با تعاریف و تعابیری که در بخشهای پیشین برای واقعیت، واقعگرایی، زمینه ها و همچنین نمونههای آن در هنر اروپا ارائه شد. و از آنجا که هنر نگارگری ایران و ادبیات پیوستگی بسیاری دارند.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
18 صفحه
کد:
38 mt
ادبیات و نگارگری
از ویژگیهای اساسی نقاشی ایران در سدههای پس از استقرار اسلام، پیوستگی با ادبیات فارسی است. نقاش از مضامین متنوع ادبی مایه میگیرد، اشخاص و صحنههای داستانها را مینمایاند، و سخن شاعر یا نویسنده را به زبان خط و رنگ مجسم میکند. اما کار او بیشتر مصورسازی در معنای متعارف آن است. ادبیات فارسی و هنر ایرانی پیوند درونی و همخوانی ذاتی داشتهاند، زیرا هنرور و سخنور ایرانی هر دو بر اساس بینشی یگانه و ذهنیتی مشابه دست به آفرینش میزدهاند. آنان از خلال زیباییهای این جهان به عالم ملکوتی نظر داشتند. هدفشان دست یافتن بهصورت مثالی و درک حقایق ازلی بود. در هنر آنان قلمرو زیبایی با جهان معنی قرین بود. بیشک شناخت رشتههای مختلف پیوند بین شعر و نقاشی قدیم ایرانی، پژوهشی وسیع را میطلبد که در بررسیهای هنر ایران به آن توجه کافی نشده است. (اشرفی، 1367، 10 و 11)
نقاشان حتی در تبیین اصول فنی کارشان تحت تأثیرات زبان شاعرانهی ادبیات هستند، آنها را چون عاشق و معشوق در کنار هممی نشانند، از ملاحت و نازکی طرح سخن میگویند و نظیر اینها. مهمتر آنکه وزن و قافیه شعر فارسی تقارن گفتار و حرکت آدمهای داستان، و بهطورکلی قواعد و قوانینی که در انشاء ادبی ملحوظ بوده، معادلهایی را در ترکیببندی نقاشی نشان میدهند. بیشک میتوان از یک تشابه ساختاری بین شعر و نقاشی سخن به میان آورد. ( همان، 12 )
شاید منطقیتر باشد اگر هنر تصویری قدیم ایران را عمدتاً نوعی (( هنر گرافیک)) تلقی کنیم و کارکرد نظیر هنر گرافیک را از آن توقع داشته باشیم، ... این کارکرد چیزی جز نشر و گسترش اندیشههای ادبی نبوده است، که ما در شرایط اجتماعی ادوار موردبحث، خواست و سیاست و ذوق و سلیقه خواص- بهویژه شاهان و امیران- جهت آن را معین میکرده است. بااینهمه این تصاویر ریزنقش داخل کتابهای خطی آنچنان ازلحاظ زیباییای شناسی غنی هستند که برخلاف هنر مصورسازی متعارف، قابلیت بررسی مستقلاند و خارج از کتاب را نیز دارند: میتوان در آنها تنوع و غنای رنگ و خط را در ترکیبی خوشایند و پرمعنا ملاحظه کرد، میتوان در آنها بلندپروازی خیال و ژرفی احساس نقاش را بهروشنی تشخیص داد و بهویژه میتوان در آنها بازتاب جهانبینی کارگزاران فرهنگ ارزشمند اسلامی- ایرانی را دید. (همان، 15، 16 )