رابطه بین سازه پنج عاملی شخصیت با تعهد سازمانی و موفقیت شغلی معلمان
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل پروپوزال
سال نگارش:
جدید
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
23 صفحه
شماره:
517
موفقیت و ترفیعات شغلی از زمره متغیرهایی هستند که بستر نظری و پژوهشی قابل توجهی تاکنون برای آن ها فراهم شده است. باروش (2004) بر این باور است که موفقیت شغلی، مشتمل بر مجموعه ای پیامدهای مطلوب و مورد دلخواه برای افراد است که می توان آنها را در چند طبقه اصلی، شامل پیشرفت (بر مبنای شاخص هایی نظیر قدرت، خودمختاری، کارآفرینی، کنترل خود)، یادگیری(کسب مهارت ها، توانایی ها و شایستگی های جدید)، بقاء (کسب پول و ثروت برای دستیابی به قدرت امنیت و تضمین اشتغال)، دستاوردهای شناختی (خشنودی، حرمت خود و خودشکوفایی) و کیفیت زندگی و توازن کار-زندگی طبقه بندی نمود. روند توجهات پژوهشی و نظری پژوهشگران مختلف به این متغیرها به شدت تحت تاثیر نقشی که موفقیت و پیشرفت شغلی در ایجاد اثربخشی و کارایی فردی و سازمانی داشته و دارد، بوده است (راجل برگ ، 2007).
براساس مشخصه های اصلی موفقیت شغلی که توسط باروش (2004) مورد اشاره قرار گرفت، معنا و مفهوم این متغیر همسو با معنا و مفهوم واژه شغل، دو جنبه ذهنی (درون زاد) و عینی (برون زاد) را در بر می گیرد. جنبه عینی این پدیده را سطح حقوق و مزایا، پایه فرد در سازمان و میزان ترفیعات و در مقابل جنبه ذهنی یا درون زاد آن را رضایت شغلی، رضایت از امورر و کارهایی که فرد در طول زمان حضور در کارش آن ها را انجام می دهد، موفقیت شغلی ادراک شده و رضایت از زندگی را شامل می شود (اختر و محمود ، 2009؛ بریسکو، هال، دمیوت ، 2006؛ راسدی، اسماعیل، یولی، نوآ ، 2009). شواهد مطالعاتی حاکی از آن است که عوامل چندی در معنای موفقیت شغلی نزد افراد از اهمیت برخوردارند. این عومال شامل پایگاه و موقعیت، داشتن وقت و زمان برای خود، چالش انگیزی، امنیت و ملاحظات اجتماعی می شوند (فریدمن و گرین هاوس ، 2000؛ گرین هاوس، 2003).
از این نظر بخش اعظمی از معنا و مفهوم موفقیت شغلی نزد افراد جنبه روان شناختی دارد (دومنیکو و جونز ، 2007؛ کوئی پرس، شاینس و شرنس ، 2006؛ نگ، ابی، سورنس و فلدمن ، 2005). اما در کنار معنا و مفهوم موفقیت شغلی، عوامل همبسته و تعیین کننده های این پدیده چه در سطح درون زاد و چه در سطح برونزاد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. براساس گزارش گرین هاوس (2003) همبسته های موفقیت شغلی را می توان در هفت طبقه قرار داد: سرمایه گذاری مربوطط به سرمایه انسانی در سازمان ها، عوامل انگیزشی، روابط بین فردی، انتخاب ها یا راهبردهای شغلی، ویژگی های شخصیمعلمان علاوه برویژگیهای عمومی برای احراز شغل باید از تواناییهای مدیریتی مـورد نـیاز نـیز برخوردار باشند. در میان عوامل پیشبینیکننده موفقیت شغلی بنا به اظهار کوپر و روبرتسون ویژگیهای شـخصیتی بـه دلیـل توسعه و پایداری قابل قبول آنها برسایر ویژگیها برتری دارند(کوپر و روبرترسون ، 2000).