تاکید فرهنگی بر جنسیت افراد را در تمام سنین و در همه اقشار جامعه بیشتر سر گرم مسائل جنسی می کند تا مسائل دیگر، حتی در میان کودکان، صحبت در مورد جنسیت صورت عملی به خود گرفته است.

این امر از یک سو علاقه و آگاهی آنها را به این مسأله افزایش میدهد؛ ولی از طرف دیگر به آنها القاء می کند که مسائل جنسی را بیشتر از سرگرمیهای خوب دیگر در نظر بگیرند که البته نا به جا است. مطالعات نشان میدهد که جنسیت و ارگانهای جنسی بخشی از موضوعات مورد علاقه کودکان بزرگتر است. این دسته از کودکان وقتی که با هم سن و سالان خود هستند در مقایسه با زمانی که با بزرگسالان هستند احساس راحتی بیشتری می کنند. جوانان پسر در دبیرستان و دانشگاه ادعا می کنند که در هر حال، آنها در مورد مسائل جنسی نظير احساسات جنسی و جذابیتهای آن در مقایسه با جنس مخالف بیشتر صحبت می کنند. جوکها و داستانهای جنسی موضوعات مورد علاقه این دسته جوانان است. اما میانسالان کمتر در مورد مسائل جنسی صحبت می کنند و اکثر آنها احساس شرم می کنند یا از جوکهای بد و معطوف به موضوعات جنسی متنفرند. در آمریکای امروز کتابهای فکاهی که توسط مردان جوان خوانده می شوند و غالبأ فيلمها یا برنامه های تلویزیونی که آنها نگاه می کنند مضمون جنسی دارد. حتی اگر این جور نباشد آنها از لحاظ ظاهر و رفتار چیزی را نشان می دهند که برای افراد مذکر و مونث مناسب است مثلا فیلمهای سینمایی و برنامه های تلویزیونی به فرد جوان نشان میدهند که چگونه در وضعیت عشقی عمل کند، همچنین چگونه فضای عاشقانه ایجاد کند.

در واقع رسانه های جمعی با نوع رفتاری که می طلبند تمایل آدمی را برای جلب توجه بر می انگیزند. احساسات شهوانی که تأثیر کمتری قبل از بلوغ دارند، باعث تحریک بسیاری از واکنشها در نوجوانان و جوانان می شود. این احساسات از احساسات عاطفی تا میل به کسب تجربیات مشابه درجه بندی می شوند. طبق نظر استانگر (۱۹۹۶) فشار اجتماعی قابل توجهی به ویژه روی نوجوانان وجود دارد تا آنها از نظر جنسی آگاه شوند. به عبارت دیگر اجازه صحبت کردن در مورد تجربیات جنسی یک پدیده کلی است که البته به ویژه در محیطها و موقعیتهایی صدق می کند که گروه زیادی از افراد جوان غير متأهل دور هم گرد می آیند. مثلا در یک پادگان نظامی یا خوابگاه دانشجویی و موقعیت های مشابه دیگر. نوسانات علاقه با تاکید بر جنسیت بر خلاف فشارهای فرهنگی مردم از نظر میزان علاقه به مسائل جنسی، بویژه علاقه سالم متفاوت هستند. تفاوتهای سنتی در نوجوانان و جوانها با اوج علاقه مشخص می شود. اکنون این اعتقاد وجود دارد که کاهش علاقه در زنان صحت ندارد. بویژه در مورد زنان آن طور که تصور می شد علاقه به مسائل جنسی فروکش می کند، صحت ندارد.

گاهی اوقات یک تجدید علاقه جنسی در میانسالان به وجود می آید. در مردان این علاقه رشد يافته تا حدودی به این دلیل است که آنها به خود و دیگران ثابت کنند که هنوز جوان و قوی هستند. در زنان این علاقه رشد یافته به دلیل عدم ترس از حاملگی بعد از یائسگی است. حتی در افراد پیر، آن طور که معتقد بودند دیگر علاقه به امور جنسی به سرعت از بین می رود، صحت ندارد. در واقع شواهد کافی وجود دارد که افراد در دهه ۶۰ و حتی ۷۰ سالگی خود همچنان به مسائل جنسی علاقه نشان می دهند. تفاوتهای جنسیتی در علاقه به مسائل جنسی بیشتر کیفی هستند تا کمی. در حالی که ترس از مخالفت اجتماعی و بارداری مانع ابراز کامل تمایل جنسی می شود؛ اما کاهش معیارهای مربوط به رفتار جنسی هم در زنان و هم در مردان و همچنین راههای سریع ضد بارداری موجود بویژه در دخترهای نسل جدید آمریکا باعث شده است که آنها در مقایسه با دخترها تسلهای گذشته بیشتر به ارضا تمایلات جنسی بپردازند.

