موضوع پروپوزال پایان نامه مشاوره و راهنمایی (ایده 387) :

بررسی اثر بخشی شنوایی درمانی بر سازگاری زناشویی و مهارت های اجتماعی و ارتباطی افراد دارای نقص شنوایی

در سال ۱۹۷۸، حرفه جدیدی به نام شنوایی درمانی پا به عرصه نهاد (گروه سلامت و امنیت اجتماعی، ۱۹۷۸). نقش شنوایی درمانگر ارزیابی میزان ناتوانی و تدوین راهبردی توانبخشی بود. در ابتدا، هدف افزایش عملکرد ارتباطی بیمار به بیشترین حد ممکن و حفظ آن در همان سطح بود. این فرایند به واسطه عوامل متعدد درگیر در آن بسیار پیچیده است. مثلا میزان شنوایی باقی مانده، توانایی لب خوانی، سبک زندگی ارتباطی، نیازهای اجتماعی، و انگیزه بیمار برای سازگاری چقدر است؟ سپس پیشنهاد می شد برای آشکار شدن تعریف خود بیمار از مشکلات ارتباطی اش ارزیابی انجام شود؛ مثلا بیمار چه شرایطی را دشوار میداند و این شرایط در چه موقعیت هایی بروز می کند؟ (هگارتی، پوکلینگتون، و کرو، ۱۹۸۳).

در حالی که شنوایی درمانی امروز راه زیادی را برای دستیابی به این اهداف در پیش دارد، به نظر من وقتی گروه سلامت و امنیت اجتماعی نتوانست توصیه های اصلی کمیته فرعی خود را اجرا کند بی عدالتی بزرگی رخ داد (گروه سلامت و امنیت اجتماعی، کمیته مشورتی ارائه خدمات به افراد دارای نقص شنوایی ، ۱۹۷۵). این توصیه به صراحت بیان می کند که آموزش شنوایی درمانی در سطح دانشگاهی باید آغاز شود. در حالی که برخی شنوایی درمانگران دارای مدرک هستند، ولی ساده انگاری بیش از حد آموزش شنوایی درمانی باعث شد تجربه و قدرت لب خوانایی جایگزین مدرک دانشگاهی شد، به این معنا که این حرفه فاقد جایگاه تمام و کمال در بین سایر حرفه های درمانی است و نمی تواند کمک ماهرانه ای را که افراد دارای اختلال شنوایی واقعا لايق آن هستند به آنان ارائه کند. با تصمیم به ارائه آموزش یک ساله پس از سطح دبیرستان، گروه سلامت و امنیت اجتماعی از ماهیت چندبعدی اختلال شنوایی غافل شد که تنها مشکل این گروه از دست دادن شنوایی یا درماندگی های ناشی از فقدان اطلاعات و کنترل اجتماعی نیست؛ بلکه این مساله حقیقتا به تمام ارتباطات انسانی ضربه می زند.

از این دیدگاه، مشکل بسیار عمیق تر و فراگیرتر است چرا که توانایی شنیدن اولین مولفه در فرایندهای ارتباطی، خصوصا ارتباطات درون خانواده است. وقتی یکی از همسران شنوا و دیگری دارای اختلال شنوایی است ممکن است احساس بیگانگی کنند که نه به دنیای ناشنوایی تعلق دارند و نه شنوایی. شایان ذکر است که من و همسرم این مشکل را نداشتیم. شاید به دلیل این که همسرم کشیش محلی کلیسای انگلستان است و زندگی کشیشی هر دوی ما را در سطح پایه اجتماعی نگه داشته است چنین مشکلی برای ما پیش نیامد. منظورم این است در محافل روشن فکری مسیحیت تمام ناتوانی ها و تفاوت ها پذیرفته میشوند و افراد تشویق می شوند از این ناتوانی به نحو احسن استفاده کنند. با این حال، برای یک مشاور، داشتن اطلاعات پایه در مورد راهبردهای ارتباطی جهت کمک به افراد دارای اختلال شنوایی سودمند است، تا اگر دوست داشته باشند در شرایطی برابر احساس یکپارچگی بیشتری با دنیای شنوا داشته باشند. برای آنکه بین فردی شنوا و فردی دارای اختلال شنوایی گفت و گویی آرام صورت بگیرد، معمولا باید فرایندهایی رخ دهد. یکی از این فرایندها (تلاش، زمان بندی، تفکر، و توجه) نام دارد.

این مفهوم توجه ما را به این واقعیت جلب می کند که افراد شنوا باید در مورد ملزومات لب خوانی به دقت فکر کنند. منظور از این عامل تطبيق مشکل با شرایط ظاهرا غیر عادی است. یعنی داشتن انرژی برای تلاش، زمان بندی، تفکر، و توجه لازم برای کمک به فرد دارای اختلال شنوایی تا جایگاه حقیقی خود را در گفت و گوهای رسمی و غیر رسمی به دست آورد. تدارک چنین گفت و گویی از همان اصولی پیروی می کند که تدارک سطح شیبدار برای کاربران ویلچر، تا بتوانند به راحتی در ساختمانها رفت و آمد کنند. این چهار عامل در ابتدا شبیه به یک فعالیت خود آگاهانه به نظر می رسد، اما به مرور زمان طبیعی می گردد. بازبینی راهبردهای ارتباطی «نگاه کردن برای راحت تر شدن لب خوانی، و تکرار برای شفاف سازی در فرآیند مهم دیگری هستند که باید در نظر گرفته شوند.

مثلا، جامعه شناسان آلن، ۱۹۸۹)، روان شناسان اجتماعی (نولر، ۱۹۸۴) و زبان شناسان (تانن، ۱۹۹۱) اظهار می کنند که «نگاه کردن» یا خیره شدن روابط صمیمانه را به طور کلی تسهیل می کند. شواهد روشنی درباره ارتباط نگاه کردن با دوست داشتن به شکل زیر وجود دارد. هر چه بیشتر مرا نگاه کنی (هر چه بیشتر به من توجه کنی)، تو را بیشتر دوست دارم. این ارتباط در پژوهس اليسون (۱۹۷۴) تایید شد که همبستگی بین «نگاه کردن» و سازگاری زناشویی بیش تر شوهران را نشان می دهد. الیسون مشاهده کرد که این مردان هنگام صحبت کردن همسران شان هم به آنان نگاه می کردند و هم به آنان گوش می دادند. «نگاه کردن برای کسانی که افت شنوایی اکتسابی دارند در واقع به عنوان راهبرد ارتباطی لازم روابط صمیمانه را به طور کلی تری تسهیل می کند.