و نگارههای طراز اول کار نمیکردند بلکه بیشتر به نقاشی رنگروغن، لاکی و مینایی میپرداختند. نقاشان قاجار بیشتر از پیشینیان خویش در جریان وقایع جهانی قرار داشتند. بعضی از آنها برای فراگیری فنون نقاشی اروپایی به خارج اعزام شدند. رواج عکاسی و فن چاپ تأثیری قاطع در بالندگی و تحول سبک نقاشی قاجار داشت.» (فلور،68:1381).