موضوع پروپوزال پایان نامه روانشناسی (ایده 390) :

مقایسه اثر بخشی درمان های روان آموزشی و روان اجتماعی بر کاهش نشانه های اختلال روانی در بیماران اسکیزوفرنی زن و مرد

اگر بیماری روانی را مکانیسمی برای کنترل اجتماعی بدانیم، می توان گفت یکی از جنبه های قدرتمند ابعاد پزشکی فردی، کاربست برچسب های تشخیصی توسط پزشک است. وقتی به افراد برچسب تشخیص روانی زده می شود، معمولا نتیجه ناخوشایند آن این است که فرد به طور رسمی از افراد عادی جدا می شود. همانگونه که اسکاملر (۱۹۹۷: ۱۷۳) استدلال کرد «برچسب های» افراد بر ادراکات دیگران از آنان و نحوه برخورد و رفتار با آنان تاثیر می گذارد. در این صورت این موقعیت نابهنجار و منحرف بر همه جوانب هویت فرد غالب میشود و از منظر همان برچسب، یعنی «روانی» یا «اسکیزوفرن» و کلیشه های اجتماعی به این افراد نگاه می شود. این موضوع اغلب به جدایی و انزوای افراد مبتلا به بیماری روانی از جامعه می انجامد، و اغلب تعامل های آنان منفعل یا نادیده انگاشته می شود. این فرآیند خارج و فراتر از نقص و نشانگان نابود کننده ای است که تجربه می کنند. در مورد بیماران مبتلا به مشکلات روانی شدید و مسائل ادامه دار سلامت روان آنان و خانواده هایشان پژوهشهای چشمگیری انجام، و درمان های روان آموزشی و روان اجتماعی پا گرفته است. (برنتون، ۱۹۹۷؛ فالون، ۱۹۸۴؛ کمبل و میدنس، ۱۹۹۴: هادلستون، ۱۹۹۲؛ مازر، گینگریچ، و رزنتال، ۱۹۹۴).

همان گونه که پیش تر ذکر شد، بسیاری از بیماران مشکلاتی را در زندگی داشته اند که فراتر از بیماریهای آنان بوده است و از مداخلات درمانی استفاده می کنند تا آنان را از این تجربیات دور کند. دیگران به مداخلات روان اجتماعی نیاز دارند تا نه تنها برای غلبه بر فقدان های ناشی از بیماری مزمن، بلکه برای مدیریت عود بیماری به آنان کمک کند. این اغلب شامل درک بیشتر نشانه های هشداردهنده ای است که نشانگر تغییراتی در شرایط آنان است. من برای کار با بیمارانم از مدلی یکپارچه استفاده می کنم که انواع مداخلات را شامل می شود. با این حال، تاکید توانمندسازی در فرایند توانبخشی این است که باید از نظر مراجع محور کار کنیم. بر خلاف مدل های درمانی رهنمودی ، مشاوره مراجع محور فرایندی تسهیل کننده است که در آن بر مشاوری تأکید می شود که محیطی فراهم می کند که مراجع را قوی کرده و به او کمک می کند به بینش برسد و با کاوش در مورد خودش رشد کند. برای این که این اتفاق بیفتد، مشاور و مراجع باید نسبت به تغییر و رشد گشوده باشند.

راجرز (۱۹۷۶: ۲۷) اظهار داشت: «زندگی در بهترین حالت، جریانی در حال تغییر است که در آن هیچ چیز ثابت نیست.» همانگونه که ذکر شد، مشاور باید شرایطی فراهم کند که مراجع را توانمند بسازد. در این بافتار، حوزه نیازمند پژوهش رابطه بین مشاوره و مراجع است. راجرز (۱۹۷۷: ۳۳) استدلال کرد اگر بتواند شرایط خاصی را در روابط ایجاد کند، طرف مقابل در درون خودش ظرفیت رابطه را برای ایجاد رشد، تغییر، و پیشرفت های شخصی کاوش خواهد کرد. با این حال، مطالعه چنین رابطه ای همیشه یکی از سخت ترین کارها بوده است.


دانلود ملاک های تشخیصی اسکیزوفرنی