پیشنهاد جدیدترین موضوعات پایان نامه روانشناسی بالینی کودک

پیشنهاد جدیدترین موضوعات پایان نامه روانشناسی بالینی کودک را در این مقاله می توانید مشاهده کنید.

در اینجا ایده هایی درباره مقایسه نقش  تعامل بین اعضای خانواده بر رشد عاطفی رفتاری کودکان در خانواده های تک والد و دو والد ، رابطه تنبیه و تقویت منفی با پرخاشگری کودکان ، رابطه تنبیه ناکارآمد والدین  با افزایش ارتباطات تحمیلی کودکان و تعارض والد فرزند ، مقایسه خودپنداره شکست تحصیلی در کودکان دارای والدین ناسازگار و کودکان طلاق ، تاثیر آموزش مهارت های مقابله ای بر کاهش افسردگی و افزایش سازگاری کودکان ارائه شده است. شما می توانید این پنج ایده را در هم تلفیق نمایید و به یک موضوع دست پیدا کنید.

پیشنهاد جدیدترین موضوع پایان نامه روانشناسی بالینی کودک (ایده 146) :مقایسه نقش  تعامل بین اعضای خانواده بر رشد عاطفی رفتاری کودکان در خانواده های تک والد و دو والد
تحقیقات آشکار ساخته اند که شکل خانواده به خودی خود تأثیر چندانی بر رشد عاطفی- رفتاری کودکان ندارد. اگرچه کودکانی که در خانواده های تک والدی پرورش می یابند، در معرض خطر بیشتری هستند ولی در واقع عوامل خطر شرایط مرتبط با ساختار خانواده تک والدی هستند و نه تک والدی بودن به خودی خود پرورش کودکان توسط مراقب های جایگزین والدین بیولوژیک (زیستی) می تواند با خطرات بالایی توأم باشد ولی این نکته زمانی درست است که سوء استفاده، غفلت و دیگر شرایط آسیب زا کودکان را قبل از این که از والدین بیولوژیک خود جدا شوند، یا بعد از آن که وارد سیستم مراقبتهای پرورشی شوند، تحت تأثیر قرار دهند. مهم تر از ساختار خانواده چیزی است که در خانواده اتفاق می افتد، یعنی تعامل بین اعضای خانواده بدون درنظر گرفتن چگونگی تشکیل خانواده.


پیشنهاد جدیدترین موضوع پایان نامه روانشناسی بالینی کودک (ایده 147) : رابطه تنبیه و تقویت منفی با پرخاشگری کودکان
پترسن (۱۹۸۰) به مطالعه ارتباطات آزارنده متقابل بین مادران و کودکان، به ویژه در خانواده های کودکان پرخاشگر، پرداخت و به این نتیجه رسید که بسیاری از این رفتارها از طريق تقویت منفی تثبیت می شوند. «تقویت منفی» به معنای فرار یا اجتناب از شرایط ناخوشایند است و این عمل بسیار رضایتبخش است، زیرا شخص را از اضطراب یا ترس روانی یا ترس فیزیکی می رهاند.   این نوع ارتباطات را «دامهای تقویت منفی  » می نامد، زیرا این ارتباطات می توانند زمینه ساز نزاع ها و تحمیل های بیشتری باشند؛ هر شخصی درون این دام تمایل دارد در مقابل رفتار آزارنده فرد دیگر مقابله به مثل کند و با توسل به تحمیل   »، تلاش هایش را تشدید کند (یعنی شخصی را از طریق تقویت منفی کنترل می کند). پترسن و همکاران دریافتند کودکان مشکل دار برخلاف کودکان بهنجار، در واکنش به تنبيه والدین به افزایش و تشدید رفتارهای نادرست و مخرب گرایش دارند. بنابراین می توان پیش بینی کرد که خانواده های کودکان پرخاشگر، رفتار نامطلوب کودک را پرورش می دهند. در واقع، اعضای خانواده های کودکان پرخاشگر به یکدیگر «آموزش می دهند» تا پرخاشگر باشند. اگرچه آموزش اصلی رفتار در ارتباطات بین والدین و کودک پدید می آید، این آموزش شامل خواهران و برادران کودک نیز می شود. پترسن (۱۹۸۶) گزارش می کند که خواهران و برادران کودک پرخاشگر در مقایسه با کودکان خانواده های بدون کودک پرخاشگر، نسبت به والدینشان پرخاشگری بیشتری نشان نمی دهند. با وجود این، ارتباطات بین خواهران و برادران در خانواده های کودکان جامعه ستیز نسبت به خانواده های بدون کودک پرخاشگر، پرخاشگرانه تر است. ارتباطات تحمیلی بین کودکان پرخاشگر و والدینشان می توانند به خواهران و برادران کودک یاد بدهد، نسبت به یکدیگر رفتاری تحمیلی داشته باشند.

