تحلیل مسیر مجموعه ای از روش های آماری است که برای آزمون یک مدل علّی مفروض درباره روابط میان سه یا چند متغیر طراحی شده است.

با استفاده از نظریه و دانش موجود، محقق یک مدل علّی را پیشنهاد می کند و سپس تحلیل مسیر را برای تعیین این که آیا مدل علّی با داده های تجربی هم خوانی دارد، به کار می برد.

مدل های ناسازگار با داده ها رد می شوند، در حالی که، آن دسته از مدل هایی که رد نشده اند، به عنوان الگوهای علّی قابل قبول تلقی می شوند تا مورد تحقیق و بررسی بیشتر قرار گیرند.

مثال : لوننبرگ (1984)، لوننبرگ و کادیدید (1992)، لوننبرگ و اُرِیلی (1974) و لوننبرگ و منوسکی (2000) مدلی از تحلیل مسیر را درباره عوامل موثر بر رضایت شغلی معلمان، مورد آزمون قرار دادند.

این مدل از فرضیات چهار مطالعه یاد شده استفاده کرد که بر اساس آنها رضایت شغلی تابعی از سیستم های باور معلمان، مرکز کنترل، درک از جو سازمانی، ابعاد بوروکراسی مدرسه، رفتار و گرایش به کنترل شاگرد و چندین متغیر مربوط به افراد از قبیل جنسیت، سن، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، پیشرفت دانشگاهی معلم، تجربه تدریس، تعهد معلم به تدریس و نژاد و قومیت بود (Lunenburg & Cadavid, 1992, Lunenburg & Mankowsky, 2000).

نتایج نشان داد که بین رضایت شغلی معلمان و ادراکات سیستم باور معلمان، مرکز کنترل، ابعاد بوروکراسی مدرسه، جو سازمانی و رفتار و گرایش به کنترل شاگرد رابطه معنادار وجود دارد.

محققان در خصوص ویژگی های معلم ناراضی به این نتیجه رسیدند که سیستم باور آنان تنگ نظرانه است، مرکز کنترل آنان بیرونی است، فکر می کنند که جو سازمانی مدرسه بسته است، بوروکراسی مدرسه را در سطح بالا ارزیابی می کنند و در نظر و عمل خواهان کنترل رفتار شاگرد هستند.

این تحلیل به صورت مجزا برای نمونه های معلمان آفریقایی آمریکایی و معلمان سفید پوست انجام شد.

در کل، ضرایب مسیر مربوط به دو گروه از معلمان آفریقایی آمریکایی و معلمان سفید پوست یکسان بود.

در بررسی رابطه بین رضایت و پیشرفت تحصیلی یک مورد استثنایی مشاهده شد.

معلمان سفید پوستی که از پیشرفت تحصیلی پایین تری برخوردار بودند، در مقایسه با معلمان دارای پیشرفت تحصیلی بالاتر، رضایت مندی بیشتری در شغل خود داشتند.

برای معلمان آفریقایی آمریکایی، چنین تفاوتی یافت نشد.

در بررسی رابطه بین رضایت و جنسیت معلمان نیز تفاوت دیگری مشاهده شد.

مردان آفریقایی آمریکایی بیشتر از زنان آفریقایی آمریکایی از شغل شان رضایت داشتند، اما زنان سفید پوست بیش از مردان سفید پوست از شغل خود راضی بودند.

این یافته ها با مطالعات کالور، ولف و کراس (1990) هم خوانی دارد.

برای هر دو گروه معلمان سفید پوست و آفریقایی آمریکایی، متغیرهای جمعیت شناختی مانند سن، جنسیت، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر و سال های تجربه تدریس، نقش کمتری در رضایت شغلی داشتند.

برای مطالعه بیشتر درباره تحلیل مسیر، لولین (2004) را مشاهده کنید.