نگارش فصل بحث و نتیجه گیری فصل پنجم رساله یا پایان نامه به نوعی مؤلفه های زیر را شامل می شود:

(الف) خلاصه ای از تحقیق

(ب) بحث و بررسی یافته ها

(ج) استنتاج کاربردی

(د) توصیه هایی برای تحقیقات بیشتر 

(ه) نتیجه گیری.

این پنج مؤلفه، قسمت ها (یا عناوین) فصل پنج را تشکیل می دهند. (جدول 10.1 را مشاهده کنید).

 

فصل پایانی رساله یا پایان نامه می تواند تعداد عناوین متعدد را در برگیرد.

مثل: «خلاصه»، «بحث»، «استنتاج»، «پیشنهادها» و یا «نتیجه گیری».

ما عناوین یاد شده در جدول را ترجیح می دهیم.

برای رعایت اختصار، به فصل پنج به عنوان فصل بحث و بررسی اشاره خواهیم کرد.

در ادامه هر یک از قسمت های یاد شده در بالا بیشتر شرح داده می شود.

 

مقدمه :

مانند فصل های قبل، فصل بحث و بررسی را با یک مقدمه آغاز می کنید که شامل یک یا دو پاراگراف می شود. در قسمت مقدمه، یک دید کلی از فصل یا یک پیش سازمان دهنده را ارائه می دهید. این پیش سازمان دهنده، ساختار فصل را نشان می دهد و خواننده را برای چیزی که باید دنبال کند آماده می سازد. در ادامه مثالی از مقدمه پایان نامه دونا آزودی (2006) آمده است (مثال 1).

مثال 1 :

در فصل گذشته، ارائه و تجزیه و تحلیل داده ها گزارش شد. فصل پنجم متشکل از خلاصه تحقیق، تشریح یافته ها، استنتاج کاربردی، توصیه هایی برای تحقیق بیشتر و نتیجه گیری است. هدف قسمت های بعدی، بسط مفاهیمی است که برای فهم تأثیر احتمالی آنها بر کار رهبری در این تحقیق تلاش شایانی صورت گرفته است و ارائه پیشنهادهایی برای تحقیق بیشتر است که بتوان اعتماد و رفتارهای رهبری مدیر را شناخت و تأثیر آن بر احساس کارآمدی معلمان را اندازه گرفت. در نهایت، یک بیان ترکیبی ارائه شده تا نشان دهد که در این تحقیق چه تلاشهایی صورت گرفته است (Azodi, 2006, p.347). توجه داشته باشید که چگونه آزودی در مقدمه کوتاه فصل پنج، یک پیش سازمان دهنده از محتویات فصل را به خوانندگان ارائه می کند. هم چنین توجه داشته باشید که این مقدمه تمامی مؤلفه هایی را در برمی گیرد که نوعاً در فصل نتایج یافت می شوند.

 

خلاصه تحقیق :

