اثرات مربوط به حوادث ممکن است مستقیم و غیر مستقیم باشد. اثرات مستقیم ناشی از درد یا ناراحتی جسمی است که باعث تاسف فرد می شود؛ زیرا فکر می کند فردی بدشانس است.

اثرات غیر مستقیم به دو صورت است 1- با ابراز همدلی و مراقبت کردن ۲- با تفسیر اینکه این حادثه یک اتفاق بوده است که ممکن است برای هر کس پیش بیاید، یا اینکه یک بدشانسی است حادثه ممکن است اثرات دائمی جسمی بر جای گذارد. اثرات غیر مستقیم مربوط به آنها معمولا نسبت به اثرات مستقیم قوی تر و ماندگارترند. این امر به این علت است که افراد در زندگی شخصی معمولا در واکنشهایشان نسبت به حوادث و تفسیر علل ایجاد آن یکسان عمل می کنند. برای مثال، اگر مادری مرتبا فرزندش را به دلیل بی دقتی یا زیر پا گذاشتن قانون سرزنش کند، وی دچار احساس شرمساری یا گناه می شود، اگر والدینش به احساس شرمساری و یا احساس گناه فرزندشان اعتراض کنند و یا نسبت به عوارض و پیامدهای چنین احساساتی هشدار دهند، این احساسات رفته رفته تقویت می شوند یا اگر دائم به وی گفته شود که فرد بدشانسی است او خود را فرد بدشانس تصور می کند و رفته رفته این فکر عمومیت پیدا کرده و در طول زندگیش وسعت می یابد تا جایی که دستاوردهایش خیلی کمتر از آرزوها و انتظاراتش میشود. در نتیجه واکنشهای افراد اثرات متفاوتی برخود پنداشت آنها دارند. جدای از علل حوادث، برخی از اثرات آن بر شخصیت قابل پیش گویی هستند. حتی زمانی که شخصی از لحاظ جسمی در حادثه ای آسیب ندیده است، وی به طور اجتناب ناپذیری از نظر روانی آسیب می بیند، شوک عاطفی مربوط به این حادثه باعث میشود که او عصبی و یا حتی کمرو شود. هر چه این حوادث بیشتر باشند و فاصله زمانی بین آنها کوتاه تر باشند، کمرویی فرد سریع تر گسترش می یابد. احساس کمرویی اغلب در یک حادثه عمومیت پیدا کرده و به دیگر موقعیتهایی که فرد احساس ترس و واهمه می کند تسری می یابد. کودکی که از نظر روانی در حادثه ای آسیب دیده، در مدرسه زمانی که معلم از او می خواهد درسی را از حفظ بگوید ممکن است دچار احساس کمرویی و خجالت شود. چنانچه این کودک بیشتر در معرض حادثه قرار گرفته باشد نسبت به مدرسه متنفر شده و از هر چیزی که او را وادار به رفتن به مدرسه کند دوری می جوید.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

مقایسه اعتماد به نفس و مهارت ابراز وجود در نوجوان آسیب دیده از سانحه و نوجوانان عادی در ...