با درج یک نمونه از فصل یک با نحوه نگارش فصل اول پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی آشنا می شوید.

نمونه فصل اول پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی

 

پایان نامه ارشد روانشناسی

فصل اول: کلیات پژوهش

1-1. مقدمه

خانواده، یک نظام اجتماعی طبیعی است که دست کم سه نسل را در بر می گیرد.

رابطه ی اعضای این خرده فرهنگ ها رابطه ای عمیق و چند لایه است که عمدتا براساس تاریخچه ی مشترک، ادراک ها و فرض های مشترک و درونی شده راجع به جهان و اهداف مشترک بنا نهاده شده است.

در چنین نظامی، افراد به وسیله علایق و دلبستگی های هیجانی نیرومند، دیرپا و متقابل به یکدیگر پیوند یافته اند.

ممکن است از شدت این علایق و دلبستگی ها در طی زمان کاسته شود، اما باز هم علایق مزبور در سراسر زندگی به بقای خود ادامه خواهند داد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2001؛ ترجمه شاهی برواتی و نقش بندی، 1392).

از آنجا که خانواده واحد اساسی جامعه می باشد بنابراین بقاء جامعه مستلزم بقاء خانواده است.

هستی و حیات افراد از سوی خانواده و در خانواده است و هستی و قوام جامعه نیز به تشکل افراد بستگی دارد.

از طرفی وجود محیط گرم و روح افزا و بالقوه خاواده امنیت خاطر هریک از افراد خانواده را بیشتر می کند و تکیه گاه مطمئنی برای ایجاد سکون و آرامش افراد خواهد بود.

عدم یا کاهش امنیت در خانواده و بی توجهی به نیازهای عاطفی اعضاء می تواند زمینه ساز اضطراب، افسردگی، سرخوردگی، عدم اعتماد به نفس و احساس بی کفایتی، افزایش جرم و جنایت، انحرافات اخلاقی و سرانجام اعتیاد و خودکشی شود(گواهی جهان، 1386).

اهمیت شناخت و بررسی عواملی که سبب قوام و استحکام این نهاد اجتماعی می گردند، می تواند گامی مفید در راستا ارتقای سطح فرهنگ جامعه باشد.

عوامل مختلفی بر استحکام و دوام خانواده اثر می گذارد که از جمله آنها خرسندی زناشویی است (بیرامی، فهیمی، اکبری، و امیری پیچاکلایی، 1391).

خرسندی زناشویی یکی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی است که در طی آن زن و شوهر از ازدواج با هم احساس شادمانی و رضایت می کنند (سینها و ماکرجوئی ، 1991).

عوامل گوناگونی به عنوان مولفه های موثر بر خرسندی زناشویی شناسایی شده اند که برخی از این عوامل عبارتند از:

1- سن ازدواج، 2- مدت زمان ازدواج، 3- فرزندان، 4-تناسب تحصیلی، 5- مسائل مالی، 6-مسائل جنسی، 7- اقوام و آشنایان، 8-اعتقادات مذهبی، 9- ویژگی های شخصیتی، 10- توانایی درک همسر، 11-مهارت های ارتباطی، 12-اوقات فراغت، 13- تعهد (عامری، 1381).

بررسی تحقیات گذشته موید این است که تحقیقات اندکی در رابطه معنایابی در زندگی و خودکارآمدی و خرسندی زناشویی انجام شده است به همین دلیل در این پژوهش سعی بر آن است تا رابطه معنایابی زندگی و احساس خودکارآمدی زنان را با خرسندی زناشویی آنها را مورد بررسی قرار دهیم.

 پایان نامه ارشد روانشناسی

1-2. بیان مساله

خرسندی زناشویی، یکی از مهم ترین تعیین کننده های عملکرد سالم نهاد خانواده می باشد (گریف ،2000).

خرسندی زناشویی، یعنی انطباق بین انتظاراتی که فرد از زندگی زناشویی دارد و آنچه در زندگی خود تجربه می کند (مادانس ، 1981).

به زعم وینچ (1974) خرسندی زناشویی انطباق بین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار است. برخی از صاحب نظران در تعریف خرسندی زناشویی، آن را تابع مراحل چرخه ی زندگی می دانند.

راههای مختلفی برای تعریف خرسندی زناشویی وجود دارد و بهترین تعریف را هاکینز ارایه کرده است. او خرسندی زناشویی را احساس خشنودی، رضایت و لذت توسط زن و شوهر زمانی که همه ی جنبه های ازدواج خود را در نظر می گیرند، تعریف می کند (الیس، بی تا؛ صالحی و یزدی، 1375).

فینچام و بیچ (2000) در یک دسته بندی کلی عوامل زیر را در خرسندی زناشویی موثر دانسته اند: عوامل شناختی، عوامل هیجانی و عاطفی، عوامل فیزیولوژیکی، الگوهای رفتاری، حمایت اجتماعی، خشونت، وجود فرزند، استرس، مهارت های ارتباطی و رابطه جنسی (به نقل از شاه سیاه و همکاران، 1389).

