واژه اضطراب، براي اولين بار در سال 1930 در نوشتههاي فرويد ديده شد و از آن پس بسيار مورد استفاده قرار گرفت (خدیوی و دیگران، 1385). "فرويد معتقد بود وقتي خاطرات و اميال سركوب شده ناهوشيار، كوشش ميكند تا از سطح ناهوشياري به سطح هوشياري راه يابند"، اضطراب به منزله علامت هشداردهنده پايگاه "من" آشكار ميشود.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
31 صفحه
کد:
1759 mg
انواع اضطراب- تاریخچهي اضطراب کتابخانهای- راههاي کاهش اضطراب كتابخانهای- هوش هيجاني و اضطراب كتابخانهاي- فهرست منابع -
واژه اضطراب، براي اولين بار در سال 1930 در نوشتههاي فرويد ديده شد و از آن پس بسيار مورد استفاده قرار گرفت (خدیوی و دیگران، 1385).
"فرويد معتقد بود وقتي خاطرات و اميال سركوب شده ناهوشيار، كوشش ميكند تا از سطح ناهوشياري به سطح هوشياري راه يابند"، اضطراب به منزله علامت هشداردهنده پايگاه "من" آشكار ميشود و در اينجا است كه رفتارهاي هر فرد به عنوان شيوه بيان اضطراب و يا دفاع در برابر آن قلمداد ميشوند.
امروزه اصطلاح اضطراب با آنچه فرويد به كار برد تفاوت زيادي دارد و شرايط و حالتهاي متفاوتي را در بر ميگيرد.
بعد از فرويد ساير مكتبهاي روانشناسي و نظريهپردازان، اضطراب را مورد توجه قرار دادند و هر كدام جداگانه به تعريف و توصيف آن پرداختند (مشاوري، 1382).
اضطراب لزوما چيز بدي نيست، با اين حال سطح بالايي از اضطراب منجر به ايجاد اختلال در تمركز و حافظه ميشود كه اين امر در محيطهاي دانشگاهي بسيار با اهميت است (Battle, 2004).
اضطراب به منزله بخشي از زندگي هر انسان در همه افراد در حد اعتدال وجود دارد به طوري كه ميتوان گفت بدون اضطراب همه ما با مشكلات و خطرات قابل توجهي روبرو خواهيم شد.
اضطراب، يكي از مؤلّفههاي ساختار شخصيت هر انسان را تشكيل ميدهد.
بطور كلي ميتوان گفت كه اضطراب در برخي موارد باعث ايجاد خلاقيت در فرد ميشود و امكان تجسم موقعيتها و تسلط بر آنها را فراهم كرده و در فرد براي روبرو شدن با مسئوليتهاي مهمي مانند آماده شدن براي يك امتحان و يا پذيرفتن يك وظيفه اجتماعي، آمادگي ايجاد ميكند.
البته اضطراب جنبه منفي نيز دارد؛ اضطراب منفی را چنین تعریف نمودهاند: "اگر اضطراب جنبه مزمن و مداوم داشته باشد، نميتوان آن را مثبت دانست بلكه بايد آن را منبع شكست فرد تلقي كرد كه فرد را از بسياري از تواناييهايي كه دارد محروم ميكند. اين نوع از اضطراب، طيف گستردهاي از اختلالهاي شناختي، ترسهاي غيرموجه و وحشتزدگيها را ايجاد ميكند" (مشاوري، 1382).
اضطراب دارای معانی و تعريفهاي گوناگونی در علم روانشناسی است.
چند مورد از این تعریفها عبارتند از: • "پریشانی و نداشتن راحتی ذهنی که از ترس خطر یا عدم موفقیت ناشی میشود" (Mohundro, 1999).
• "ترس و وحشت از عدم موفقیت است که باعث به هم خوردن تعادل ذهنی و آرامش فیزیولوژیكي بدن انسان میشود"(همان، 1999).