نمونه فصل پنجم بحث ونتیجه گیری در پایان نامه روانشناسی

با دانلود رایگان یک نمونه فصل پنجم در پایان نامه روانشناسی یا همان فصل مربوط به بحث ونتیجه گیری با نحوه نگارش این فصل پایان نامه آشنا شوید.

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1. مقدمه

آنچه در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفت «ارزش‌های دینی خانواده و نقش آن در پیشگیری از گرایش به مواد مخدر» بوده است.

بدین منظور در این پژوهش 3 فرضیه مطرح شد که عبارتند از:

1. بین ارزش های دینی خانواده و گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه وجود دارد.

2. بین ارزش های دینی خانواده و گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان دختر رابطه وجود دارد.

3. بین ارزش های دینی خانواده و گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان پسر رابطه وجود دارد.

جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاههای دولتی تهران شامل شدند؛ که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند؛ و نمونه ای به تعداد 248 نفر (تعداد 122 دختر و 126 پسر) به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.

پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از:

پرسشنامه گرایش به مصرف مواد(APS)؛ پرسشنامه میزان مذهبی بودن والدین. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از شاخص های آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، آزمون ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون به کمک نرم افزار 22SPSS- استفاده شد که در فصل 4 تشریح شد.

در این فصل به بحث و تبیین پیرامون یافته های پژوهش که در فصل 4 شرح داده شد پرداخته می شود و سپس به محدودیتهایی که در مسیر انجام پژوهش قرار داشت اشاره شده و در پایان با استفاده از یافته ها و نتایج پژوهش پیشنهادی جهت کاربرد نتایج تحقیق و پیشنهادهایی در رابطه با پژوهشهای آتی اشاره خواهد شد.

5-2. تفسیر یافته های تحقیق

فرضیه اول: «بین ارزش های دینی خانواده و گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه وجود دارد».

برای تبیین این فرضیه لازم است مروری بر نتایج جداول 4-4 و 4-5 داشته باشیم.

جدول 4-4 نتایج ضریب همبستگی بین متغیرهای مذهب خانواده و گرایش به مصرف مواد و زیر مقیاس های آن را نشان می دهد نتایج بیانگر آن است که بین مذهب خانواده و گرایش به اعتیاد رابطه منفی و معنادار وجود دارد (519/0- r= ،01/ 0 p<). و همچنین بین زیر مقیاس مذهب خانواده و زیر مقیاس های گرایش به اعتیاد نیز همبستگی منفی و معنادار وجود دارد (01/ 0 p<).

جدول 4-5 نتایج رگرسیون زیر مقیاس ها و نمره کل گرایش به اعتیاد بر مذهب خانواده را نشان می دهد مذهب خانواده می تواند تمام زیر مقیاس های گرایش به اعتیاد به طور منفی و معنادار پیش بینی کند.

یعنی افزایش مذهب خانواده موجب کاهش پذیرش به اعتیاد (413/0- = β)، استعداد اعتیاد(339/0- = β) و الکلیسم (444/0- = β) خواهد شد. همانطور که گفته شد نتایج نشان داد که بین مذهب خانواده و گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنادار وجود دارد.

و مذهب خانواده می تواند تمام زیر مقیاس های گرایش به اعتیاد به طور منفی و معنادار پیش بینی کند. این یافته با پژوهش های موسوی نژاد (1378)، محمد پور اصل و همکاران (2014)، چمراتریترانگ و همکاران (2010) مبنی بر رابطه بین مذهب خانواده و گرایش به مصرف مواد همخوان می باشد. و با پژوهش های فلتچر و کومر (2014)، موسکاتی و مزوک (2014)، سوخول و سومان (2013)، چانگ و یونگ (2011)، انگ و همکاران (2009)، سانچز و ناپو (2008)، لیگ و همکاران (2005)، استوارت (2001)، کوئینگ و همکاران(1994)، اصغری و همکاران (1392)، شیخ الاسلامی و همکاران (1392)، مداحی و همکاران (1390)، یزدی مقدم و اسماعیل آبادی (1387)، جان بزرگی (1386) مبنی بر اینکه مذهب به طور کلی موجب پیشگیری از اعتیاد می شود همخوان می باشد و با پژوهش مکارم و زنجانی (1392) که نشان دادند بین مذهب خانواده و گرایش به مصرف مواد رابطه وجود ندارد ناهمخوان است که در تبیین این ناهمسویی می توان به تفاوت های فرهنگی اشاره داشت.