عنوان بعدی که به نوعی در فصل بحث و بررسی دیده می شود، «خلاصه تحقیق» نام گذاری شده است. در این قسمت، به طور خلاصه مسئله و هدف تحقیق، چارچوب نظری، سؤالات یا فرضیه های تحقیق، روش شناسی و یافته ها بازگو می شوند. یافته ها مهم ترین بخش پایان نامه است و بایستی بیشترین تأکید روی آن باشد. خلاصه تحقیق باید مختصر باشد و دو یا سه صفحه را دربرگیرد. در ادامه خلاصه ای از پایان نامه ترکیبی دایان تراوتمن (2000) به عنوان مثال ارائه می شود. (مثال 2 را ملاحظه کنید). خلاصه تحقیق : مثال 2 این فصل با خلاصه ای از هدف و ساختار تحقیق شروع و به دنبال آن یافته های اصلی مربوط به نظریه رهبری هم افزایی مطرح می شود. نتایج حاصل از یافته های این تحقیق به لحاظ تعریف، عملکرد و ویژگی های یک نظریه خوب مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در نهایت، پیشنهادهای کاربردی و توصیه هایی برای تحقیق بیشتر ارائه و مورد بحث واقع می شود. هدف این مطالعه، اعتباریابی نظریه رهبری زنانه که یک نظریه رهبری هم افزایی است از طریق تحلیل ادراکات مدیران آموزشی مرد و زن شاغل در ایالات متحده به روش کمی یا کیفی است. پرسشنامه اثر بخشی سازمانی و رهبری (OLEI) که یک پرسشنامه خود سنجی مربوط به چهار عامل نظریه رهبری هم افزایی است و توسط ایربای و همکاران (1999) در مطالعات قبلی شان ایجاد شده است، به منظور استفاده در این تحقیق توسط گروهی از اساتید و مدرسان دانشگاه از منظر روایی صوری مورد بازبینی قرار گرفت. از مشارکت کنندگان خواسته شد تا به گویه های 10 تا 79 مربوط به عامل رفتار رهبری OLEI نمره دهند، زیرا این داده ها می توانست میزان موافقت یا عدم موافقت با عامل رفتار رهبری واقع در نظریه را به طور اثربخش تری اندازه گیری کند. میزان پایایی پژوهش مربوط به عامل رفتاری رهبری برابر با 98/0 به دست آمد (∝=0/98). با نمره دهی به رفتارها و اثربخشی رهبری خود، پاسخ دهندگان ادراکشان از عامل رفتار رهبری نظریه رهبری هم افزایی را نشان دادند. نمرات به دست آمده از OLEI به عنوان داده های کمی و هم چنین برای تعیین روایی نظریه به کار برده شد. پاسخ دهندگان هم چنین در جواب سؤال OLEI نکاتی را یادداشت کردند که به روش کیفی مورد تحلیل قرار گرفت. به علاوه، با تعدادی از مدیران مصاحبه های تلفنی انجام شد تا سطح ادراک آنان از نحوه تعامل چهار عامل نظریه رهبری هم افزایی تعیین شود و مشخص شود که آیا این نظریه را معتبر می دانند یا خیر. پاسخ دهندگان اغلب برای نشان دادن نحوه تعامل چهار عامل مطرح در نظریه به تجربیات زندگی واقعی اشاره می کردند. این مطالعه متشکل از تعداد 241 نفر مشارکت کننده بود (65 سرپرست، 67 معاون، 52 مدیر مدرسه راهنمایی و 57 مدیر مدرسه ابتدایی) که به عنوان نمونه کمی به صورت تصادفی از یک پایگاه داده رایانه ای انتخاب شد؛ این داده ها به وسیله شرکت بازیابی داده های بازار (2000) در اختیار محقق قرار گرفته بود. ویژگی های جمعیت شناختی نمونه به تفکیک بر اساس جنسیت، قومیت، سطح مدیریت و سال های تجربه ارائه شد. به علاوه، یک نمونه کیفی 34 نفره متشکل از 12 رهبر آموزشی منتخب از آنهایی که به OLEI پاسخ نداده بودند و 22 مشارکت کننده که اظهارات خود را بر اساس OLEI بیان کرده بودند، تشکیل شد.

این مطالعه چهار سؤال تحقیق را شامل می شد:

کمی :

1 . چه میزان تفاوت بین رهبران آموزشی مرد و زن با توجه به عامل رفتار رهبری نظریه رهبری هم افزایی وجود دارد؟ 2 . چه میزان تفاوت میان رهبران آموزشی زن در سطوح مدیریتی مختلف با توجه به عامل رفتار رهبری نظریه رهبری هم افزایی وجود دارد؟

 

کیفی :

1 . رهبران مرد و زن با چه روشی اثر متقابل چهار عامل نظریه رهبری هم افزایی را درک می کنند؟ 2 . رهبران زن در سطوح مختلف مدیریتی، اثر متقابل چهار عامل نظریه رهبری هم افزایی را چگونه درک می کنند؟ به دو سؤال یک و دو به صورت کمی و با استفاده از داده های به دست آمده از نمرات افراد به عامل رفتار رهبری OLEI پاسخ داده شد. پاسخ سؤال یک با استفاده از نتایج به دست آمده از آزمون t برای مقایسه میانگین متغیرهای مستقل نمرات مردان و زنان درباره هر آیتم و تفاوت گروه ها حاصل شد. برای پاسخ به سؤال دو و مقایسه میانگین نمرات زنان در چهار سطح مختلف مدیریت، روش ANOVA مورد اجرا گذاشته شد. نتایج کمی فقط به یکی از چهار عامل نظریه رهبری هم افزایی یعنی عامل رفتار رهبری پرداخت. برای پاسخ به دو سؤال کیفی تحقیق، داده ها از طریق مصاحبه های تلفنی و نیز پاسخ های داده شده به سؤالات تشریحی OLEI به دست آمد. داده ها برای تعیین سطوح مدیریت مقوله بندی، کدگذاری و زاویه بندی شد. در حالی که سؤالات کمی تحقیق فقط یک عامل از نظریه رهبری هم افزایی را مورد بررسی قرار داده بودند، سؤالات کیفی روابط متقابل تمام چهار عامل نظریه رهبری هم افزایی را مورد توجه قرار دادند. (Trautman, 2000,pp. 146-148). توجه داشته باشید که چگونه تراوتمن خلاصه ای از تحقیق خود را به طرز ماهرانه ای بیان کرد. به جای تلخیص یافته ها در این قسمت، او یافته های خود را در قسمت بعدی پایان نامه تحت عنوان «بحث و بررسی یافته ها» آورده است و درباره هر یک از نکات به دست آمده از تحقیق به طور خلاصه توضیح داده است. اگر پایان نامه ای مانند برخی از پایان نامه های کیفی بیشتر یا کمتر از پنج فصل داشته باشد، این پنج مؤلفه ای که در فصل پنجم یا پایانی مورد اشاره قرار گرفت، می تواند به شیوه های مختلفی تنظیم شود.