دانلود مبانی نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع پرخاشگری

دانلود نمونه پروپوزال روش تحقیق روانشناسی بالینی - پرخاشگری



پیشنهاد جدیدترین موضوع پایان نامه روانشناسی بالینی کودک (ایده 148) :رابطه تنبیه ناکارآمد والدین  با افزایش ارتباطات تحمیلی کودکان و تعارض والد فرزند

اتاق کودک نامرتب است، یعنی، یک شرایط آزارنده برای مادر وجود دارد. تا وقتی مادر از کودک می خواهد اتاقش را تمیز کند، کودک نق می زند. نقنق کودک برای مادر به طور وحشتناکی آزارنده است پس مادر از غرزدن یا تکرار خواسته اش دست برمی دارد. غرزدن مادر هم برای کودک به طور وحشتناکی آزارنده است. کودک درمی یابد که تق زدنش، غر زدن مادر را تمام می کند. در کوتاه مدت، هم مادر و هم کودک از نوعی درد و ناراحتی فرار می کنند - کودک ازنق زدن و مادر از غر زدن دست برمی دارند ولی اتاق کودک تمیز نمی شود. در درازمدت، مادر دیگر از کودک نمی خواهد اتاقش را تمیز کند و کودک یاد می گیرد برای پایان دادن به غرزدن مادر ازنق زدن استفاده کند. هم مادر و هم کودک از طریق اجتناب یا فرار از پیامدهای آزارنده مورد تقویت منفی قرار می گیرند. با وجود این، شرایط مشكل (اتاق نامرتب) هنوز به عنوان منبع بالقوهای برای ارتباطات منفی آینده در جای خود باقی است منشأ این تبادلات تحمیلی در خانواده های کودکان پرخاشگر چیست و چه پیامدهای منفی برای زندگیشان دارد؟ چگونه این مشکلات شروع می شوند؟ مدل ارائه شده توسط گروه تحقیقی پترسن نشان می دهد این رفتارها از «عدم موفقیت والدین در تنبیه کارآمد رفتارهای تحمیلی و ناشایست کودکان» نشئت می گیرند (پترسن، ۱۹۸۶ ، ص   کودک در نبرد با والدین موفق می شود و والدین تا حد زیادی به تنبیه پناه می آورند ولی در پاسخ به رفتار تحمیلی کودک کارآیی ندارند. بنابراین، ارتباطات تحمیلی افزایش می یابند، تا حدی که به صدها مورد در یک روز می رسند و از نق زدن، جیغ، بدخلقی شروع و به کتک زدن و اشکال دیگر ضرب و شتم فیزیکی منجر می شوند. کودک می تواند در این نبردها درصد بالایی از موفقیت را کسب نماید؛ والدین نیز به استفاده از تنبیه غیرمؤثر خود ادامه می دهند و این خود زمینه را برای دور دیگری از نزاع فراهم می سازد.