در تبیین یافته فوق می توان گفت که دین دارای نقش موثر "انگیزه سازی" برای انجام، تکرار، تثبیت و رشد رفتار اخلاقی است (حسینی، 1381).

به کارگیری این شیوه قرآنی در نهاد خانواده توسط والدین موجب می گردد زمینه های تکرار، تثبیت و رشد افعال اخلاقی فراهم آید.

همچنین دین "ضمانت گر" اجرا و تثبیت و رشد اخلاقی است. در آیات متعدد قرآن این تضمین گری برای انجام و استمرار و تثبیت و رشد فعل اخلاقی به تعدد به چشم می خورد (عالمی، 1389). علاوه بر آن، خانواده اساسی ترین نقش را در تربیت کودکان بر عهده دارد. همچنین ارتباط صحیح بین والدین و فرزندان در فضای خانواده می‌تواند نقش بسیار مهمی را در پیشگیری از اعتیاد داشته باشد به دلیل اینکه کودکان از بدو تولد از رفتارهای والدین الگو برداری می‌کنند. از طرف دیگر خانواده های مذهبی تربیت فرزندان خود را براساس مذهب قرار می دهند. سازوکاری را که در مذهب وجود دارد و موجب پیشگیری از اعتیاد می شود را می توان براساس دو نظریه توضیح داد.

نظریه مهار اجتماعی و نظریه یادگیری اجتماعی. بر طبق نظریه مهار اجتماعی همرنگی در جامعه بستگی به التزامی دارد که بین افراد و جامعه به وجود می آید و آنان را از شکستن قوانین باز می دارد. التزام و قرارداد اجتماعی شامل چهار عنصر است:

وابستگی، تعهد، پیروی و اعتقاد. نظریه مهار اجتماعی پیش بینی می کند که، اگر افراد در وابستگی، تعهد و پیروی و اعتقاد در سطح بالایی باشند، کمتر مستعد انحراف از هنجارهای اجتماعی، از جمله مصرف مواد خواهند بود. با توجه به این دیدگاه می توان اظهار داشت که پایبندی مذهبی فرد را به چند طریق از مصرف مواد باز می دارد(قربانی،1384):

1. افرادی که به مذهب وابستگی پیدا می کند خواه ناخواه با افراد مذهبی ارتباط متقابل دارند و اگر مواد مصرف کنند مورد سرزنش و طرد آنان قرار می گیرند.

2. مشارکت در فعالیت های مذهبی زمان کمی برای تجربه مواد در فرد باقی می گذارد.

3. تعهد نسبت به مذاهب و هدف های آن به زندگی فرد معنا می دهد به گونه ای که در این صورت مصرف مواد، دیگر جذابیتی ندارد.

4. نظام اعتقاد اکثر مذهب مخالف با مصرف مواد است و آموزش های آنان تقویت کننده عقاید منفی در برابر مصرف مواد است.

بر پایه نظریه یادگیری اجتماعی، رفتار های انحرافی و مجرمانه، اساسا به وسیله تداعی های فرد رخ می دهند. تداعی ها، معانی یا الگوهای رفتاری هستند که فرد قبلا آن را کسب کرده و اجازه بروز (تقویت) یا منع(تنبیه) چنین رفتارهایی را می دهد. نظریه پردازان یادگیری اجتماعی معتقدند که همرنگی امری طبیعی است(قربابی، 1384).

همچنین در توجیه آن می توان گفت که دین و اعتقادات، نقشی قوی در جلوگیری از کجروری جوانان دارند. دین می تواند به عنوان یک امر مثبت و بازدارنده از اعتیاد، وظیفه یادگیری امور اخلاقی را به جوانان ایفا کند. بر طبق نظریه یادگیری اجتماعی یکی از عواملی که در پیشگیری و یا کاهش جرم و کج روی اجتماعی، تاثیر بسزایی دارد، دینداری و یادگیری امور دینی به جای اعتیاد و کجروری اجتماعی است.

اما نداشتن وضعیت مناسب دینداری در خانواده از یک سو و از سوی دیگر بی سازمانی اجتماعی در سطح خانوادگی شرایط را برای کج روی اجتماعی و خصوصا اعتیاد فراهم می کند.

فرضیه دوم: «بین ارزش های دینی خانواده و گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان دختر رابطه وجود دارد».

