روانشناسی قصه گویی از نظر رودولف اشتاینر

«رودولف اشتاینر» فیلسوف و روانشناسی است که مؤسس مدارس والدورف هم می باشد. (در این مدارس دوره آموزشی ۱۲ سال می باشد که شامل هشت سال دوره ابتدائی و چهار سال دوره متوسطه می باشد) .

وی معتقد است که: «کودک را با احترام بپذیرید، با عشق آموزش دهید و آزاده مرخصش کنید.»

به نظر رودولف اشتاینر، روش های زیر برای آموزش کودکان به عنوان بهترین روش ها می باشند که عبارتند از:

۱. اساس روش آموزشی رودولف اشتاینر (مدارس والدورف) بر پایه آنتروپولوگی (انسان در نقطه مرکزی) گذاشته شده است.

در این روش فرد شخصاً مورد توجه می باشد و از آنجا که انسان ها متفاوت اند نمی توان همه را مشابه آموزش داد به همین دلیل باید امکاناتی فراهم کرد که هر کودک با آزادی میل به یادگیری داشته باشد.

دکتر اشتاینر معتقد بود که آموزش نباید تحت تأثیر نرمهای اجتماعی قرار گیرد، بلکه آنرا باید با توجه به نیازهای کودک و نوع پیشرفت او برنامه ریزی کرد.

او معتقد به آموزشی «سه جهتی» بود.

آموزش سه جهتی یک انسان شامل آموزش ذهن، جسم و روان او است و برای پرورش ذهن باید قدرت تفکر، احساس و اراده دانش آموز را گسترش داد و برای ایجاد تعادل باید مغز، قلب و دست او را آموزش داد.

۲. آموزش باید همراه با آزادی وتنوع باشد.

۳. آموزش باید کنجکاوی کودک را برانگیزد و قدرت ابتکار دانش آموز را رشد و گسترش دهد.

۴. آموزش باید همراه با انضباط واحترام باشد.

۵. یادگیری باید با عمل همراه باشد، با این روش آموزش زنده و فعال می ماند.

۶ امروزه دانشی که بدست می آوریم مدت کوتاهی اعتبار و ارزش دارد، بنابراین خیلی مهم است که دانش آموزان طوری آموزش ببینند که مهارتهای درونی شان گسترش یابد تا به آنها این امکان را بدهد که با سنین بالا برایشان باقی بماند.

وقتی کودکان قصه ای را می شنوند، مدام حوادث و شخصیتهای داستان را با تجربیات خود از وقایع ارتباط می دهند.

فرآیند تطابق یابی (شبیه سازی) در سطحی ناهوشیار (ناخودآگاه) رخ می دهد.

به طور مثال شاید تا به حال به این نکته توجه کرده باشید که اگر در روند قصه شما اتفاقی عادی برای یکی از قهرمانان پیش بیاید، ممکن است یکی از کودکان اتفاق مشابهی را که برای خودش پیش آمده یا شاهد آن بوده به یاد آورد، دلش بخواهد که آن را بازگو کند.

این روند به طور سریع در اتاق قصه به جریان میافتد و تقریباً هر کدام از آنها چیزهای مشابهی را به یاد می آورند.

در حقیقت شما یک جریان تطابق یابی را در طولی قصه گویی خود فعال کرده اید.

کد این مطلب : 0325