رابطه هوش هيجاني و رضايت شغلي با رفتار شهروندي سازمانی کارکنان امور مالی دانشگاه علوم پزشکی فارس
بخش هایی از فصل پنجم این پایان نامه:
بحث و نتیجه گیری
فرضیه کلی پژوهش: بین هوش هیجانی و رضایت شغلی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه وجود دارد. جهت بررسی این فرضیه از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. که نتایج نشان داد که بین متغیرهای هوش هیجانی و رضایت شغلی با رفتار شهروندي سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج این تحقیق با نتایج لردنگلو 2008، گولریوز 2008، دانگ هوارد 2006، استوار 1387 خمسویی دارد. در تبیین این فرضیه ميتوان بیان داشت که کارمندانی که وظیفه شناسی در سطح بالایی دارند ، کاهش رفتار سازمانی را نشان ميدهند و افزایش میزان رضایت شغلی همراه با دریافت پاداشها با افزایش میزان بروز رفتار شهروندی ارتباط دارد این نتایج احتمالاتی که بر انتخاب رفتار شهروندی اثر ميگذارد توصیف کرد و این نتایج از این عقیده حمایت ميکند که اشخاص مطابق با احتمالات و عقاید واسطه ای مبنی بر عملکرد رفتار شهروندی، عمل و فعالیت ميکنند در واقع رقابت دوستان ميتواند واسطه ای بدون رفتار شهروندی سازمانی را کاهش دهد زیرا کسی که در یک محیط رقابتی به خاطر دیگران از مسیر خود خارج ميشود، در واقع خود را برای شکست یا محرومیت آماده ساخته است، رقابت بین افراد بر رابطه بین تلاش و کار تاثیر ميگذارد زیرا اشخاص بر این باورند که کاری که انجام ميدهند لازم نیست مورد قدردانی و سپاس قرار گیرد. همچنین رضایت از پاداش کاری ميتواند به شخص نشان دهد که واسطه ای بودن رفتار شهروندی سازمانی برای موقعیت مذکور بسیار بالا ميباشد نیز از این عقیده حمایت کردند.
و پژوهشگران مختلف ابراز داشته اند که هوش هیجانی بر سلامت حافظه و نیروی عقل، ادراک، معنابخشی تجربهها، داوری صحیح، تصمیم گیری مناسب و رشد رونانی ـ اجتماعی فرد تاثیری چشمگیر ميگذارد و افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی اند، قدرت بیش تری برای سازگاری با مسائل جدید روزانه دارند فرضیه فرعی اول: بین مولفههای هوش هیجانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.
جهت بررسی این فرضیه از روش اماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. و نتایج نشان داد که بین تمامی مولفههای هوش هیجانی با رفتار شهروندي سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. نتايج تحقيقات نشان ميدهد نه تنها هوش هيجاني يكي از نيازهاي انسان براي مقابله با مشكلات و رفع فشارهاي ناشي از آنهاست، بلكه بر سلامت حافظه و نيروي عقل، ادراك، معنابخشي تجربهها، داوري صحيح، تصميمگيري مناسب و رشد رواني اجتماعي فرد، تأثير چشمگير ميگذارد. (تهامي منفرد و همكاران، 1381).
پژوهشهاي مختلف همچنين نشان ميدهد افرادي كه هوش هيجاني بالايي دارند، قدرت بيشتري براي سازگاري با مسائل جديد و روزانه، رشد شغلي و حرفهاي و رهبري دارند. همچنين، هوش هيجاني بالا با برونگرايي، انعطافپذيري، دلپذيربودن و توانايي هماهنگ نمودن احساسهاي مختلف، شناسايي اين احساسها و عمل آنها بر مغز و رفتار، همبستگي دارد (تهامي منفرد و همكاران، 1381).