 

بحث و بررسی یافته ها :

در فصل اول، «مقدمه»، چارچوب نظری را ارائه کردید که پشتوانه تحقیق شما محسوب می شد. در فصل دوم، «مرور ادبیات»، سایر مطالعات تجربی را ارائه نمودند که به تحقیق شما مرتبط می شد. در یک پژوهش نظریه محور، تعبیر و تفسیر نتایج از طریق ربط دادن آن به چارچوب نظری و ادبیات موجود انجام می شود. هنگام بحث روی نتایج، بایستی به ارزیابی معانی آن بپردازید، درباره میزان تناسب نتایج با چارچوب نظری و ادبیاتی که قبلاً مرور کرده اید، توضیح دهید و این که چه نتایجی را درباره سؤالات تحقیق یا فرضیه هایی که در آغاز مطرح کرده بودید، می توانید بگیرید. البته، لازم است به برخی مطالعات مرتبط با موضوع که قبلاً در فصل دوم مطرح کرده اید، اشاره نمایید. روش متداول در بسیاری از پژوهش های کیفی این است که در ابتدا با استفاده از چارچوب نظری یا معرفت شناختی اطلاعاتی به دست می آید؛ اما محقق نوعاً به وسیله جمع آوری داده های تجربی دست به آزمون نظریه نمی زند. بلکه به جای آن، پژوهش طوری طراحی می شود که در ابتدا داده های جمع آوری شوند، و سپس از همان داده ها یک نظریه استخراج گردد. به عبارت دیگر، این نظریه بر اساس داده های معینی که توسط محقق گردآوری شده است، تدوین می شود. مفید بودن این نظریه می تواند در تحقیقات بعدی مورد آزمون قرار گیرد (Denzin & Lincoln, 2005; Gall, Borg, 2007; Glaser, 1978). نظریه رهبری هم افزایی (Irby, Brown, Duffy, & Trautman, 2002). نمونه خوبی در این زمینه است که با استفاده از روش کیفی ایجاد شد و سودمندی آن در تحقیقات بعدی به وسیله بامبرگ (2004)، هرناندز (2004)، هولتکمپ (2001)، اسکولبرگ (2004)، تراوتمن (2000) و تراسلو (2004) مورد آزمون قرار گرفت و این نظریه به طور متداول در دیگر کشورها نیز در حال آزمون است. صرف نظر از نوع روشی که استفاده می کنید، ضرورت دارد که تعبیر و تفسیر خود را بر اساس داده ها انجام دهید (یعنی، «پای بند داده ها باشید» ). بنابراین، زمانی که درباره معنی داده ها توضیح می دهید، برای نشان دادن صحت اظهارات خود باید بتوانید به داده های خاصی ارجاع دهید. برای این که قسمت بحث و بررسی پایان نامه را به طور اثربخشی تر بنویسید، باید درباره داده های گردآوری شده، چارچوب نظری یا چارچوب معرفت شناختی و ادبیات موجود اطلاعات کافی داشته باشید. قسمت بحث و بررسی در فصل پنجم یا فصل نتیجه گیری، ممکن است به روش های مختلف سازماندهی شود. برای سامان بخشی به این قسمت می توان از سؤالات (فرضیه ها)، متغیرها یا موضوعات تحقیق استفاده کرد. آنها را به همان ترتیبی که در فصل یافته ها بیان شده اند، ارائه دهید. در ادامه رهنمودهایی مطرح می شود که در ساختار بندی قسمت بحث و بررسی در فصل پنجم یا فصل نتیجه گیری می تواند مفید واقع شود.

رهنمودهایی برای ساختار دهی قسمت بحث :