برای تبیین این فرضیه لازم است مروری بر نتایج جداول 4-6 و 4-7 داشته باشیم.

جدول 4-6 نتایج ضریب همبستگی بین متغیرهای مذهب خانواده و گرایش به مصرف مواد و زیر مقیاس های آن در دانشجویان دختر را نشان می دهد. نتایج حاکی از آن است که بین مذهب خانواده و گرایش به اعتیاد در دانشجویان دختر رابطه منفی و معنادار وجود دارد (433/0- r= ،01/ 0 p<). و همچنین بین زیر مقیاس مذهب خانواده و زیر مقیاس های گرایش به اعتیاد نیز همبستگی منفی و معنادار وجود دارد (01/ 0 p<).

جدول 4-7 نتایج رگرسیون زیر مقیاس ها و نمره کل گرایش به اعتیاد بر مذهب خانواده در دانشجویان دختر را نشان می دهد. نتایج نشان می دهد که مذهب خانواده می تواند تمام زیر مقیاس های گرایش به اعتیاد دانشجویان دختر به طور منفی و معنادار پیش بینی کند. یعنی افزایش مذهب خانواده موجب کاهش پذیرش به اعتیاد (345/0- = β)، استعداد اعتیاد (319/0- = β) و الکلیسم (325/0- = β) در دانشجویان دخترخواهد شد. همانطور که گفته شد نتایج نشان داد که بین مذهب خانواده و گرایش به اعتیاد در دانشجویان دختر رابطه منفی و معنادار وجود دارد. و مذهب خانواده می تواند تمام زیر مقیاس های گرایش به اعتیاد دانشجویان دختر به طور منفی و معنادار پیش بینی کند.

این یافته با پژوهش میری و همکاران (2011) سوخول و سومان (2013) آروالو و همکاران (2008)، همخوان می باشد. هرچند جامعه ما وارد جریان صنعتی شدن شده است، اما در کنار این تغییر و تحولات، اعتقادات و ارزش های مذهبی نقش خود را حفظ کرده و به عنوان نیرویی نظارت کننده بر رفتار جامعه ایفای نقش می کند.

خانواده اولین مکان رشد شخصیت، باورها و الگوهای رفتاری فرد است. خانواده علاوه بر اینکه محل حفظ و رشد افراد و کمک به حل استرس و فشارهای روحی است منبعی برای تنش، مشکل و اختلال نیز می¬باشد. ناآگاهی والدین، ارتباط ضعیف والدین و کودک، نبودن انضباط در خانواده، خانواده متشنج یا آشفته و از هم گسیخته، احتمال ارتکاب به انواع بزهکاری¬ها مانند سوء مصرف مواد را افزایش می¬دهد.

یافته مذکور را به این صورت می توان توجیه کرد که بر طبق نظریه یادگیری اجتماعی اولیه خانواده مسیر انتقال هنجارهای اجتماعی به فرزندان هستند. در این نظریه به نقش مذهب به عنوان یک عامل موثر در پیشگیری از اعتیاد تاکید داشته اند. بر طبق این نظریه هویت مذهبی بالا نوجوان، احتمال داشتن خانواده که باورهای مذهبی مشابهی را دارند بیشتر خواهند کرد. تشویق و حمایت فعالیت های مذهبی یک نوجوان نیز باورهای او را محکم تر و اجتناب وی را از اعمالی که مغایر با باورهای اوست بیشتر می کند. بنابراین نوجوان با هویت یابی مذهبی قوی، کمتر احتمال دارد که به اعمال انحرافی نظیر مصرف مواد دست بزند (زمانی قره نژاد نوغانی،1390).

فرضیه سوم: «بین ارزش های دینی خانواده و گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان پسر رابطه وجود دارد».

برای تبیین این فرضیه لازم است مروری بر نتایج جداول 4-8 و 4-9 داشته باشیم.

جدول 4- 8 حکایت از آن دارد که بین مذهب خانواده و گرایش به اعتیاد در دانشجویان پسر رابطه منفی و معنادار وجود دارد (589/0- r= ،01/ 0 p<). بدین صورت که با افزایش مذهب خانواده گرایش به اعتیاد کاهش می یابد و بر عکس. و همچنین بین زیر مقیاس مذهب خانواده و زیر مقیاس های گرایش به اعتیاد نیز همبستگی منفی و معنادار وجود دارد (01/ 0 p<).