در مقابل، هوش هيجاني پايين، با رفتارهاي مسئلهساز دروني، سطوح پايين همدلي، ناتواني در تنظيم خُلق وخو، افسردهخويي، افسردگي، روان رنجور خويي، بدني و استرس و نيز رفتارهاي مسئلهساز بيروني شده ، تنزل پيشرفت تحصيلي، مصرف الكل و مواد مخدر، انحراف جنسي، تخريب دارايي، دزدي و پرخاشگري، همراه است .در زمينة هوش هيجاني و ارتباط آن با رفتار شهروندی سازمانی همانگونه كه اشاره شد، پژوهشهاي گوناگوني صورت گرفته است.
نتايج بيشتر اين پژوهشها نشان ميدهد هوش هيجاني بالا، توفيق در برقراري روابط شغلي و بهبود عملكرد كاري، با رفتار شهروندی بالا با يكديگر ارتباط مستقيم دارند. نتايج تحقيقات «سالكوفسكي»، «بوياتزيس»، «پلاتو»، «اسجوبرگ»، «وانگ و همكارانشان» گواه اين مسئله است. نتایج این تحقیق با نتایج هادی زاده 1387 همسویی دارد. فرضیه فرعی دوم : بین مولفههای رضایت شغلی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه وجود دارد. جهت بررسی این فرضیه از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. و نتایج نشان داد که ضرایب همبستگی بین مولفههای رضایت شغلی با رفتار شهروندی در سطح معناداری بدست آمده و رابطه معناداری وجود.
نتایج این تحقیق با نتایج لردنگلو 2008، گولریوز 2008، دانگ هوارد 2006، مبین 1388 همسویی دارد.
در تبیین این فرضیه ميتوان بیان داشت که رفتار شهروندی سازمانی به طور کلی آن دسته از رفتارهایی مورد توجه قرار ميگیرد که علی رغم اینکه اجباری از سوی سازمان برای انجام آنها وجود ندارد، در سایه انجام آنها از جانب کارکنان برای سازمان منفعتهایی ایجاد ميشود ارگان رفتار شهروندی سازمانی را به عنوان رفتارهای تحت اختیار فرد تعریف کرده و بیان ميکند که این دسته از رفتارها به طور صریح و مستقیم به وسیله سیستمهای پاداش رسمی مورد توجه قرار نمی گیرد ولی باعث ارتقاء اثربخشی کارکردهای سازمان و رضایت شغلی کارکنان ميگردند.
همچنین با توجه به رابطه رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و نتایج بدست امده مولفه مسئول مستقیم درصد معناداری بیشتری با رفتار شهروندی سازمانی دارد این نشان ميدهد که فرد در سازمان توانایی مدیریتی ،فنی و مسئولانه خود رادر کار با علاقه بیشتری بروز میدهدکه هرجه بیشتر بتواند توانایی خود را بروز دهد رفتار بهتری از خود نشان میدهد .همچنین زمای که افراد در سازمان از شرایط شغلی و کار خوبی برخوردار باشند در نتیجه رفتار بهتری از خود بجا گذاشته و به فکر ترک خدمت در سازمان نمی باشد و در شرایط سخت شرایط را میپذیرد و مشکلات را تحمل میکند.در رابطه با مولفه ارتقا،اگر در سازمانافراد دسترسی به فرصتها را پیدا کنند نسبت به سازمان متعهدتر و خود انگیزی بالاتر نسبت به مسئولیت خود در سازمان دارا ميباشند.همچنین اکر کارکنان از قلمرو شغلی خود راضی باشند و فرصتهایی برای آموزش و یادگیری برای آنها فراهم شود برای رضایت بیشتر از کار خود فرصتها را از دست نمی دهند و سعی به یادگیری ميکنند. در خصوص رضایت از همکاران در سازمان ،ارتباط افراد را نشان میدهدکه هرچقدر میزان دوستی بین افراد بیشتر باشد ارتباط و روحیه همکاری در آنها بیشتر میشود و همچنین در خصوص رضایت از حقوق و مزایا اکر افراد از حقوق و مزایای مناسبی برخوردار باشند با درخواست فرصت شغلی بهتر راضی به ترک سازمان نمی شوند. رفتار شهروندی سازمانی کارکنان تعیین کننده رضایت شغلی سازمان است. لذا با توجه به توضیحاتی که بیان گردید ميتوان بیان داشت که بین رفتار شهروندی و رضایت شغلی کارکنان رابطه وجود دارد. فرضیه فرعی سوم: هوش هیجانی و رضایت شغلی توانایی پیش بینی رفتار شهروندی را دارند.
