فرسودگي شغلي بيشتر در طي سي و پنج سال گذشته توجه محققان، شاغلان و جامعه جهاني را به خود جلب کرده است (اسکافلي و ديگران، 2008). مفهوم فرسودگي شغلي در طول زمان و در گذر از پژوهشهاي متعدد، تکامل يافته است.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
31 صفحه
کد:
1706 mg
مفهوم فرسودگي شغلي - عوامل ايجادکننده فرسودگي شغلي- عوامل فردي- عوامل سازماني - عوامل رابطه¬اي - پيامدهاي فرسودگي شغلي- پيامدهاي جسمي - پيامدهاي رواني - پيامدهاي شغلي- سلامت روان- تحقيقات خارجي- تحقيقات داخلي - منابع فارسي- منابع لاتین.
فرسودگي شغلي بيشتر در طي سي و پنج سال گذشته توجه محققان، شاغلان و جامعه جهاني را به خود جلب کرده است (اسکافلي و ديگران، 2008).
مفهوم فرسودگي شغلي در طول زمان و در گذر از پژوهشهاي متعدد، تکامل يافته است.
از ديدگاه فرادنبرگر (1974)، فرسودگي شغلي ناتواني، فرسودگي و خستگي است که از استفاده بيش از حد از منابع انرژي فردي ناشي مي¬شود.
اين خستگي و ازپا افتادگي، نشانگاني است شامل علائم و زواياي مختلفي مثل خستگي، فراموشي نيازهاي خويشتن، تعهد و پاي¬بندي به يك عامل بيروني، كار شديد و طولاني مدت، احساس فشاري كه از ناحيه خود فرد ايجاد مي¬شود، فشار مديريتي خشن و بي رحم، و توجه بيش از حد به نيازهاي ارباب رجوع (فرادنبرگر، 1974).
ماسلاچ و جكسون (1996) تأكيد مي كنند كه فرسودگي شغلي نبايد يك مفهوم تك بعدي تصور شود، بلكه فرسودگي شغلي سازه¬اي است چند¬بعدي متشكل از فرسودگي عاطفي، شخصيت¬زدايي، و كاهش احساس موفقيت فردي.
آنها فرسودگي عاطفي را به احساس خستگي عاطفي ناشي از كاهش منابع عاطفي و احساسي فرد اطلاق کردند که به صورت كاهش علاقه و انگيزه براي ادامه كار جلوه مي¬کند.
شخصيتزدايي واكنشي منفي، بي احساس و بيش از حد بي¬طرفانه به ديگرافراد و به ويژه دريافت كنندگان خدمت است.
فاصله عاطفي گرفتن از كساني كه نياز مستقيم به مراقبت يا توجه فرد دارند و رويكردي فاقد احساس و خشك نسبت به سايرين، نشانه¬هاي شخصيت¬زدايي است.
كاهش احساس موفقيت فردي نيز از نظر ماسلاچ، به كاهش احساس موفقيت و دستاوردهاي موفقيت آميز در فرد و احساس ناتواني در انجام وظايف شغلي به گونه¬اي با ارزش و مثمرثمر اشاره دارد (کالبرس و فوگارتي، 2005؛ اكبري و همکاران، 1390).
شايع¬ترين نشانه فرسودگي شغلي بر اساس تحقيقات، خستگي عاطفي است و احتمالاً اين بعد فرسودگي شغلي، قبل از ساير ابعاد آن ايجاد مي¬شود (برومي و ديگران، 2009).