جدول 4-9 نتایج رگرسیون زیر مقیاس ها و نمره کل گرایش به اعتیاد بر مذهب خانواده در دانشجویان پسر را نشان می دهد. ضرایب رگرسیون (ضرایب بتا) و معناداری آن برای تمام زیر مقیاس های مذهب خانواده حکایت از آن دارد که مذهب خانواده می تواند تمام زیر مقیاس های گرایش به اعتیاد دانشجویان پسر به طور منفی و معنادار پیش بینی کند.

یعنی افزایش مذهب خانواده موجب کاهش پذیرش به اعتیاد (475/0- = β)، استعداد اعتیاد (300/0- = β) و الکلیسم (575/0- = β) در دانشجویان پسر می شود. همانطور که گفته شد نتایج نشان داد که بین مذهب خانواده و گرایش به اعتیاد در دانشجویان پسر رابطه منفی و معنادار وجود دارد. و مذهب خانواده می تواند تمام زیر مقیاس های گرایش به اعتیاد دانشجویان پسر به طور منفی و معنادار پیش بینی کند.

این یافته با پژوهش های صادقی فرد (1389) مبنی بر رابطه مذهب خانواده با گرایش به اعتیاد در نوجوانان پسر و میری و همکاران (2011) مبنی براینکه بین مذهب با گرایش به اعتیاد در نوجوان پسر رابطه وجود دارد همخوان می باشد. این فرضیه همانند فرضیه های قبلی بر طبق نظریه یادگیری اجتماعی و کنترل اجتماعی قابل توجیه است. به طوری که قرار گرفتن فرد در یک محیط مذهبی موجب درونی کردن ارزش های آن محیط و یادگیری آن می شود.

متخصصین نظریه کنترل اجتماعی، خانواده را بیش از همه عامل نظارت به شمار می آورند و معتقدند که در فرآیند اجتماعی کردن جوانان، خانواده اهمیت خاصی دارند و به تدریج که جوانان مستقل می شود از تاثیر آنها کاسته می شود و ویژگی های درونی اهمیت بیشتری پیدا می کند. هیرشی معتقد است که در جامعه یا گروهی که میان اعضای آن وابستگی های قوی و متقابل وجود دارد، آنها بیشتر قادر به اعمال کنترل بر اعضای خود خواهند بود(میرزایی علویجه و همکاران، 1392).

بر اساس همین کنترل است که می توان نقش مذهب خانواده را در پیشگیری از اعتیاد دانشجویان پسر توجیه کرد.

5-3. خلاصه بحث و نتیجه گیری

از آنجایی که فرد در محیط خانواده رشد می کند، تربیت می شود و فرایند جامعه پذیری را تجربه می کند، ناکارآمدی خانواده ها می تواند موجب بروز انواع انحرافات اجتماعی در فرزندان شود.

این پژوهش به منظور بررسی ارزش‌های دینی خانواده و نقش آن در پیشگیری از گرایش به مواد مخدر انجام شد.

با استفاده از یافته های فصل چهارم، مشخص شد که بین ارزش های دینی خانواده و گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه وجود دارد؛ بین ارزش های دینی خانواده و گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان دختر رابطه وجود دارد؛ و بین ارزش های دینی خانواده و گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان پسر رابطه وجود دارد.

در توجیه این یافته ها می توان گفت که والدین می توانند از طریق درک نیازهای نوجوانان و جوانان و پاسخگویی مناسب به او به الگویی مورد قبول برای او تبدیل شوند و از طریق درون سازی قواعد و هنجارهای مورد قبول جامعه از گرایش آنها به اعتیاد جلوگیری کنند. صرف نظر از جنسیت، قرار گرفتن در یک محیط مذهبی و به طبع پرورش یافتن مذهبی موجب درونی شدن این ارزش ها در فرد می شود که در شکل گیری رفتارهای اخلاقی و پیشگیری از جرائم و آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد موثر است.

5-4. محدودیت ها

همواره پژوهشگران در تحقیقات خود با محدودیت هایی مواجه هستند که بخشی از آنها حتی در ابتدای کار نیز خود را نشان می دهند. از عمده ترین ارکان تحقیق و پژوهش دسترسی به آمار و اطلاعات است. در این زمینه مشکلاتی وجود دارد که موجب شده خدمات تحقیقاتی از قبیل دسترسی به کتب، مجلات، آمار، بانک های اطلاعاتی و ... در کشور به راحتی ممکن نباشد.

