شخصی که از نظر ساختار بدنی متعادل نیست ممکن است نامتناسب به نظر برسد، این پدیده در موقع تغییرات سریع بدن دو مرحله به وجود می آید.

یکی در سن بلوغ و دیگری در سنین رشد کودکی هر چه این تغییرات سریع تر باشند، الگوهای ابتدایی بیشتر از بین رفته و عدم تناسب فرد نیز بیشتر می شود. کاهش سرعت، واکنش و حرکات بدن همزمان با افزایش سن و به واسطه عدم تناسب بدن ناشی می گردد. در همه سنین مردها نسبت به زنها از نظر ساختار بدنی نامتناسب ترند. این تفاوت جنسیتی نتیجه بزرگتر بودن بدن مردها به ویژه دستها و پاهایشان است که کنترل آنها مشکل تر و سرعت عمل آنها بیشتر است. شواهد مربوط به تفاوتهای اقتصادی - اجتماعی در میزان عدم تناسب قاطعی نیستند اگر چه عدم تناسب ممکن است در بین افرادی که از نظر اقتصادی اجتماعی در سطح بالاتری قرار دارند به ویژه در بزرگسالان بیشتر باشد. در طی دوران کودکی و نوجوانی زمانی که افراد در همه گروههای اجتماعی اقتصادی به مدرسه می روند و مهارتهای یکسانی، مانند ورزش برای پسرها و کارهای تزئینی برای دخترها، تفاوت در میزان تناسب ناچیز است. در بین هر گروه اجتماعی اقتصادی، برخی از افراد از لحاظ ساختار بدنی خوب و برخی دیگر بد هستند. در بزرگسالی الگوهای زندگی افراد مختلف متفاوت است. افراد طبقه پایین معمولا به انجام کارهای دستی اند در حالی که افراد طبقه بالا به کارهایی که صرفا توسط خودشان انجام میشود و یا می تواند توسط رایانه (کامپیوتر) انجام شود می پردازند. برای مثال مدیران مجبور نیستند زیاد بنویسند آنها می توانند این کار را توسط رایانه انجام دهند در نتیجه دست خط آنها رفته رفته بدتر می شود. زنهای طبقه پایین جامعه بیشتر به انجام فعالیتهایی می پردازند که مستلزم مهارتهای فیزیکی اند. نیاز آنها به کنترل حرکات بدن به آنها کمک می کند تا عدم تناسب بدنشان را که نتیجه فقدان تمرین است، خنثی کنند.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

رابطه بین جذابیت های بدنی با تفاوت های اقتصادی – اجتماعی و الگوهای خانوادگی در ...