از طرف دیگرخرسندی زناشویی بر میزان سلامت روانی، جسمانی، رضایت از زندگی، موفقیت در شغل و ارتباطات اجتماعی موثر بوده و یکی از مهم ترین شاخص های رضایت از زندگی است (عیدی و خانجانی، 1385).

یکی از عوامل که در خرسندی زناشویی و در نتیجه بهداشت روحی، روانی زوجین نقش دارد معنایابی در زندگی است (گواهی جهان، 1386).

معنایابی در زندگی به تلاش فعال و پویای افراد به منظور ایجاد و تقویت درک خود از زندگی اشاره دارد که در نتیجه آن فرد اهمیت و هدف حیات خویش را پس از درگیری در آن می یابد.

فرانکل معتقد است، هر فرد باید به خلق معنا در زندگی خود اقدام ورزد، خواه از طریق دنبال کردن اهداف مهم یا خلق یک زندگی منسجم و یکپارچه (کنیون ، 2000).

بایومیستر (1991) بر این باور است که احساس معنا را می توان در وهله نخست با ارضای نیازهایی همچون ارزشمندی، هدفمندی، خود کارآمدی و عزت نفس بدست آورد.

در خلق معنا، سایرین به اهمیت تصمیم گیری ها و اقدامات روزمره یا خود تعالی بخشی اشاره کرده اند (سلیگمن ، 2002).

وجود معنای زیاد در زندگی با لذت بردن از کار (بون بریگ ، کلی ، و انکنمان ، 2000) رضایت از زندگی و شادمانی و برخی از کارکرد های سلامتی رابطه نشان داده است (لنت ، 2004).

در صورتی که احساس زوج نسبت به زندگی مشترک مطلوب باشد، آن را از رفاه، امنیت و سلامت برخوردار می سازد، برآورد آنها را از توانایی هایشان (خوکارآمدی) افزایش می دهد (براد بوری ، فنیچ من و بیچ ، 2000).

زوجینی که دارای تعارض هستند علاوه بر اینکه ادراک شان از زندگی زناشویی تغییر می کند، نگرش نسبت به خودشان نیز دچار خلل می شود.

زوج هایی که از لحاظ مشکل ارتباطی نقش ها، پاسخ دهی عاطفی، مشارکت عاطفی، کنترل رفتار و کارایی عمومی در سطح پایین تری قرار دارند نه تنها سلامت روانی آنها در معرض آسیب قرار دارد بلکه احساس خودکارآمدی در آنها نیز به مقدار زیاد کاهش می یابد (رمضانی فتا تویی و ابوالقاسمی، 1393).

باورهای خود کارآمدی پایه اصلی و محور انگیزه انسان محسوب می شوند و به میزان بهره مندی افراد از این باورها، احتمال موفقیت آنها را در انجام کارها را بالا می برد (خواجه و حسین چاری، 1390).

بندورا (1986) معتقد است خود کارآمدی عبارت است از قضاوت افرد در مورد توانایی هایشان برای سازماندهی و اجرای یک سلسله کارها برای رسیدن به انواع عملکرد های تعیین شده (به نقل از پنتریج و گروت ، 1990).

باورهای خودکارآمدی نقش اصلی را در بیشتر مسایل روان شناختی ما دارد، همچنین در مداخلات موفقیت آمیز در برخورد با این مشکلات (بندورا، 1997)، کسانی که اعتمادی قوی نسبت به توانایی هایشان در انجام امور و موقعیت های سخت دارند، با آرامش به آن موقعیت ها نزدیک می شوند و به وسیله مشکلات در هم شکسته نمی شوند، از طرف دیگر، کسانی که اعتماد کمی نسبت به توانایی هایشان دارند، با ترس با آن ها نزدیک می شوند.

در نتیجه احتمال عملکرد موثر خویش را کاهش می دهند(بندورا، 1997). لنت ، تاوریا ، شیو و سینگلی (2009) در پژوهشی در میان دانشجویان نشان دادند که خودکارآمدی می تواند رضایت از زندگی بعدی را پیش بینی نماید.

بنابراین می توان گفت افرادی که دارای خرسندی زناشویی هستند رویکرد و نگاهشان به خود و توانمندی هایان و همچنین به زندگی زناشویی و همسر جنبه مثبت تری به خود می گیرد و معنا زندگی شان نیز تغییر می کند.

با توجه به آنچه که گفته شد پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که آیا بین معنایابی زندگی و احساس خودکارآمدی زنان با خرسندی زناشویی آنها رابطه وجود دارد؟

پایان نامه ارشد روانشناسی

 

1-1. اهمیت و ضرورت

در اهمیت پژوهش حاضر می توان گفت که خانواده یکی از ارکان اصلی جامعه به شمار می آید و دستیابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانواده است. تحقق خانواده سالم مشروط بر برخورداری اعضای آن از روابط مطلوب و موثر با یکدیگر است.

داشتن مشکل در ایجاد و رابطه مناسب می تواند با دامنه وسیعی از مشکلات روان شناختی مانند افسردگی و استرس مزمن همراه باشد (وان در زی، 2009).

