افسردگی در میان والدین به خوبی از سوی متخصصان مورد تحقیق و مطالعه قرار گرفته است؛ اهميت آن و نحوه تقابل مادران افسرده با کودکانشان را مورد بررسی قرار داده اند.

آنان معتقدند تأتيرات یک مادر افسرده، حتی می تواند قبل از تولد کودک آغاز شود. این نتیجه به دست آمده است که افسردگی در مدت بارداری، نوزادان را بیشتر در معرض خطر افسردگی قرار میدهد. سطح هورمون استرس در مادران قبل از زایمان بالاست و این سطح هورمون بالا بعدها در نوزادان آنها نیز یافت میشود. این نوزادان «افسرده» احتمالا با سختی به دنیا آمده و به ندرت قادر خواهند بود که خود را آرام کنند. به این دور تسلسل منفی دقت کنید: مادر افسرده احساس غمگینی و گناه می کند، کودک او آرام و قرار نداشته و شب خیلی بد میخوایده و این مادر بیشتر از گذشته از خواب محروم میشود و غيره۔ مسئله ای که در شناخت افسردگی خیلی اهمیت دارد این است که افسردگی خود به خود ایجاد می شود. این موضوع باعث میشود که مردم از رفتارهایی دور شوند که به آنها کمک خواهد کرد تا شدت افسردگی را کاهش دهند. برای مثال، مادری که می داند افسرده شده است، ممکن است احساس بی ارزشی یا شرمساری از افسردگی خود داشته باشد. شاید به خاطر تولد نوزادش خیلی ها به او تبریک بفرستند ولی او از درون هیچ احساسی ندارد و به خاطر عصبانیت و دمدمی مزاج بودنش احساس گناه می کند.

بنابراین، او اغلب در مورد غم و افسردگی اش که او را از صحبت کردن با اطرافیانش باز می دارد، سکوت می کند. سکوت در این حالت افسردگی را قوی تر و شدیدتر می کند. همچنین افسردگی باعث می شود که احساس توانایی کمتر در خود نمایند البته افسردگی پس از زایمان امری طبیعی است ولی اگر والدین خود افسرده شوند، افسردگی آنها دو برابر می شود. یک زانو، که در افسردگی فرو رفته و احساس تدافعی دارد، نمی خواهد که فامیلهای دور یا حتی پزشک کودکان به او راهنمایی و پیشنهاد بدهند. در بسیاری از موارد، افسردگی، باعث می شود تا او پیشنهاد برای کمک را به تعبیر کند و چنین فکر کند که دیگران به او اعتماد نمی کنند که بتواند کارش را به خوبی انجام دهد. درمان های موثری برای افسردگی وجود دارد، اما به منظور دسترسی داشتن به آنها زانو باید قبول کند که افسرده است و باید به دنبال کمک نیز باشد. اگر او دچار بی خوابی های مفرط و چالش هایی است که در مراقبت از نوزاد خود متحمل است، به نظر میرسد اظهار تمایل به کمک به او کاری عبث باشد. در نهایت، افسردگی باعث می شود که شخص از نظر اجتماعی عقب نشینی کند و گوشه گیری اختیار کند، بنابراین تقاضای کمک از سایرین این موضوع را پرتنش و چالش برانگیزتر می کند.