بخشی از این مشکل ناشی از فقدان یا کمبود هریک از خدمات تحقیقات فوق است و از سوی دیگر فرهنگ غلط، سبب خصوصی تلقی کردن این موارد شده و در نتیجه افراد و موسسات به نوعی از انتقال یافته های خویش به دیگران خودداری می کنند. از سوی دیگر متغیر های ناخواسته که ممکن است حاصل طرح ها و روش های ویژه ای باشند که در تحقیق به کار گرفته می شوند، غالبا به گونه های مختلف، اعتبار درونی و بیرونی تحقیق را به مخاطره می اندازند. باید آگاه بود که در پژوهش ها، کنترل یا حذف کامل این نوع عوامل غیر ممکن است. اما به هر حال سعی پژوهشگران بر آن است که این عوامل را حد الامکان پیش بینی شناسایی و تمام احتیاط های لازم را به منظور کاهش آنها بکار برند.

هر پژوهشی در کنار بدیع بودن و داشتن نقاط قوت، دارای برخی محدودیت های روش شناختی نیز می باشد. البته باید توجه داشت که محدودیت های پژوهش به معنی نارسایی پژوهش در مراحل تدوین، اجرا، تحلیل و تبیین نتایج نمی باشد به عبارت دیگر از زاویه روش شناختی محدودیت های اعمال شده، بیانگر توانمندی پژوهش است.

چرا که پژوهشگر در مرحله مقدماتی و تدوین طرح با توجیه های علمی و منطقی مطلوب به انجام آن ها همت می گمارد. در پژوهش حاضر هم برخی محدودیت ها به شرح زیر وجود داشت:

1. در این پژوهش به منظور زمینه یابی از پرسشنامه استفاده گردید، در نتیجه ممکن است برخی از افراد از ارائه پاسخ واقعی خودداری کرده و پاسخ غیر واقعی داده باشند.

2. این پژوهش به صورت مقطعی انجام شده است. به این دلیل، نتیجه گیری درباره علیت را دشوار می سازد.

3. تعداد زیاد پرسش های پرسشنامه ها به طولانی شدن زمان اجرای آن انجامید که بر مقدار دقت پاسخ های شرکت کنندگان بی تاثیر نبوده است.

4. نتایج پژوهش حاضر قابل تعمیم دانشجویان دانشگاههای دولتی تهران بوده است و در صورت نیاز و به تعمیم به سایر دانش آموزان با احتیاط و دانش کافی این کار صورت بگیرد.

5-5. پیشنهادات

5-5-1. پیشنهادات پژوهشی

1. پیشنهاد می شود، برای نمونه هایی با حجم بیشتر و در اقشار و جوامع مختلف با فرهنگ های متفاوت تر این پژوهش توسط پژوهشگران دیگر تکرار شود تا قابلیت تعمیم نتایج بیشتر شود.

2. در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود که که میزان مذهبی بودن فرد در پیشگیری از اعتیاد بررسی گردد و نتایج آن با مذهبی بودن خانواده مورد مقایسه قرار گیرد.

3. همچنین پیشنهاد می شود که در پژوهش های آینده ارزش های دینی والدین به جای اینکه از فرزندان سوال شود مستقیما از والدین پرسیده شود. و ارزش های دینی والدین و نقش آن در پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان دختر و پسر مورد مقایسه قرار گیرد.

5-5-2. پیشنهادات کاربردی

1. با توجه به نتایج این پژوهش و تاثیر مذهب خانواده بر گرایش به اعتیاد پیشنهاد می شود برای ارتقای سطح اعتقادات مذهبی جوانان تلاش های لازم صورت گیرد و تقویت گرایش های های مذهبی و معنوی در برنامه های آموزش مهارت های زندگی در دانشگاه ها گنجانده شود.

2. همچنین پیشنهاد می شود که در موسسات ترک اعتیاد جهت کمک به درونی کردن ارزش ها در افراد اقدامات لازم صورت گیرد و از این عامل جهت ترک سریع افراد معتاد استفاده شود.

3. در نهایت با توجه به نتایج حاصله پیشنهاد می شود برای کاهش میزان مصرف مواد در بین جوانان سیاست های اجرایی و برنامه های آموزشی تاکید بیشتری بر پرورش باورهای دینی و رشد میزان دینداری فرد، از جمله درونی سازی باورهای دینی جوانان داشته باشند.