موضوع پروپوزال پایان نامه روانشناسی ورزشی (ایده 382) :

بررسی رابطه خودپنداره جسمانی و خودارزشمندی و هویت تمرین با طرحواره ورزشی در ورزشکاران

با توجه به سازه های بسیار متنوع مرتبط با خود، جای تعجب نیست که همچنان مباحث و ابهاماتی در این زمینه وجود دارد. احتمالا بیشتر این ابهامات ناشی از عدم توافق کلی درباره توصیف سازه های مختلف مربوط به خود است و نرسیدن به یک اجماع، خود نتیجه کاربرد اصطلاحات سازهای مشابه و قابل تعویض با یکدیگر است. همچنین اینکه بسیاری از این سازه ها که در نظریه های مختلف استفاده می شوند از نظر مفهومی با هم، همپوشانی دارند. ۱. آیا استدلال های غلط درک ما را از «خود» مبهم نمی کند؟ واژه های نامشخص هنگامی استفاده می شوند که یک مقیاس برای سازه های مختلف نام های مشابهی بکار می برد و یا مقیاس هایی با نام های مختلف یک سازه را مورد سنجش قرار می دهند (مارش، ۱۹۹۴ الف).

همانطور که قبلا اشاره شد، گاهی اوقات در یک زمان ایجاد تفکیک خودپنداره و عزت نفس، هویت و خودتوصیفی و خودطرحواره ها و خودهای ممکن، کار دشواری است. بسیاری از این واژگان غیر قابل تمایز هستند و در پژوهشها به جای یکدیگر استفاده می شوند. 

آیا می توان رویکردهای مختلف خود را در یک نظریه جامع و کلی تر جمع کرد؟ یکی از مهمترین نقاط ابهام از این مساله ناشی می شود که هنوز درباره معنای واژه نظریه در روانشناسی بحث وجود دارد. بانسیتر ها و فرانسلاند (۱۹۷۱)، چند دهه پیش از این، مستقیما این قضیه را مطرح کردند: واژه نظریه باید برای نظام های فکری گسترده و تخصصی و به زبانی جامع بکار گرفته شود. کاربران نباید در هر موقعیتی، هر جا و برای جمع بندی مفاهیم بی ارزش، این واژه را استفاده کنند.. بنابراین، آیا می توان سازه هایی از قبیل خودپنداره جسمانی، خودارزشمندی جسمانی، هویت تمرین، طرحواره ورزشی را از طریق یک نظریه کلی و جامع بهتر درک کرد؟ برای پاسخ به این سؤال و ارائه برخی دستورالعملها برای کاهش ابهامات، ابتدا باید تصمیم بگیریم کدام نظریه کلی به بهترین وجه حوزه های مفهومی را پوشش می دهد. از آنجائیکه همه این دیدگاهها را می توان برای درک فعالیت بدنی و رفتار تمرینی بکار برد، یافتن پاسخ این پرسش خیلی دشوار نخواهد بود. بنابراین، همانطور که پژوهشگران مختلفی (نقل قول های مختلف به کرات اشاره کرده اند، مهم ترین مسأله در مورد انگیزه انجام دادن یا ندادن رفتارها است) .