اول، به طور مختصر هر سؤال (یا فرضیه)، متغیر یا موضوع تحقیق را بازگو کنید. نتایج مربوط به آن را بیان نمایید. جزئیات فنی تحلیل از قبیل مقادیر F و P را مجدداً تکرار نکنید چون که این تحلیل ها قبلاً در فصل یافته ها نشان داده شده اند. در اینجا درباره نتایج هر سؤال (یا فرضیه)، متغیر یا موضوع تحقیق بحث کنید و تحلیل و توضیح خود را ارائه نمایید. درباره این که تا چه اندازه داده ها به سؤالات تحقیق پاسخ داده اند، فرضیه های شما را تأیید یا رد کرده اند، روابط کارکردی بین متغیرها را نشان داده اند، یا به موضوعات تحقیق معنی و مفهوم بخشیده اند، بحث و بررسی کرده و توضیح دهید. هم چنین متغیرهای اخلال گر یا میانجی را شناسایی کنید که ممکن است نتایج تحقیق را تحت تأثیر قرار داده باشند و میزان دخالت و مشارکت هر یک را در مطالعه، مورد بحث قرار دهید. دوم، نشان دهید که نتایج تحقیق شما تا چه اندازه با پایگاه دانش رشته مربوط هماهنگ است یا در تناقض قرار دارد و یا به آن وسعت می بخشد. لازمه آن این است که به ادبیات مرور شده در فصل دوم برگردید و نتایج سایر تحقیقات عملی انجام شده در زمینه پدیده مشترک، مورد مقایسه قرار دهید. در جایی که نتایج تحقیق شما یافته های تحقیقات پیشین را تأیید می کند، نقاط مشترک و مشابه را به طور برجسته نمایان کنید. اما اگر یافته های شما در تناقض با یافته های سایر محققان باشد، چرایی این تناقض و تفاوت را مورد بحث قرار دهید. اگر تحقیق بر مبنای یک چارچوب نظری یا چارچوب معرفت شناختی انجام شده است، بحث بررسی نتایج را در ارتباط با همان چارچوب مطرح کنید. با این حال، اگر تحقیق شما مبتنی بر نظریه خاصی نبود، درباره نحوه ارتباط این تحقیق با نظریات موجود در رشته مربوط توضیح دهید. به یاد داشته باشید که در برخی از تحقیقات کیفی، نظریه ممکن است به جای اتکا به نظریات و تحقیقات پیشین، به طور مستقیم از داده هایی استخراج شود که بی واسطه توسط محقق گردآوری شده است (Gall et al., 2007). سوم، در برخی موارد، نتایج به دست آمده ممکن است همان چیزی نباشد که انتظارش را داشتید. باید توضیح دهید که چرا این گونه شده است. برخی ملاحظات را در نظر بگیرید. علل نتایج غیر منتظره معمولاً به سه دسته اصلی تقسیم می شود:

(الف) نمونه گیری، (ب) ابزار و (ج) طرح تحقیق.

نمونه گیری :

یکی از مسائلی که می تواند نتایج تحقیق را محدود کند، نمونه گیری است و این محدودیت می تواند به دلایلی چون ناکافی بودن اندازه نمونه، میزان پایین موافقت، درصد بالای عدم پاسخ دهی مشارکت کنندگان، انصراف مشارکت کنندگان از تحقیق، استفاده از افراد داوطلب و روش های نمونه گیری نامناسب ایجاد شود. معرف نبودن یک نمونه می تواند نتایج یک پژوهش کمی را تحت تأثیر قرار دهد. برای تعیین این که آیا نمونه گیری انجام شده در تحقیق بر نتایج آن مؤثر بوده است یا نه، باید این نکات را بررسی کنید.

ابزار :

مسئله دیگری که می تواند نتایج تحقیق را تحت تأثیر قرار دهد، ابزار است. شاید ابزارهای مورد استفاده در تحقیق به اندازه کافی متغیرها را عملیاتی نکرده باشد. سایر نکات مرتبط با ابزار عبارتند از فقدان روایی و پایایی ابزار، رتبه بندی یا مشاهدات غیر معتبر، داده های گم شده و خطاهای احتمالی. با توجه به این مباحث، مناسب بودن هر ابزار را بررسی کنید.

طرح تحقیق :

مسئله دیگری که ممکن است نتایج را محدود کند، طرح تحقیق است. طرح تحقیق دربرگیرنده مباحثی از قبیل روایی درونی، متغیرهای اخلالگر و چیزهای دیگر می باشد که توضیح کامل این نکات در اینجا میسر نیست. مباحث ویژه مرتبط با روایی درونی هر یک از طرح های تحقیق به خصوص را می توانید با مراجعه به نوشته های کمپل و استنلی (1963) و کوک و کمپل (1979) مورد مطالعه قرار دهید. آنها درباره مباحث مربوط به روایی درونی تحقیقات آزمایشی و شبه آزمایشی توضیحات مفصلی را ارائه کرده اند. بوگدان و بیکلن (2007)، کرسول (2007) و دنزین و لینکلن (2005) نیز درباره مسائا مربوط به طرح تحقیق کیفی مطالبی را بیان کرده اند.

مثال:

در ادامه مثالی از قسمت بحث و بررسی رساله لیندا کریتون (2006) آمده است. کریتون در پایان نامه خود تعدا نه سؤال تحقیق و مدل های رگرسیونی را در ارتباط با عوامل دانشجو و سازمان عنوان نمود که تمرکز آنها روی پیش بینی میزان فارغ التحصیلی در دانشگاه های دولتی انجمن دانشگاهی مدیریت آموزشی (UCEA) بود. به علت محدودیت و کمبود فضای درج مطالب، ما سه سؤال تحقیق و یکی از بحث های مرتبط با مدل های رگرسیونی وی را در مثال زیر ارائه می کنیم. 

