شروع تحولات در روند شهرنشینی و شهرسازی ایران را شاید بتوان از دوره مشروطیت دانست. البته پیش از آن نیز در زمان قاجار و یا حتی صفویه شاهد تاثیرپذیری و الگوبرداری هستیم.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
69 صفحه
کد:
51 mt
مطالعات شهری
مطالعات شهری، شاید حداقل در کشور ما، معمولا محدود است به شیوههایی از مواجهه با شهر که عمدتا کتابخانهای و بهاصطلاح سنتیست و مطالعات شهری را به تودهای از دانستههای تاریخی تقلیل میدهد. در چنین نگرشی، معمولا آنچه از شهر بیش از 80-90 سال داشته باشد، فینفسه حاوی ارزش است و صد البته سزاوار (مطالعه) و تشریح؛ در مقابل، روزگار معاصر یا وضع موجودِ شهر، حتی ارزش ثبتکردن هم ندارد. با این رویکرد، مراد از «مطالعات شهری»، مطالعهی تاریخ شهر است و هرچه شهری، «تاریخی»تر و «قدیمی»تر باشد، البته برای مطالعه، موضوعی مناسبتر و مهمتر است. شاید از همین روست که عنوانهای پرطمطراقِ «اصفهانشناسی» و «یزدشناسی» در حیطهی «مطالعات شهری» بهوفور یافت میشود، اما از «تهرانشناسی» مثلا چیزی نمیشنویم.
بهنظر مهمترین وجه افتراقِ آن شیوهی بهاصطلاح سنتی با شیوههای تازهتر مطالعات شهری، به نگاه و تعبیر ما از پدیدهای بهنام(شهر)بازمیگردد. از شهر سخن میگوییم؛ لاجرم از متنی سخن میگوییم بههم تافته و بس پیچیده از انواع وقایع، زمانها (روزگاران)، آدمها و اجتماعات، فضاها و... و البته مدیومها. شهر، موجودی زنده است که میزید، خراب و ترمیم میشود، میبالد و روزی میمیرد. شهر، در چنین نگاه و شیوهای از مطالعات شهری، علاوه بر مفاهیم مسبوقِ آن (مفاهیم شهرساختی)، یک متن (Text) است، بهمفهومِ موسّعِ آن؛ قابلِ بازخوانی و تاویل و حتی تالیفِ دوباره و گویا هرچه این متن آشفتهتر باشد، مهیاتر است برای تاویلهای بیشتر. شهر، متنیست چند رسانه که ابزار خوانش (بخوانید «مطالعه»ی) آن نیز متنیست چندرسانه که انواع نوشتار ادبی، انواع هنرها و مدیومها یا رسانههای تجسمی و هر نوع مدیوم دیگری را بهکار و دربر میگیرد. این «متنِ» چند رسانه، رویکردِ سندشناسی متداولِ مطالعات شهری را نیز به چالش میکشد یا آن را تکمیل میکند. در چنین شیوهای از مطالعات شهری، اسنادِ شهر، فقط نقشههای قدیمی و سفرنامهها و مدارکِ «رسمی»ای از ایندست نیست؛ بلکه طیف متنوعی از هر نوع «مدرک» که به هر نحوی، چیزی از شهر امروز یا دیروز را مستند کند، سزاوارِ توجه، مطالعه و ثبت است: عکسهای خانوادگی، هرچند (غیرحرفهای)، که گوشهای از شهر را نشان دهند؛ کارت پستالها، انواع آگهیهای تبلیغاتی، تابلوهای مغازهها و انواع تابلوهای تبلیغاتی، بلیطهای اتوبوس واحد حتی، دیوارنوشتهها، خاطراتِ شفاهی شهر، مبلمان شهری و... به این اعتبار، اکنونِ شهر، اهمیت (اگر نگوییم ارزشی) کمتر از تاریخِ شهر ندارد. تاریخِ شهر نیز، در چنین رویکردی از مطالعات شهری، از مفهوم و روشهای متداولِ مطالعاتِ تاریخی فراتر میرود و میشود «سرگذشتِ شهر»؛ سرگذشتی که گذشته و تاریخِ شهر را، با نگاهی موزهای و شیفتهوار نمینگرد، بلکه با نگاهی ریزبین و حتا نقادانه، تاریخ شهر را، بخشی، و فقط بخشی، از سرگذشت و ماهیت و موجودیتِ شهر میداند
. این نوع مطالعات شهری، دورانِ معاصر و اکنونِ شهر، همین امروز و دیروز و امسال شهر را حتی، همانقدر، اگرنه بیشتر، سزاوارِ مطالعه و تعمق و ثبت میداند، که «تاریخ» را؛ در حالی که این تقسیمبندی تصنّعی و احتمالا نهچندان کارآمدِ «دوران تاریخی» و «دوران معاصر» را نیز همواره با دیدهی شک مینگرد.www.nazaronline.ir