برای انتخاب یک موضوع جدید برای پروپوزال و پایان نامه رشته روانشناسی می توانید درباره شرم و غرور تحقیق کنید.

در این باره چه می دانید؟ «من بزرگترین هستم. من پادشاهم» (کاسیوس کلی - که بعدها به محمد علی معروف شد - پس از شکست دادن قهرمان سنگین وزن جهان، سونی ليستون، در فوریه شرم گذشته می تواند در طول زندگی، فرد را تعقیب کند. ما آن را در همه جا می بینیم. افراد با عجله کارها را دوباره انجام می دهند تا چیزی را ثابت کنند، آنها می خواهند چه چیزی را ثابت کنند؟ آنها می خواهند ثابت کنند که خوب، قابل قبول و مهم هستند.

آنها می خواهند به چه کسی ثابت کنند؟

به خودشان حتی در مواردی که به نظر می رسد فرد می خواهد ثابت کند که از همه قوی تر است، باز این مطلب صادق است. وقتی افراد اصرار می ورزند که قوی ترین اند، در حال سرکوب کردن شرم خود هستند، اما تبرد واقعی با فردی دیگر نیست، با شرمشان است. هر چند ممکن است به سختی به رقابت با دیگران بپردازند، اما تنها رقیب مهم در درون خودشان است. هرچه سخت تر بکوشند تا چیزی را ثابت کنند، قدرت شوم شان بیشتر است تمایل فرد به شرمساری می تواند از طریق افزایش احساس های مثبت در مورد خود کاهش یابد. وقتی فرد احساس کنند که مستحق احساس خوب داشتن در مورد خویش است، می تواند نسخه های شرم خود را که ممکن است بر احساس های او در مورد خودش سایه افکنده باشد، نابود سازد.

نتیجه، حرکت از شرم به سوی غرور است. تجربه های شرم اولیه فرد می تواند مانع از تعقیب برخی فعالیت های خاص در زندگی وی شود و این گونه است که اجتناب از منابع شرم زندگی فرد را شکل می دهد. همان طور که فرد می تواند خود را تسليم شرم کند، می تواند توانمندی هایش را کشف کرده و به موفقیت دست یابد. هرچه میزان موفقیت های فرد بیشتر باشد، اعتماد به نفس او رشد بیشتری می یابد و بیشتر به سمت انجام فعالیت ها گام برمی دارد، اما فردی که تسلیم شرم خویش شده است انجام چنین اموری را ناممکن می داند.

بزرگترین منبع غرور، چیره شدن بر چالش ها و به ویژه موقعیت هایی است که پیشتر در فرد تولید شرم می کرده اند یا به طور بالقوه توان شرمسار ساختن وی را داشته اند. تعقیب کردن غرور سازگارتر از اجتناب از شرم است؛ زیرا این امکان را به فرد می دهد تا در آن دسته از موقعیت هایی که چالش برانگیز بوده و پیشتر شرم وی را برمی انگیخته اند باقی ماند. وقتی فردی دارای اعتماد به نفس کافی (و حمایت) برای ماندن در چالش است، بیشتر می تواند شکست را به موفقیت وشرم را به غرور تبدیل نماید و هر چه موفقیت او در تبدیل شرم به غرور بیشتر شود بر میزان خودباوری و اعتماد به نفسش افزوده خواهد شد. ما از تجربه های شرم و غرور خود چه به شکل آشکار و چه ضمنی یادگیری به دست می آوریم.

گاه وقت ها ممکن است فرد با خود بگوید: «دیگر آن کار را انجام نخواهم داده و در مواقع دیگر ممکن است چیزی با خود نگوید، اما با این حال یاد بگیرد که از آن نوع موقعیت هایی که باعث تولید شرم در وی شده اند دوری کرده و به سمت موقعیت هایی برود که در وی تولید غرور می کنند. این جزئی از فرایندی است که از طریق آن شخصیت رشد می کند، حتی وقتی که فرد تصمیمهای آشکاری به عمل می آورد؛ غالبأ این تصميمها و شرایطی را که باعث این تصمیم گیری ها شده، فراموش کرده و فقط رفتار آموخته شده را حفظ و نگهداری می کند.

به این ترتیب اجتناب از انواع خاصی از موقعیت ها و حرکت به سمت برخی دیگر، به بخشی از شخصیت فرد تبدیل می شود. او در تصمیم گیری های روزمره زندگی اش در مورد انجام کاری به شرم یا غرور فکر نمی کند، بلکه این به طور ساده سبک، شخصیت با سلیقه وی قلمداد می شود. شرم و غرور نقش مهمی در زندگی روزمره افراد دارند و این گونه است که هیجان های خود در رشد و شکل گیری آنچه هستیم و شیوه نگرش ما به خودمان نقش ایفا می کنند. در صورت تمایل به پیشنهاد جدیدترین موضوعات پروپوزال پایان نامه روانشناسی درباره شرم و غرور به عنوان یک متغیر جداب می توانید از خدمات ما در زمینه سفارش انتخاب موضوع استفاده نمایید.