 

بحث و بررسی یافته ها :

مثال :

محققان پیشین (Astin, 2005; Goenner & Snaith, 2003; Pascarella & Terenzini, 2005) درباره این که چه پدیده هایی روی تصمیم دانشجو مبنی بر ادامه تحصیل یا ترک تحصیل تأثیر می گذارند و پیش بینی رفتار دانشجو، مطالعات گسترده ای را انجام داده اند. هدف مطالعه من، پیش بینی این نکته بود که چه عواملی به لحاظ آماری در 63 دانشگاه دولتی UCEA معنادار هستند. این قسمت، نتایج ضمنی یافته ها را برای هر یک از نه سؤال تحقیق و دو مدل پیش بینی مورد بحث قرار می دهد.

سوال اول تحقیق :

آیا رابطه ای بین میزان فارغ التحصیلی در دانشگاه های دولتی انجمن دانشگاهی مدیریت آموزشی و نمرات SAT دانشجو وجود دارد؟

یافته های حاصل از سؤال اول تحقیق نشان می دهد که در نمونه مورد مطالعه، بین میزان فارغ التحصیلان دانشگاه های دارای دوره های تحصیلی چهار، پنج و شش ساله و نمرات SAT دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. این یافته ها درباره انتخاب دانشکده ها و دانشگاه ها با توجه به شاخص پذیرش و دوره تحصیلی که از دانشجویان ثبت نام به عمل آمده است، نکاتی را بیان می کند. دانشگاه هایی که در شیوه پذیرش دانشجو به دانشجویان ثبت نام به عمل آمده است، نکاتی را بیان می کند. دانشگاه هایی که در شیوه پذیرش دانشجو به میزان زیادی گزینشی عمل می کنند (به طور مثال، پذیرش فقط از بین آن دسته دانشجویانی که نمرات بالاتر از نمره میانگین آزمون SAT را کسب کرده اند) ممکن است میزان فارغ التحصیلی بالایی داشته باشند. دانشگاهی که میانگین نمره SAT بیشتر از 1100 را برای پذیرش لازم می داند، باید نرخ فارغ التحصیلی بالاتری نسبت به دانشگاهی داشته باشد که نمره SAT پایین تر را که کمتر از 990 است برای پذیرش لازم می داند. دانشجویانی که واجد شرایط پذیرش در دانشگاه هایی هستند که خواستار نمره بالاتر باشند، از قبل مشخصه های موفقیت تحصیلی برخوردارند؛ بنابراین، دانشکده ها و دانشگاه ها لازم است برنامهی تحصیلی و خدمات پشتیبانی را برای اطمینان از موفقیت مستمر این دانشجویان ارائه نمایند. کارکرد نرخ فارغ التحصیلی دانشجویان، شاخصی است که نشان می دهد، برنامه ها و خط مشی های دانشگاهی که دارای نرخ فارغ التحیلی بالاتر است احتمالاً نیازهای دانشجویان را بهتر از سایر دانشگاه ها که نرخ فارغ التحصیلی پائینی دارند، برآورده می سازد.

سؤال دوم تحقیق :

آیا بین میزان فارغ التحصیلی در دانشگاه های دولتی انجمن دانشگاهی مدیریت آموزشی و دانشجویانی که به عنوان 10درصد نفرات برتر دبیرستانشان فارغ التحیل شده اند. رابطه ای وجود دارد؟

مانند سؤال اول تحقیق یافته های سؤال دوم تحقیق نیز نشان داد که بین میزان فارغ التحصیلی در دانشگاه های نمونه و دانشجویانی که به عنوان 10 درصد نفرات برتر دوره دبیرستان فارغ التحصیل شده اند، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. این یافته ها با تحقیقات قبلی (ASTIN,1991,1993,1997,2005; Pascarrella & Terenzini,2005; Tinto,1999) مطابقت دارد و نشان می دهد که یکی از دقیق ترین متغیرهای پیش بین میزان فارغ التحصیلی، درصد دانشجویانی است که به عنوان 10 درصد نفرات برتر دوره دبترستان در دانشگاه ثبت نام کرده اند. در اینجا نتیجه ضمنی به دست آمده این است که دانشجویان به واسطه کسب امتیاز بالا در دبیرستان با مسئله جدایی از خانواده و دوستان دبیرستانی کنار آمده اند به طور موفقیت آمیز از دبیرستان به دانشگاه منتقل شده و به خوبی با جامعه دانشگاهی انس پیدا کرده اند. در تعبیر این یافته ها به یک نکته باید توجه کرد و آن که ممکن است همه دبیرستان ها از نظر سخت گیری در دوره تحصیلی، استاندارد یکسانی را به کار نگیرند. به علاوه، برخی دانشجویان ممکن است به سبب روش های نمره دهی افراطی به این موفقیت دست یافته باشند و احتمالاً در عالم واقع قادر به سازگاری و تطبیق با جامعه دانشگاهی که حاکی از این رتبه است، نباشند؛ با این وجود، نتایج آزمون آماری مورد استفاده برای تحلیل این عامل، رابطه مثبتی را بین دوره دبیرستان و میزان فارغ التحصیلی دانشجویان نشان می دهد.

