پیشنهاد موضوع پایان نامه روانشناسی در مورد اعتیاد

 برای پیشنهاد موضوع پایان نامه روانشناسی در مورد اعتیاد پژوهشگر باید بر اخرین مقالات و یافته ها تسلط یابد تا بتواند به ایده ای جدید برسد.

جان برادشاو نویسنده سرشناس و متخصص در زمینه اعتیاد می گوید یکی از مضرترین جنبه های زندگی با شخص الكلى قانون «حرف زدن ممنوعه است. ترس به اعضای خانواده اجازه نمیدهد موضوع را مطرح کنند و ترس از آبروریزی تا حد زیادی آن را از دیگران مخفی نگه می دارد. آنها احساس خود را در درون مخفی می کنند و سعی می کنند در انظار عمومی خانوادهای بهنجار جلوه کنند. بعضی از آنها تبدیل به افرادی می شوند که درصدد خشنود ساختن این و آن هستند. آنها برای حفظ ثبات در خانواده همواره سعی می کنند دیگران را راضی نگه دارند و قبل از آنکه مشکلات از کنترل خارج شوند، آنها را رفع کنند.

آنها این صفت را با خود به بزرگسالی میبرند اما از آنجا که این ویژگی حاصل کودکی سرشار از اختلاف است، در نهایت احساس ناخرسندی آنها را رها نمی کند و چون از حمایت لازم از سوی خانواده محروم می مانند پیوسته به دنبال جایگزینی برای آن می گردند و از این روست که در معرض ابتلا به اعتیاد قرار می گیرند. فرار من از واقعیت په دوران کودکی ام برمی گشت.

برای آنکه از فشار زندگی با یک ناپدری الکلی فرار کنم روی درس و کتاپ تمرکز می کردم تا با احساساتی که تحملشان برایم دشوار بود روبه رو نشوم. با ورود به دبیرستان به موازاتی که خود را با برنامه های آن وفق میدادم از ناپدری و همین طور اکثر دوستانم فاصله می گرفتم، اما از لحاظ عاطفی چنان آشفته بودم که نمی توانستم با پیچیدگی و ظرایف روابط نوجوانی روبه رو شوم به تدریج تبدیل به روباتی شدم که برای موفقیت تحصیلی کوک شده بود و رفته رفته از رشد عاطفی و مهارتهای اجتماعی باز ماندم. کسب نمره های بالا برایم مهمتر از دوستیابی بود.

وقتی دیگران سعی می کردند با من دوست شوند از اینکه به من خیلی نزدیک شوند می ترسیدم و از لحاظ عاطفی از آنها فاصله می گرفتم. هرچند از لحاظ درسی در صدر جدول بودم از لحاظ اجتماعی در پایین جدول جای داشتم. به این ترتیب رفتار ضداجتماعی من ادامه پیدا می کرد و تمرکز اعتیادگونه ام از درس و مشق به بازیهای ویدئویی و از آن پس به سایتهای اجتماعی و چت کردن، می گرایید. در نهایت عادتی در من شکل گرفت که مرا از دیگران جدا می کرد. حالا که به دوره کالج و دبیرستان نگاه می کنم، می بینم که در آن دوره یاد نگرفته بودم سرنخهای اجتماعی شدن را بیاموزم. نه میدانستم چطور دوستیها را حفظ کنم و نه میدانستم انسان چگونه رشد می کند.

درست همان طور که دوستم برندان می گفت من از مراحل رشد بازمانده بودم و وقتی سرانجام روند درمان و بهبود را در پیش گرفتم بسیار طول کشید تا توانستم در زمینه دوستیابی و برقراری ارتباط مهارت کسب کنم. ما در این مجموعه پژوهشی می توانیم با پیشنهاد جدیدترین موضوع برای پایان نامه روانشناسی در مورد اعتیاد به شما خدمات تخصصی ارائه دهیم.