دانلود نمونه پروپوزال ارشد مشاوره خانواده درباره تعارض والد فرزند


پیشنهاد جدیدترین موضوع پایان نامه روانشناسی بالینی کودک (ایده 149) :مقایسه خودپنداره و شکست تحصیلی در کودکان دارای والدین ناسازگار و کودکان طلاق

طی فرآیند کشمکش والدین و جدایی یا طلاق والدين، کودک از محبت والدین برخوردار نیست و اغلب توسط همسالانش طرد میشود. شکست تحصیلی یکی دیگر از پیامدهای این فرآیند است. واضح است که کودک در چنین شرایطی به خودانگاره ضعیفی میرسد (پترسن و کاپالدی  ۱۹۹۰). نظر پترسن درباره این که والدین کودکان پرخاشگر به تنبیه کارآمد کودکانشان نمیپردازند بدین معنی نیست که وی معتقد است تنبیه باید اصل اساسی شیوه انضباطی والدین باشد. مطالعه وی پیشنهاد میکند والدین محدودیتهای آشکاری را برای رفتار کودکان اعمال کنند، آنان باید خانه ای گرم و پرمحبت برای کودکان فراهم نمایند، در ازای رفتار شایسته، توجه مثبت و تشویق به کار گیرند و در برابر رفتار تحمیلی از تنبیه غیرجسمی و (نه خصمانه بلکه مؤثر) بهره بگیرند. تنبيه مناسب میتواند شامل بازپس گرفتن امتیازات از کودک یا محدود کردن فعالیتهای کودک در ارتباط با رفتار ناشایست (مخصوصا اهمیت ندادن به او) باشد. ظاهر معمولی و ساده مدل فرآیند خانواده تحمیلی و تأکید آن بر تعاملات معمولی روزمره به جای فرآیندهای ناهشیار پیچیده تر، نشانگر اهمیت این مدل است. طبق نتیجه گیری پترسن (۱۹۸۶) شاید تعجب آور باشد که فرآیندی با پیامدها و تأثیرات بیشمار بتواند از چیزی بسیار معمولی مانند سطح مهارتهای مدیریت والدین در خانواده آغاز شود. در هر حال، این مورد درباره مدل مورد استفاده در این مطالعات صدق میکند. درواقع یافته های به دست آمده از مطالعات بالینی و الگودهی، حاکی از آن هستند که عصبانیت، طرد و عزت نفس پایین و شاید بعضی اشکال افسردگی در عدم مدیریت والدین در فعالیتهای پیش پا افتاده روزمره ریشه دارند. آنچه مدیریت نمی شود میتواند چیزی به سادگی ارتباطات تحمیلی در خانواده باشد. آنچه ظاهرا از کنترل خارج میشود مسئله نسبتا ساده ای است ولی درواقع زمانی که این فرآیند آغاز میشود، دیگر مسئله ساده ای نیست و میتوان از آن داستانها ساخت.



پیشنهاد جدیدترین موضوع پایان نامه روانشناسی بالینی کودک (ایده 150) :  تاثیر آموزش مهارت های مقابله ای بر کاهش افسردگی و افزایش سازگاری کودکان

حوادث پرفشار روی شناخت تأثیر می گذارند و با افسردگی رابطه ی مستقیم دارند. به نظر می رسد که وقایع پرفشار (که احتمالا درگیری های روزانه در مقابله با حوادث مهم زندگی اثر منفی بیشتری روی کودکان دارند) (دیکسون و آهرتز، ۱۹۹۲) اثر مستقیمی روی کودکان دارند و به ناراحتی هیجانی آنان منجر می شوند، در نتیجه ی تماس طولانی با چنین وقایعی نهایتا یک اختلال افسردگی ایجاد می شود. این یافته ها پیشنهاد می کنند که حوادث منفی تکرارشونده منجر به این درک می شوند که دنیا یک محل پرعذاب است، زندگی پر از درد می باشد، و همیشه به همین صورت خواهد بود. این نتایج مطرح می کنند که دخالت در محیط کودکان برای پایان دادن یا کم کردن منابع فشار امری حیاتی است. با این حال، واضح نیست که مؤثرترین راه برای این منظور در واقع تغییر دادن محیط، تقویت مهارت های مقابله جویانه کودکان برای سازگاری با حوادث عذاب آور، یا هردوست. اگر درگیری ها یک ماهیت بین فردی داشته باشند، پس مداخله باید بر مبنای مهارت های اجتماعی یا محیط بین فردی کودکان صورت پذیرد.