سؤال سوم تحقیق :

آیا بین میزان فارغ التحصیلی در دانشگاه های دولتی انجمن دانشگاهی مدیریت آموزشی و تعداد دانشجویان اقلیت (یعنی، آفریقایی آمریکایی، آمریکای لاتین، آسیایی و بومی آمریکا) رابطه ای وجود دارد؟

همان طور که در مرور ادبیات نشان داده شد، نرخ فارغ التحصیلان دانشجویان اقلیت در این مطالعه با سایر دانشجویان برابر نیست (بخش آموزش ایالات متحده، سازمان ملی مرکزی آمار آموزشی 2004). با این وجود، تقریباً در 11 دانشگاه UCEA موجود در مطالعه فعلی، میزان فارغ التحصیلی جمعیت های اقلیت بین 70 تا 93 درصد قرار داشت. در مرور ادبیات (Agbo,2001; Flowers,2004; Hernandez,2000; Hurtado,2000;Nora,2001) از عوامل زیادی یاد شده که عبارت بودند از:

الف) عوامل محیطی (یعنی، جو نژادی، وجود جامعه قومی و کار و زندگی غیردانشگاهی

ب) عوامل ارتباطی (یعنی، تعامل استاد- دانشجو، مشاوره، مشارکت با سازمان های دانشجویی)

ج) عوامل اجتماعی- فرهنگی (وضعیت مهاجرین، میزان توسعه هویت قومی، جهت گیری جامعه).

نتیجه دیگری که درباره نرخ پایین فارغ التحصیلی جمعیت های اقلیت می توان گرفت این است که احتمالاً بیشتر دانشجویان مانند زبان اصلی به انگلیسی صحبت نمی کنند و با مشکلات زبانی مواجه می شوند که این منجر به برگزاری کلاس های تقویتی می شود.

همان طور که در تحقیات قبلی نشان داده شد (Kerr,2001) بیشتر دانشجویان اقلیت، مشکلات تحصیلی را به سبب مانع زبانی تحمل می کنند. محیط دانشگاه ممکن است برای این دانشجویان بیگانه باشد و آنها را به لحاظ ترک تحصیل آسیب پذیرتر نماید.

نتیجه ضمنی که در اینجا می توان گرفت، این است که داشتن نرخ فارغ التحصیلی بالاتر از میانگین (یعنی، 70%-90%) برای جمعیت های اقلیت در 11 دانشگاه UCEA ممکن است به دلیل وجود برنامه های مناسب تحصیلی در آن دانشگاه ها باشد.

شاید آنها به تنوع دانشجویان توجه کافی داشته اند و جو آموزشی صادقانه ای را با در نظر گرفتن تأثیرات احتمال آن روی دانشجویان اقلیت و کاهش فشار روانی آنان به وجود آورده اند. به علاوه، ممکن است که متخصصان امور دانشجویی و هیأت علمی از اثرات گوناگون عضویت در گروه قومی بر نحوه مواجهه اجتماعی این دانشجویان آگاه باشند و به طور فعال برای نشان دادن مباحث مرتبط با تجربیات اجتماعی اعضای گروه قومی – نژادی تلاش کنند. یافته های این پژوهش برای مشاوره دانشجویان اقلیت نیز نتایج ضمنی را در بردارد.

در 11 دانشگاه UCEA که از میزان بالای فارغ التحصیلان برخودار است. احتمالاً برنامه های مشاوره طوری است که به پرورش خودکارآمدی دانشجویان کمک می کند. این دانشگاه ها ممکن است دارای مشاوران حرفه ای یا مشاوران مخصوص دانشجویان تحصیلات تکمیلی باشند که در دسترس بوده و برای سنجش و ارزیابی نیازهای تحصیلی و شخصی دانشجویان آمادگی دارند. مشاوران از طریق توجه به شرایط محیط فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سعی می کنند دانشجویان را به فعالیت های دانشگاهی و فوق برنامه وارد کنند و با وارد کردن آنان به جامعه دانشگاهی، سطح رفاه و موفقیت شخصی آنان را افزایش دهند. این برنامه ها دانشجویان را در حفظ ارزش های فرهنگی مربوط کمک و تشویق می کنند و در عین حال، راهبردهایی را به کار می گیرند که آنان بر پیام های منفی که احتمالاً به وسیله جامعه حاکم ایجاد می شود. غلبه کنند(Lesure – Lester & King,2004.)) (Creighton,2006,pp.97-101).

