موضوع پروپوزال پایان نامه روانشناسی (ایده 455) :

بررسی رابطه ارتباطات خانوادگی و تعارضات زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه در زوجین متقاضی طلاق در شهرستان ...

بسیاری از طرحواره های مربوط به ارتباطات و ماهیت تعاملات خانوادگی از همان ابتدای زندگی از منابع اولیه مثل خانواده اصلی، سنت ها و آداب و رسوم فرهنگی، رسانه های جمعی، ملاقات های اولیه و دیگر تجربیات ارتباطی یاد گرفته می شوند. مدل های خود در ارتباط با دیگران که بوسیله نظریه پردازان دلبستگی توصیف شده اند نیز به نظر می رسد که شکل هایی از طرحواره ها باشند که بر افکار اتوماتیک و پاسخ های عاطفی فرد نسبت به دیگران تأثیر می گذارند جانسون و دنتون، ۲۰۰۲). علاوه بر طرحواره هایی که زوجها یا اعضای خانواده به یک ارتباط می آورند، هر عضو یک طرحواره مخصوص و معین را برای ارتباط کنونی رایج بسط و گسترش می دهد. در نتیجه سالها تعامل بین اعضای خانواده، افراد اغلب به طور مشترک عقایدی را بسط و گسترش می دهند که طرحواره خانواده را می سازند (داتيليو، ۱۹۹۴). هنگامی که طرحواره خانوادگی دچار تحریفات شناختی شود ممکن است منجر به تعاملات بد کارکردی شود. به عنوان نمونه می توان اعضای خانواده ای را مثال زد که جمعا این عقیده را دارند که یکی از خواهرها یا برادرها غیر قابل اعتماد است. آنها ممکن است به صورت عادت در انجام کارهای خواهر و برادرشان دخالت کنند، در نتیجه رفتار غیر قابل اطمینانی را پیش می گیرند که منجر به تداوم و استمرار آن می شود. طرحواره های ارتباطات اغلب به طور واضح در ذهن فرد شنیده نمی شوند بلکه به شکل عقاید یا تصورات مبهم از چیزی که هست یا باید باشد وجود دارند ( بک، ۱۹۸۸؛ اپستین و با کام، ۲۰۰۲).و هنگامی که گسترش و توسعه یابند، یک فرد بعدا پرچگونگی پردازش اطلاعات فرد در موقعیتهای جدید تأثیر می گذارند. برای مثال، آنها بر چیزی که فرد به طور انتخابی درک می کند، استنباطهایی که او راجع به دلایل رفتار دیگری دارد، و اینکه آیا او از ارتباطات خانوادگی راضی یا ناراضی است تأثیر می گذارند. تعدیل یا تغییر طرحواره های موجود ممکن است مشکل باشد، اما تکرار تجربیات جدید با دیگران آنها را مستعد تغییر می کند ( اپستین و با کام، ۲۰۰۲؛ جانسون و دنتون، ۲۰۰۲). در بسیاری از مواقع، آنها شبیه به ترس هایی هستند که به ندرت به مقابله خوانده می شوند. مردم از چیزهایی که برای آنها ترس و هراس ایجاد می کند اجتناب می کنند. اگر یک پدر قاطعانه بر این باور باشد که دخترش باید در چهارچوب فرهنگ آنها ازدواج کند پس او ممکن است روی این عقیده پافشاری کند مگر اینکه اطلاعات جدید این سیستم اعتقادی را تغییر دهد، مثلا اینکه ببیند که دخترش چقدر با همسری که خودش انتخاب کرده خوشبخت شده است. طرحواره ها معمولا هنگامی تغییر می کنند که اطلاعات جدید به حد کافی برای تغییر و تعديل عقاید مردم محکم و قدرتمند باشند.