در این بخش کوشش میشود تا به طور خلاصه، آغازی را برای بحث پیرامون مناسبات میان روایت و تصویر عکاسانه به وجود آوریم و چند نکته بنیادین را که میتوانند در این میان نقشی کلیدی داشته باشند.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
34 صفحه
کد:
84 mt
بیان عکاسانه
در این بخش کوشش میشود تا به طور خلاصه، آغازی را برای بحث پیرامون مناسبات میان روایت و تصویر عکاسانه به وجود آوریم و چند نکته بنیادین را که میتوانند در این میان نقشی کلیدی داشته باشند، بررسی کنیم.
«بیتردید پیش از سنجیدن روایتشناسانهی عکس، اولین و مؤثرترین گام تبیین وجوه زمانمندی و مکانمندی تصویر، عکاسی است.» (مقیمنژاد، «درآمدی بر بحث روایت در عکاسی»، فصلنامه هنر، شماره 81، ص 249)
«برخی از بهترین و تیزبینترین منتقدان پستمدرنیسم، علیه این ادعا که ما از جهت مهمی در دورهی پستمدرن زندگی میکنیم، استدلالی اقامه کردهاند که به صورت شگفتآوری یکسان، اما بسیار نیرومند است. تحلیلگرانی مثل اندرسون (Anderson)، فریزبی (Freezbee) و کالینیکوس (Callinicos) با شدت بسیار به این گفتهی مشهور لیوتار تاختهاند که شک و تردیدهای معاصر به فراروایتها قابلهای است که وضعیت پستمدرن را به دنیا میآورد. این تحلیلگران خاطرنشان میکنند که این رویگردانی از روایتهای کبیر و از بنیانگراییها واقعاً رخ داده است، اما نه یکی دو دههی گذشته، بلکه این واقعه بخشی از پیدایش خود مدرنیسم بوده است. بودلر، که پدرخواندهی مدرنیسم زیباشناختی محسوب میشود، دست از مفروضات بنیانگرایانهی واقعگرایی کشید تا از هر آنچه که فانی، زودگذر و اتفاقی است تجلیل کرده باشد. و نیچه، بسیار بیش از پایان سده، انتقاد کوبندهای از اقسام بنیانگرایی، نه فقط در حیطههای زیباشناسی، بلکه همچنین در نفی قطعیت مفاهیم مربوط به اخلاق غیرمشروط و واقعگرایانهی معرفتشناسیهای آینهی طبیعت به عمل آورد. در واقع در مجموعه مقالههایی که اخیراً جمعآوری شده توافق نظر شایان توجهی دربارهی نویسندگان مقالهها دیده میشود که همگی معتقدند که تصویر خود ماکس وبر از مدرنیته، کاملاً پساروشنفکری و پسافراروایتی است.» (لش، اسکات، چاوشیان، 1388، ص247 و 248)