نتایج رگرسیون عامل دانشجو :

مدل رگرسیون عوامل دانشجویی، نمره SAT دانشجو و رتبه دبیرستان را به عنوان قوی ترین متغیرهای پیش بین نرخ فارغ التحصیلی نشان داد. گر چه دانشگاه ها به طور متداول به این متغیرها توجه دارند، اما بیشتر آنها این کار را به منظور گزینش و پذیرش انجام می دهند. مدیران و سیاست گذاران باید با هدف افزایش نرخ فارغ التحصیلی به این دو متغیر توجه نمایند. گزینش و پذیرش حائز اهمیت است، اما هدف اصلی دانشگاه ها فارغ التحصیلی دانشجویان می باشد. برای مثال، بیشتر دانشگاه های UCEA نمرات بالای SAT و رتبه دوره دبیرستان را لازمه پذیرش می دانند، اما نرخ فارغ التحصیلی آنها بین 30 تا 40 درصد است. این حکایت از وجود مسئله دارد. نکته اینجاست که دانشگاه ها می توانند پیش بینی کنند که افزایش 100 امتیاز در نمره SAT ، نرخ فارغ التحصیلی را در حدود 10 درصد تحت تأثیر قرار خواهد داد. برای مثال، اگر نرخ فارغ التحصیلی یک دانشگاه 40 درصد و میانگین نمرات SAT برابر با 1100 باشد، می توان این گونه پیش بینی کرد که با افزایش میانگین SAT به 1200، نرخ فارغ التحصیلی از 40 درصد به حدود 50 درصد افزایش خواهد یافت. به علاوه، افزایش حدود 10 درصدی تعداد دانشجویان پذیرش شده ای که جزء 10 درصد نفرات برتر فارغ التحصیلان دبیرستانشان بوده اند، احتمالاً نرخ فارغ التحصیلی را به میزان 4 درصد افزایش خواهد داد. ترکیب این دو عامل می تواند نرخ فارغ التحصیلی را تا حدود 15 درصد تحت تأثیر قرار دهد، این نتیجه معنادار است و در راستای اهداف واقعی آموزش – اتمام دوره تحصیلی- قرار دارد. تعداد دانشجویان ثبت نام شده بالای 25 سال نیز روی نرخ فارغ التحصیلی تأثیر داشت، و البته این تأثیر منفی بود. این نکته با در نظر گرفتن متغیرهای اخلال گری که در مطالعات پیشین شناسایی شده اند، مسئله را بسیار پیچیده می کند (Berger,2001; Caison,2004;Carey,2004). نتیجه ضمنی که در اینجا گرفته می شود این است که دانشگاه ها نباید در محدود کردن ثبت نام این گروه سنی شتاب کنند. دلایلی وجود دارد (Kuh, 2005; Mangold,Bean,Adams,Schwab, & Lynch, 2002; Pascarella & Terenzini,2005; Schnell & Doetkott,2002) که نشان می دهد که دانشجو از سیستم ها و فعالیت هایی که اکثراً روی دانشجویان سالی اولی تمرکز دارند، حمایت می کند (به طور مثال، برنامه های سال اول ورود) برنامه ها و فعالیت های پشتیبانی به ندرت با دانشجوی بالای 25 سال مطابقت پیدا می کند. بایستی برنامه هایی طراحی و پیاده سازی شوند که برای این دسته از دانشجویان نیز پشتیبانی لازم را فراهم کنند. برای مثال، اگر متوجه این مطلب شدیم که اوضاع بحرانی خانواده، برنامه دانشجو را مختل می کند، در اینجا باید یک برنامه دیگری برای استفاده دانشجو وجود داشته باشد. حتی در برنامه های دوره دکتری، دانشجویان می توانند یک نیم سال تحصیلی را برای رسیدگی به اوضاع خانواده مرخصی بگیرند، سپس در نیم سال بعد به برنامه تحصیلی شان بازگردند. چنین برنامه های برای دانشجویان دوره کارشناسی بالای 25 سال نیز فراهم شود.

نتایج رگرسیون عامل سازمانی :

