علی اسفندیاری در پاییز 1276 در دهکده یوش مازندران به دنیا آمد. نیما دوره طفولیت را در دامان طبیعت و در میان شبانان گذراند که به هوای چرگاه به نقاط دور ییلاق و قشلاق می کردند.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
16 صفحه
کد:
140 mt
دوره اولیه
علی اسفندیاری در پاییز 1276 در دهکده یوش مازندران به دنیا آمد. نیما دوره طفولیت را در دامان طبیعت و در میان شبانان گذراند که به هوای چرگاه به نقاط دور ییلاق و قشلاق می کردند. او خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده آموخت. دوازده سال داشت که با خانواده اش به تهران آمد و پس از گذراندن دوره دبستان برای فراگرفتن زبان فرانسه به مدرسه سن لوئی رفت. « در مدرسه خوب کار نمی کرد و تنها نمرات نقاشی و ورزش به فریادش می رسید. هنر او خوب پریدن از دیوار و فرار کردن از مدرسه بود. اما بعدها مراقبت و تشویق یک معلم خوشرفتار یعنی نظام وفا، شاعر بنام، او را به خط شعر گفتن انداخت.»(عظیمی، 1384 : 17) در آن زمان آتش جنگ جهانی اول بر پا بود و نیما می توانست اخبار جنگ را به زبان فرانسه بخواند.
نیما در ابتدا به سبک معمول قدیم و مخصوصن به سبک خراسانی شعر می سرود. اما آشنایی به زبان فرانسه و ادبیات آن زبان راه تازه ای در پیش چشم او گذاشت. ثمره کاوش های وی در این راه، بعد از جدایی از مدرسه و گذرانیدن دوران دلدادگی، بدان جا انجامید که ممکن است در منظومه افسانه او دیده شود.
نیما تابستان ها به زادگاهش می رفت و این کاری بود که تا آخر عمر از آن دست برنداشت. در جوانی به دختری دل باخت ولی چون دلبر به کیش دلداده نگروید، پیوند محبت گسیخت و شاعر که در عشق نخستین شکست خورده بود با دختری کوهستانی به نام صفورا آشنا شد. پدر نیما میل داشت که او با صفورا ازدواج کند اما دختر حاضر نشد به شهر بیاید و از هم جدا شدند.