در سال های اخیر، کمک به زوجین برای بهبود روابط زناشویی خود با استفاده از روش های مختلف، مورد توجه قرار گرفته است. لازمه کمک به زوجین برای حل مشکلات زناشویی، شناخت عوامل و علل موثر بر ناخرسندی و خرسندی زناشویی است (بخشایش، 1393).

علاوه بر آن، زنان هسته مرکزی انرژی در خانواده می باشند؛ در نتیجه سلامت زن به مفهوم ایجاد انرژی و پویایی لازم در خانواده و انعکاس آن در جامعه تاثیر گذار است بنابرانی باید عواملی که باعث مشکلات جسمی و عاطفی زنان می شود را شناخت و راههای پیشگیری از آنها را مشخص کرد تا بتوان سلامت زنان را ارتقا بخشید.

همچنین مواردی که در ذیل به آن اشاره شده دلیل بر اهمیت وضرورت انجام این تحقیق بوده است:

- نیاز به بررسی معنایابی زندگی و احساس خودکارآمدی با خرسندی زناشویی در نمونه های غیر بالینی؛

- درک روابط این سازه ها، می تواند نقش مهمی در طرح های آموزشی و مداخلات مرتبط با خرسندی زناشویی داشته باشد.

- شناسایی عوامل موثر بر خرسندی زناشویی که موجب استحکام خانواده می شود و از فروپاشی خانواده پیشگیری می نماید.

- عدم وجود پژوهشی جامع در این حوزه؛

- ایجاد زمینه برای انجام پژوهش های بیشتر وهمه جانبه در این حوزه.

با بررسی های انجام شده در ایران، هیچ تحقیقی به طور مستقیم بررسی رابطه معنایابی زندگی و احساس خودکارآمدی زنان با خرسندی زناشویی آنها نشان نداده است.

لذا بررسی رابطه معنایابی زندگی و احساس خودکارآمدی زنان با خرسندی زناشویی آنها ضرورت پیدا کرد.

نتایج حاصل از این پژوهش، می تواند چشم اندازی روشن و عملی برای مشاوران و روان درمانگران خصوصا خانواده درمانگران فراهم نماید.

به علاوه، نتایج پژوهش می تواند مبنای نظری و عملی مناسبی برای کاهش مشکلات زناشویی، آموزش های قبل و بعد ازدواج به منظور پیشگیری از تعارضات زناشویی در موسسات مختلف آموزشی و درمانی از قبیل مراکز مشاوره در دانشگاهها، کلنیک ها و شوارهای حل اختلاف خانواده و غیره قرار گیرد.

لذا بررسی در زمینه رابطه معنایابی زندگی و احساس خودکارآمدی زنان با خرسندی زناشویی آنها ضرورت پیدا نمود.

 پایان نامه ارشد روانشناسی

1-2. اهداف

1. تعیین رابطه بین معنایابی زندگی و خرسندی زناشویی زنان؛

2. تعیین رابطه بین خودکارآمدی و خرسندی زناشویی زنان؛

3. تعیین رابطه بین معنایابی زندگی و احساس خودکارآمدی زنان؛

4. پیش بینی خرسندی زناشویی زنان براساس معنایابی زندگی و احساس خودکارآمدی آنها.

 

1-3. فرضیه ها

1. بین معنایابی زندگی و خرسندی زناشویی زنان رابطه وجود دارد.

2. بی خودکارآمدی و خرسندی زناشویی زنان رابطه وجود دارد.

3. بین معنایابی زندگی و احساس خودکارآمدی زنان رابطه وجود دارد.

4. معنایابی زندگی و احساس خودکارآمدی زنان، خرسندی زناشویی آنها را پیش بینی می کند.

 

1-4. تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

1-6-1. معنایابی زندگی تعاریف مفهومی:

معنا در زندگی به احساسی از یکپارچگی وجودی اشاره می کند که به دنبال پاسخ دادن به چیستی زندگی، پی بردن به هدف زندگی و دست یافتن به اهداف ارزنده و در نتیجه رسیدن به حس تکمیل بودن و مفید بودن حاصل می شود (یه هو ، چانگ و چانگ ، 2010).

تعریف عملیاتی:

معنایابی زندگی در پژوهش حاضر نمره ای است که فرد از پرسشنامه معنای زندگی استیگر ، فرازیر ، اوشی و کالیر ( MLQ)(2006) کسب می کند.

1-6-2. خودکارآمدی تعاریف مفهومی:

خودکارآمدی عبارت است از باور راسخ فرد به اینکه می تواند رفتار خاص لازم برای دستیابی به نتیجه مورد نظر را با موفقیت انجام دهد (بندورا، 1997).

تعریف عملیاتی:

خودکارآمدی در پژوهش حاضر نمره ای است که فرد از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکارن(1982) کسب می کند.

 پایان نامه ارشد روانشناسی

1-6-3. خرسندی زناشویی تعاریف مفهومی:

الیس (1989) خرسندی زناشویی را «احساس عینی خشنودی، رضایت، لذت زن و شوهر از تمامی روابط خود» تعریف می کنند.

تعریف عملیاتی:

خرسندی زناشویی در پژوهش حاضر نمره ای است که فرد از پرسشنامه خرسندی زناشویی آزرین و همکاران (1973) کسب می کند.