مدل رگرسیونی عوامل سازمانی، متغیرهای تعداد اعضای هیأت علمی تمام وقت، تعداد کلاس های کمتر از 20 دانشجو و هزینه های تحصیلی را به عنوان قوی ترین پیش بینی کننده های نرخ فارغ التحصیلی نشان داد. در زمینه این سه عامل، چند مشکل بروز پیدا می کند. اول، در زمانی که محدودیت های اقتصادی وجود دارد، احتمالاً افزایش تعداد اعضای هیأت علمی، افزایش هزینه ها و کاهش تعداد دانشجویان کلاس روی نخواهد داد. دوم، یافتن افراد واجد شرایط برای عضویت در گروه های علمی و اختصاص فضای مازاد به کلاس هم چنان به عنوان مشکل باقی خواهد بود. البته در اینجا نتایج می تواند دل گرم کننده باشد. به جای این که به این مسائل به طور مستقیم پرداخته شود، شاید دانشگاه ها بتوانند به طور خلاقانه تر و به صورت غیر مستقیم با این ها مواجه شوند. برای مثال، بسیاری از دانشگاه ها با استفاده از دو یا سه روش مختلف، اعضای هیأت علمی خود را تأمین می کنند. در انتخاب اعضای هیأت علمی می توان تمرکز و توجه بیشتری روی تدریس کرد و هم زمان سطح انتظار کار پژوهشی از آنان را کاهش داد- که این کار منجر به افزایش ساعات تدریس اعضای هیأت علمی می شود. اگر این کار پاداش داده شده و مورد تشویق قرار گیرد، به سبب افزایش تعداد دروس به نظر می رسد که منجر به کاهش تعداد دانشجویان کلاس ها خواهد شد. همبستگی بین هزینه های دانشجو و نرخ فارغ التحصیلی تعجب برانگیز نیست. در حال حاضر، روی چیزهایی مثل کاهش هزینه برنامه های پشتیبانی از دانشجویان اقلیت تأکید می شود، برنامه هایی که بیشتر مشاوره تک به تک را ارائه می کند و برنامه هایی که دانشجویان آسیب پذیر را مورد حمایت قرار می دهد. با این حال، نتایج نشان می دهد که دانشگاه ها نیز باید روی اثرات غیرمستقیم هزینه تمرکز داشته باشند. به عنوان مثال، اگر بودجه بیشتری برای بهبود زیر ساخت فن آوری اختصاص یابد، نتیجه آن می تواند به صورت واقعی حمایت تحصیلی بیشتری را برای دانشجویان فراهم سازد و آن هم به نوبه خود می تواند رو نرخ فارغ التحصیلی تأثیر مثبتی بگذارد. اگر منبع کتابخانه برای حمایت از برنامه های دوره کارشناسی افزایش یابد، به نظر می رسد که نتایج آن می تواند نرخ فارغ التحصیلی را در دراز مدت افزایش دهد (Creighton,2006,pp.107-109).

مطابق توصیه ما، کریتون هر سؤال تحقیق را به همان ترتیبی مطرح کرد که در فصل اول، «مقدمه»، و فصل چهارم، «ارائه و تحلیل داده ها»، بیان کرده بود. وی در ابتدا بحثی را در رابطه با دو مدل رگرسیونی با استفاده از مطالب فصل چهار مطرح نمود. توجه داشته باشید که کریتون از تکرار جزئیات فنی تحلیل آماری که قبلاً در فصل چهارم ارائه کرده بود، خودداری نمود. در اینجا او نتایج هر یک از سؤالات تحقیق و مدل رگرسیونی را مورد بحث قرار داد و به توضیح و تشریح آن پرداخت.

همان طور که در شروع این مقاله گفته شد، فصل نتیجه گیری یک رساله یا پایان نامه می تواند عناوین متعددی از قبیل: «خلاصه»، «بحث»، «نتایج»، «توصیه ها» و یا «نتیجه گیری» داشته باشد.

هم چنین در بعضی از جاهای مقاله یادآوری کردیم که پایان نامه های کیفی، اغلب از مدل مرسوم پنج فصلی رساله یا پایان نامه که در این مقاله مورد بحث قرار دادیم، متفاوت است.

پایان نامه کیفی واندا بامبرگ (2004) نیز همین گونه است؛ این پایان نامه از نه فصل تشکیل شده است. بعد از تبعیت از الگوی ما برای نوشتن سه فصل اول، وی پنج فصل دیگر را به بحث و بررسی یافته های خود اختصاص داد: فصل های چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتم.

هر فصلی به موضوع پرباری اختصاص یافته بود که از مصاحبه با سرپرستان زن، پنج عضو هیئت مدیره مدرسه و پنج عضو اجرایی از حوزه های آموزشی مشارکت کننده در مطالعه 2002-2001 به دست آمده بود. این تحقیق، پنج سرپرست زن را به عنوان «کارآمدترین» سرپرستان کشور شناسایی کرد. این افراد، نمونه بامبرگ را تشکیل می دادند و شامل اعضای هیئت مدیره و اعضای تیم اجرایی در حوزه های تحصیلی می شد. همه سرپرستان زن بودند.

 

برای مطالعه و دانلود نمونه فصل پنجم پایان نامه روانشناسی عنوان های زیر را کلیک کنید:

دانلود فصل پنجم پایان نامه روانشناسی

نمونه فصل پنجم پایان نامه ارشد روانشناسی

راهنمای نوشتن فصل پنجم 5 پایان نامه روانشناسی

نحوه نوشتن فصل پنجم پایان نامه ارشد روانشناسی

دانلود رایگان فصل پنجم پایان نامه رشته مشاوره خانواده

نمونه فصل پنجم بحث ونتیجه گیری در پایان نامه روانشناسی