انجام انواع پروژه دانشجویی برای درس روش تحقیق رشته روانشناسی در مقاطع ارشد با هزینه مناسب امکان پذیر است.
این متن را بخوانید و برای انتخاب موضوع پروژه دانشجویی روانشناسی ایده بگیرید:
«اریکسن» معتقد است که توصیف خود و خودسنجی یعنی تعیین ارزش های خویشتن از اشتغالات اصلی فرد در دوره نوجوانی است. هر چند توصیف خود و خودسنجی در طول زندگی اهمیتی اساسی دارند ولی در دوره نوجوانی بیش از همیشه واجد اهمیت اند.
در این دوره دگرگونی های تحول حالتی بحرانی ایجاد می کنند و نوعی قطع مفهوم خود را به دنبال دارند. همانطور که «اریکسن» خاطرنشان می سازد، در دوره نوجوانی بدن دستخوش تغییرات شکل شناختی مهمی می گردد و در کشاننده های جنسی غوطه ور می شود. نوجوان در عین حال با دو مسأله یعنی میل شدید نزدیکی با جنس مخالف و ضرورت قریب الوقوع انتخاب و اخذ تصمیم های تعارض آمیز مواجه می گردد. پیش از آنکه نوجوان بتواند مفهوم شخصی و معنای توحید روابطش با دنیا را بازسازی کند باید به توحید بخشیدن به ابعاد جدید جسمانی و جنسی خویش در رابطه با مفهوم جدیدی از خویشتن نائل شود.
جامعه ای که این تغییرات را به طور ضمنی باز می شناسد و معنایی گسترده و عام به آنها نسبت می دهد، بازسازی مفهومی از خویشتن را آسان تر می سازد. ولی در جوامع چندگانه نگر، طولانی شدن دوره نوجوانی و تنوع امکانات، ممکن است مشکلاتی جدی ایجاد کنند.
برای درک پدیده بازسازی مفهوم خود، «اریکسن» به اصطلاح «بحران ناشی از تحول» یعنی دوره ای که در جریان آن تحول باید در یکی از راه های ممکن گام بردارد، اشاره می کند. مفهوم هویت که «اریکسن» در این دوره مطرح می کند دو چهره دارد: از یک سو به احساساتی رجوع می کند که یک فرد در مقابل خویشتن دارد یعنی خودسنجی. از سوی دیگر بر روابط بین هویت شخصی و توصیف هایی که دیگران یعنی افرادی که برای فرد واجد ارزش اند، از او به عمل می آورند، تکیه می کند: این توصیف ها مربوط به رفتارهایی است که جامعه آنها را برای یک رفتار مناسب اساسی می داند و در اطراف مجموعه هایی که نقش های اجتماعی نامیده می شوند، سازمان یافته اند.
به عنوان مثال مرد یا زن بودن به معنای ایفا کردن یکی از این نقش هاست. نقش هایی که بین «من» و اجتماع ارتباط برقرار می سازند و دارای دو کنش اند: یکی آنکه شخص را به قوانین اجتماعی مربوط می سازند و دیگر آنکه وی را به عنوان فرد مشخص می کنند. زمانی که کودک به دوره نوجوانی می رسد، سه پایگاه اجتماعی را تجربه کرده است: خانواده، گروه همسالان و نهادهایی وسیع تر مانند مدرسه. وی در هر یک از این پایگاه ها نقشی داشته است.
هر یک از این نقش ها از لحاظ اجتماعی به وسیله اشخاصی که فرد با آنها در تعامل است، مشخص می شود. بدین معنی که این اشخاص رفتار متناسب با یک وضعیت را به هنگام بروز آنها در فرد ضمن تأیید و پاداش به وی می آموزند. به همین ترتیب نوجوان در پرتو هنجارهایی که مورد تأیید آنهایی است که نقش ها را در یک گروه اجتماعی مشخص می کنند، درباره خود حکم می کند.