در میان دخترها و زنان، تمایل جنسی در مقایسه با ارضای شخصی ناشی از ابراز مسائل جنسی شدیدتر است که باعث ازدواجهای موقت در آنها می شوند. آنها همچنین از تمایلات جنسی به عنوان معیار اصلی یاد می کنند. اگر آنها با مردی ازدواج کنند که با مرد رویایی آنها از لحاظ تمایلات جنسی نزدیک باشد، احساس می کنند که به خشنودی کامل رسیده اند. مقایسه پسرها و مردان نشان میدهد که آنها غالبا به ارضای جنسی بیش از ازدواج علاقه مند هستند. این نتیجه از این واقعیت گرفته می شود که مردان به عنوان یک گروه دیرتر از زنان ازدواج می کنند و آنها غالبأ کمتر ازدواج می کنند. به علاوه کودکان و مردان احساس می کنند که امیال جنسی راهی برای اثبات مردانگی است. این پرسش وجود دارد که چرا نوجوانان به موفقیتهای جنسی می بالند و یا در خانه های فحشا جمع می شوند. تأثیر علاقه به فعالیت جنسی در شخصیت این که چگونه علاقه به فعالیت جنسی بر شخصیت اثر خواهد گذاشت به چگونگی اثر این فعالیت جنسی بر رفتار فرد بستگی دارد.

تاثیر علاقه به جنسیت بر رفتار فرد (موضوع پایان نامه روانشناسی عمومی)

دلیل روشنی که وی در ورود به فعالیتهای جنسی بر می گزیند این است که به چه صورت در زندگی خود مورد قضاوت قرار می گیرد. درست است که علاقه به فعالیت جنسی در افراد مختلف متفاوت است؛ اما افراد رفتار خود را بر پایه معیارهای پذیرفته شده گروهی می دانند که با آن احساس نزدیکی می کنند و بر آن اساس رفتار خود را می سنجند. به طور مستقيم علاقه به فعالیت جنسی از دو طریق بر حسب تصور فرد از خود اثر می گذارد. ابتدا از طریق اثر تصور از خود بر رفتار فرد و دوم از روشی که او بواسطه رفتارش خود را میسنجد. برای مثال اگر کودکی در خانواده ای که به ابزار قدرت جنسی مردانه بهای بیشتری داده می شود پرورش یابد نسبت به مسائل جنسی خود بی پرواتر است و بهتر خود را ارضا می کند. آدمی با توجه به ارزشهای قابل قبول که از نظر فرهنگی به آنها پی برده است خود را مورد ارزیابی قرار می دهد. مجله تایم در مورد مسائل جنسی با توجه به گفته های یک تماشاچی ورزش اظهار می دارد غالبأ تماشای جنسی بیش از حد لزوم از قدرت جنسی بهره می گیرد که این کار باعث جلوگیری از خصوصیاتی مثل مهربانی شکیبایی، شجاعت، شوخی و صداقت می شود.

به طور غیر مستقیم، علاقه به فعالیت جنسی بر تصور از خود بواسطه قضاوت هایی که در مورد فرد توسط افرادی که در زندگی او اهمیت دارند صورت گرفته اثر می گذارد برای مثال یک فرد جوان بزرگسال اگر همسرش از تمایلات و تواناییهای جنسی او راضی باشد این کار باعث استحکام مطلوب تصور او از خود می شود در عوض اگر همسرش احساس کند که او نسبت به رفتارهای جنسی دید منفی دارد یا به عنوان نشان فساد اخلاقی به آن نگاه می کند، باعث اثر منفی در روابط آنها می شود. در توصیف این موضوع که چگونه زنان مسن تر به قضاوتهای افراد جوان تر در مورد تداوم تمایل خود به فعالیت جنسی عکس العمل نشان می دهند، کلمن (۱۹۹۱) می نویسد که: «برای بسیاری از افراد تصور اینکه مادربزرگها یا پدربزرگها یا حتی والدین پس از گذراندن سن بارداری از انجام عمل جنسی لذت می برند، نفرت انگیز است، زنان مسن تر این نوع نگرش را تشخیص می دهند و امیال جنسی را سرکوب می کنند و در عوض کشمکشهای روانی در آنها افزایش می یابد.» نگرشها نسبت به فعالیت جنسی از قبیل رفتار جنسی و وظایف جنسی بر حسب تفاوت جنسی نتیجه فرهنگی است که آدمی در آن رشد یافته است و این گفتار از طریق مطالعات صورت گرفته بر روی افراد متمدن و بدوی و افراد طبقات اجتماعی و فرهنگی مشابه به اثبات رسیده است.