موضوع پروپوزال پایان نامه مشاوره و راهنمایی (ایده 467) :

آیا درمان CBT می تواند فرزندان دارای والدین کمال گرا را از آسیب های روانی در حوزه روابط فردی در امان دارد؟

بسط و گسترش یک دیدگاه متعادل تر در مورد همسر یا اعضاء خانواده اغلب کانون توجه CBT است. هنگامی که تعاملات منفی به مرور زمان پیش می آید، این قبیل ادراکهای سودار می توانند ملکه ذهن شوند و بیشتر به دوری افراد از یکدیگر کمک کنند. یک مثال کامل از این موضوع دختر جوانی است که نظرش این بود که خواهرش یک "بچه طلایی " به چشم پدر و مادرش است. کسی که نمی تواند هیچ اشتباهی بکند. بنابراین نظر او این بود که خواهرش از همه چیز جان سالم به در می برد و خواهرش را طوری اذیت می کرد که پدر و مادرش او را سرزنش می کردند و از او می خواستند که با خواهرش مهربان تر رفتار کند. این ممکن است اذیت و آزار او را بیشتر کند و باعث شود که این دو خواهر از یکدیگر بیشتر فاصله بگیرند و جرقه حسادت های بعدی و احساسات و عواطف منفی را بزند. پس هدف درمانگر این است که سعی کند که به منظور کمک به افراد در کاهش اختلال در روابطشان تعادلی را برقرار کند. اسنادها بیشتر مردم، تعاملات را به پویش علت و معلول نسبت می دهند و هر یک از طرفین تعامل، توضیح فردی خود را برای علت و معلول دارد. خصوصا زمانی که اعضاء یک خانواده در تعاملات روی رفتارهای خاص تمرکز می کنند. هر شخص استنباطی برای توضیح رفتارها دارد. این استنباطهاء اسنادها نامیده می شوند و به عنوان توضیحاتی برای رویدادهای ارتباطی به کار می روند. اسنادها، جزئی مهم از تجربه فردی هر شخص در رابطه او محسوب می شوند. مورد دیو و بریندا دیو و بریندا، برای تولد اولین فرزندشان در مسیر بیمارستان بودند. در راه دیو توقف کرد تا مقداری اسپیرین از داروخانه بخرد، زیرا پیش بینی می کرد که سردردش بیشتر شود. بریندا، تصمیم دیو برای نتظارات اسنادهایی که افراد به رفتارهای دیگران می دهند باعث می شود آنها پیش بینی هایی از رفتار شخص در آینده داشته باشند. چنین اسنادهایی، انتظارت را ایجاد می کنند. انتظارات به شکل پیش بینی هایی راجع به جریان یک ارتباط هستند که احتمالا ایجاد شده و در جهت نهادینه شدن است. انتظارات، تأثیر عمیقی بر مردم و چگونگی رفتارشان دارد. برای خانواده ها، معمول نیست که درمان با چنین انتظاراتی را بپذیرند، آنها گلایه می کنند که اساسا "چنین انتظاراتی را دارند اما در پایان راه به نقطه روشنی نمی رسند. اغلب یکی از طرفین ممکن است اعلام کند که درمان را به عنوان آخرین راه نجات" به خاطر خانواده اش انجام می دهد و خوش بینی اندکی برای بقاء رابطه شان دارد.