این متن برای آگاهی از مفهوم سازه متغیر در روش تحقیق و پایان نامه نویسی ارشد روانشناسی نوشته و منتشر شده است.
تعریف های مؤلفه ای و عملیاتی متغیرها و سازه ها :
تفکیکی که در مقالات دیگر بین «مفهوم» و «سازه» صورت گرفت به طور طبیعی به تفکیکی مهم دیگری منجر می شود و آن تفکیک بین انواع مختلف تعاریف سازه ها و متغیرهاست .
واژه ها یا سازه ها را می توان به دو نحو کلی تعریف کرد .
اول آنکه می توانیم واژه ای را با استفاده از واژه های دیگر تعریف کنیم ؛ چیزی که معمولاً در فرهنگ های لغت انجام می گیرد . می توانیم «هوش» را با گفتن اینکه «عملکرد خردنمدانه» ، «دقت ذهنی» ، یا « توانایی تفکر انتزاعی» است . تعریف کنیم .
در چنین تعاریفی از مفاهیم یا اصطلاحات مفهومی استفاده می شود که با اصطلاح مورد تعریف مرتبط اند .
دوم اینکه ، می توانیم بک واژه را با گفتن اینکه آن واژه به نحو آشکار یا تلویحی به چه اعمال یا رفتارهایی دلالت دارد ، تعریف کنیم .
تعریف «هوش» به این طریق نیاز به این دارد که مشخص کنیم چه رفتارهایی از کودک نشانه «باهوشی» و چه رفتارهایی نشانه «کم هوشی» اند .
ممکن است بگوییم کودک هفت ساله ای داستانی را که به او داده ایم بخواند با موفقیت می خواند ، پس «باهوش» است .
اگر این کودک نتواند داستان را بخواند ممکن است بگوییم «کم هوش» است .
به بیان دیگر ، به بیان دیگر این نوع تعریف را می توان تعریف رفتاری یا مشاهده ای خواند .
در زندگی روزمره هم تعاریف « مشاهده ای» و هم تعاریف مبتنی بر «واژه های دیگر» همواره مورد استفاده قرار می گیرند .
این بحث کمی آشفته به نظر می رسد .
اگرچه دانشمندان از انواع تعاریفی که توصیف شد استفاده می کنند ، آنان این کار را به شیوه دقیق تر انجام می دهند .
ما این نوع استفاده را به وسیله تعریف و توضیح مارجینا در مورد تفکیک بین تعاریف عملیاتی ، و مؤلفه ای تشریح می کنیم .
یک تعریف مؤلفه ای یک سازه را با سازه های دیگر تعریف می کند .
برای نمونه ، میتوانیم«وزن» را با گفتن اینکه «سنگینی» اشیاء است تعریف کنیم .
یا می توانیم «اضطراب» را به صورت «ترس ذهنیت یافته» تعریف کنیم .
در هر دو مورد مفهومی را جایگزین مفهوم دیگر کرده ایم .
بعضی از سازه های نظریه علمی را ممکن است به صورت مؤلفه ای تعریف کنیم .
نورجرسون یا عاریت گرفتن از مارجیان می گوید برای اینکه تمام سازه ها به طور علمی سودمند باشند ، باید از معنی مژلفه ای برخوردار گردند .
این بدان معنی است که آنها باید از قابلیت کاربرد در نظریه ها برخوردار باشند .