جهت بررسی این فرضیه از رگرسیون چندگانه استفاده گردید و نتایج نشان داد که مقدار بتای مولفه هوش هیجانی معنادار شده است یعنی اینکه این مولفه ميتواند رفتار شهروندی را پیش بینی نماید. ميتوان نتیجه گرفت که رضایت شغلی هوش هیجانی پیش بینی کننده متغیر رفتار شهروندی ميباشد.
متغیرهای هوش هیجانی و رضایت شغلی ميتوانند رفتار شهروندی سازمانی را پیشبینی نمایند. و ضریب همبستگی چندگانه (ضریب تعیین) محاسبه شده بر اساس این متغیرها 60/0 است، یعنی این متغیرها ميتوانند 60 درصد واریانس متغیر رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی کنند نتایج این تحقیق با نتایج لردنگلو 2008، گولیوز 2008، دانگ هوارد 2006، استوار 1387، و اعتباریان 1387 همسویی دارد. فرضیه فرعی چهارم : مولفههای هوش هیجانی توانایی پیش بینی رفتار شهروندی را دارد.
جهت بررسی این فرضیه از رگرسیون چندگانه استفاده گردید و نتایج نشان داد که، مقدار بتای مولفه مقدار بتای متغیرهای خودانگیزی، خودکنترلی، هوشیاری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی معنادار شده است (05/0>P). یعنی اینکه متغیرهای خودانگیزی، خودکنترلی، هوشیاری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی میتوانند رفتار شهروندی سازمانی را پیشبینی نمایند. و ضریب همبستگی چندگانه (ضریب تعیین) محاسبه شده بر اساس این متغیرها 46/0 است، یعنی این متغیرها ميتوانند 46 درصد واریانس متغیر رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی کنند. نتایج این تحقیق با نتایج استوار 1387 همسویی دارد. در رابطه با نتیجه این فرضیه ميتوان بیان داشت که امروزه بسیاری از سازمانها در حالی تغیرند و هرگونه تغییر نیازمند کارکنان با قابلیت انطباق بوده که با تغییرها سازگاری و رشد نمایند.
در این میان، تعامل اجتماعی به شیوه ای شایسته و ثمربخش برای بیشتر کارکنان به عنوان عنصر کلیدی در سازمان و تغییرهای سازمانی اهمیت فزاینده ای دارد. بررسیها نشان داده است که گوی رقابت آینده را سازمانهایی خواهند برد که بتوانند به طور اثربخش و نتیجه بخش با منابع انسانی خود ارتباط برقرار کنند، در این زمینه هوش عاطفی یکی از مولفههایی است که ميتواند در روابط مدیران با اعضای سازمان (کارکنان) نقش مهمی ایفا کند و به گفته گلمن شرط حتمی و اجتناب ناپذیری در سازمان به حساب مياید.
اخیرا برخی از دانشمندان نیز دریافته اند که هوش عاطفی با اهمیت تر از بهره هشی (IQ) برای کارکنان است. امروزه هوش عاطفی به عنوان نوعی هوش تبیین شده است که هم شامل درک دقیق هیجانهای خود شخص و هم تعبیر دقیق حالات عاطفی دیگران است. هوش عاطفی، فرد را از نظر عاطفی ارزیابی ميکند، به این معنی که فرد به چه میزانی از هیجانها و احساسات خودآگاهی دارد و چگونه آنها کنترل و اداره ميکند. نکته قابل توجه در راستای هوش عاطفی این است که تواناییهای هوش عاطفی ذاتی نیستند، آنها ميتوانند آموخته شوند.
کاربرد این مطلب:
نقد پایان نامه، آموزش روش تحقیق، منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی