رشد هیجانی عاطفی در کودکان (مطلب روانشناسی با ذکر منبع)

  رشد هیجانی عاطفی به طور جدی در اولین سال های زندگی رخ می دهد.

عواطف و احساسات اولیه، مانند شادی و ناراحتی از اولین ماه های دوران کودکی به بعد، میتواند در اطفال تشخیص داده شود و کودکان برای نشان دادن احساسات خود، در اوان طفولیت، تواناییشان را به سرعت رشد و گسترش میدهند.

کودکان خردسال، بیشترین عواطف و احساساتی را که تا سن سه سالگی تجربه خواهند کرد، شکل داده و پرورش می دهند.

لوئیس، ۲۰۰۲ ظهور وشکل گیری عواطف و احساسات اولیه یا اساسی رشد هیجانی عاطفی در کودکان  را که اولین بار در ۶ تا ۸ ماهگی زندگی کودک ظاهر می شود، مورد بحث قرار می دهد.

این عواطف و احساسات عبارتند از : شادی  ، غم و اندوه،  تنفر و بیزاری، خشم ، ترس و بزدلی  و تعجب و شگفتی  .

این عواطف و احساسات، اساسی تر و اصلی تر هستند، زیرا، اگر چه کودک این عواطف را تجربه می کند، اما این تجربه هوشیارانه و اگاهانه نیست.

کودکان معمولاً توانایی بازشناسی خودشان را تا سن ۱۸ ماهگی تثبیت می کنند و تا سن دو سالگی برای توصیف عواطف، از گفتار استفاده می کنند.

همدلی، حسادتا ۶۱، آشفتگی ، همان طور که کودکان در مورد خودشان بیشتر آگاه می شوند، ظاهر می شوند.

دیگر عواطف، زمانی که کودکان خودشان قادر به تشخیص و هوشیاری  ( توانایی تجربه کردن خود) معمولا بین سنین دو تا سه سالگی به وجود می آید (منبع : ... ) . عواطفی مانند، و پریشانی احساس می کنند، مانند، غرور ، شرم ،حیا  راهبردها رشد و توسعه می یابند و در واکنش به این موضوع، عواطفی قضاوت در برابر مقررات آشفتگی و پریشانی. کودکان همچنین، میتوانند عواطف و احساسات دیگران را از سنین خیلی پائین، تشخیص داده، به اظهارات متغیر عاطفی مراقبان خود، واکنش نشان دهند.

این واکنش با استفاده از مرجع اجتماعی، در حالی که کودک عکس العمل مراقب خود را به منظور طرحریزی و تدوین واکنش خودش در یک موقعیت، بررسی می کند، رشد و گسترش مییابد. رشد عاطفی سالم، به تأمین نیازهای خاص عاطفی کودکان از طفولیت، ارتباط دارد.

احساسی امنیت و تعلق خاطر در کودکان، در حالی رشد می کند که روابط عشق و امنیت با والدین و دیگر مراقبان داشته باشند و در حالی که تجارب آنها خارج از خانواده، مثبت، مطلوب و در حال تقویت باشد.

خود- انگاره یا تصویر- خود از طریق واکنش های چشمگیر و معنی دار دیگران به کودک، متحول می شود.

کودکی که با واکنش های مثبت و مطلوبی از والدین و مراقبان خود روبرو شده و تجربه می کند و به وسیله آن هایی که نزدیکترین افراد به وی هستند، عشق و محبت و توجه بی چون و چرا به او ارائه می شود، احساس مثبت و مطلوبی از خود را رشد و پرورش خواهد داد.

این احساس خود مثبت و مطلوب به عزت نفس مطلوب و مناسب تبدیل می شود، به این معنا که کودک، ارزشی عالی، بر اساس ارزشی که دیگران برای او قائل می شوند، را در خود تشخیص می دهد.

آزادی اراده یا استقلال برای کودکان مهم است، زیرا به منظور تشخیص خودشان، به عنوان افرادی شایسته و توانمند، آزمایشها، اشتباهات، آزمون و خطا و تلاش دوباره، عوامل اصلی و اساسی در رشد و پیشرفت خودشناسی (معرفت نفس ) و عزت نفس می باشد.

برای بعضی از کودکان، ممکن است مشکلات عاطفی هیجانی پدید آید، زیرا ناتوانی ها می تواند به حالات عاطفی با سازگاری کمتر و سازش پذیری کمتر، منجر شود.

برای کودکان دیگر، شرایط و موقعیتها در محدوده خانواده ها و محیطشان ممکن است به این معنا باشد که نیازهای عاطفی کودک، برای رشد عاطفی سالم، به اندازه کافی تأمین و برآورده نشده است تا اتفاق افتاده باشد.

وظیفه و نقش والدین در رشد عاطفی سالم و همچنین، در رشد اجتماعی و رفتاری، چشمگیر و قابل توجه است.


کد این مطلب : 0235