تحلیل رفتگی ( فرسودگی) با فشار عصبی یكسان نیست اما رابطه نزدیكی با یكدیگر دارند. تحلیل رفتگی یك نوع فقدان بصیرت ، بی هویتی و كناره گیری است .
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل


پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
27 صفحه
کد:
833 mb


توضیحات:

میلر و اسمیت (1997)جریان تحلیل رفتگی (فرسودگی)را طی مراحلی می دانند كه فرد را به آرامی و غیر محسوس و بدون این كه خود آگاه باشد به این ورطه می كشاند. آنان اندوه بار ترین نوع فشار عصبی را تحلیل رفتگی می دانند. آن ها بیان داشته اند كه در مرحله اول كه یك فرد وارد سازمانی می شود ممكن است كار برای او فوق العاده جالب باشد، او دارای انرژی بی پایان و مشتاق و علاقه مند است، شغل برای او دوست داشتنی است. عقیده دارد كه حرفه وی برای تمام نیازها و آرزو هایش راضی كننده است، همه مشكلات همیشه حل می شود و او از شغل و همكارانش لذت می برد. درمرحله بعد این وضعیت مطلوب رفته رفته رو به نقصان می گذارد و ممكن است به این نتیجه برسد كه توقعات و انتظارات غیر واقعی پدید می آید و شغل در آن جهتی نیست كه فرد به آن تمایل دارد.

رضایت شغلی در حد نیاز های او نیست و همكاران و سازمان كمتر از حد مورد انتظارهستند، پاداش ناكافی است و نا امیدی رشد می كند. در این مرحله فرد هنوز سخت كار می كند تا رویاهای او به واقعیت تبدیل شود، اما چون كار سخت چیزی را تغییر نمی دهد؛ ناامیدی شكل می گیرد و اعتماد به نفس كاهش می یابد. در مرحله سوم، تحلیل رفتگی شروع می شود؛ اشتیاق به انجام دادن كار و تلاش برای آن كاهش می یابد. خستگی دائمی و تندخویی آغاز می شود. بهره وری كاهش می یابد، كار روز به روز بدتر می شود و همكاران و سرپرستان را به باد انتقاد می گیرد . در صورتی كه تحلیل رفتگی در این مرحله از بین نرود فرد شدیدا دچار ناامیدی و عصبانیت می شود و مقصر دانستن او توسط دیگران درباره مشكلات، سبب بدبینی ، كناره گیری و انتقاد شدید وی از سازمان ، سرپرستان و همكاران می گردد. در این زمان فرد در بدترین شرایط برای بروز افسردگی، اضطراب و بیماری های جسمی قرار می گیرد و با بدبینی و احساس بدگمانی نسبت به آینده سخن می گوید(12).

مطالعات نشان داده اند كه استرس و فرسودگی شغلی ، عدم رضایت شغلی و ترك كار با هم ارتباط مستقیم دارند(5 ،2 و8 ). تحلیل رفتگی ( فرسودگی) با فشار عصبی یكسان نیست اما رابطه نزدیكی با یكدیگر دارند. تحلیل رفتگی یك نوع فقدان بصیرت ، بی هویتی و كناره گیری است . در مقابل فشار عصبی ، بیم و هراس و اختلال اضطراب گونه است. تحلیل رفتگی تضعیف روحیه و از دست دادن آرزوها و امیدهاست درحالی كه فشار عصبی ، بر هم خوردن یكپارچگی است. در هنگام تحلیل رفتگی انسان از عواطف و احساسات تهی می گردد، در حالی كه در هنگام فشار عصبی احساسات و عواطف در سطح بالایی نشان داده می شوند. باتوجه به مطالب مذكور نتیجه گرفته می شود كه منشا تحلیل رفتگی ماهیت كار و محیط حاكم بر شغل است. همچنین بیشتر افراد كارشناس و متخصص دچار تحلیل رفتگی می شوند . به عبارت دیگر ، یك فرد تحصیل كرده كه دارای انتظارات و انگیزه بالا وارد سازمان می شود، اما رفته رفته احساس می كند كه: - شغل او بی معنی و كم اهمیت است.

- شغل او سرانجامی ندارد و او را به جایی نمی رساند. - در شغل تحرك و پویایی ندارد. - شغل خسته كننده و یكنواخت است. -به نیاز های فردی او توجه نمی شود. -مشاركت در تصمیم گیری ندارد. -انتظارات او برآورده نمی شوند. -ارتباط سالم وجود ندارد. -رقابت ناسالم است و تعارض شدید وجود دارد. این احساس نسبت به شغل و سازمان باعث ایجاد فشار عصبی ممتد ، خستگی ،كاهش انگیزه و اعتماد به نفس ، ترك روانی سازمان و ناتوانی فكری و جسمی می شود. مجموعه چنین حالات را تحلیل رفتگی (فرسودگی) گویند (12) . عوامل متعددی را می توان بر فرسودگی شغلی موثر دانست. فرسودگی شغلی نتیجه پایانی استرس شغلی" مدیریت نشده" است (5) كه در ابتدای بحث به عوامل به وجود آورنده استرس شغلی كاركنان و همچنین پرستاران اشاره شده است. علاوه بر عوامل مربوط به كار و محیط كار ، شخصیت نوع A بیشتر در معرض ابتلا به تحلیل رفتگی (فرسودگی) است. همچنین افرادی كه از نظر ویژگی های شخصیتی نمره بالایی از برون گرایی، وجدان كاری، هوش عاطفی و خودساماندهی دارند كمتر دچار این وضعیت می شوند(12) . درمطالعه ای كه درسال85 توسط ستوده وبختیاری درسمنان صورت گرفته است مشخص شد كه افزایش ساعات كار بیش از8 ساعت در روز به طور معناداری موجب بروز فرسودگی عاطفی در پرستاران وماماها می گردد(29).

در مطالعه ای كه درسال83 توسط عزیزنژاد وهمكاران در بابل صورت گرفت بیشترین علل فرسودگی شغلی به ترتیب شامل پایین بودن حقوق ومزایا، عدم حمایت اجتماعی، عدم حمایت مدیران، عدم امنیت شغلی وساعات كار زیاد بوده اند(2). به هر حال فرسودگی شغلی پیامدهای لطمه زننده ای دارد كه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. فرسودگی شغلی فرآیندی است كه تحت شرایط استرس شغلی شدید به وجود می آید و می تواند باعث بروز انواع بیماریهای جسمی وروانی ونگرش منفی نسبت به فعالیت های حرفه ای وعدم ارتباط مطلوب با دریافت كننده خدمت شود. فرسودگی شغلی اثرات زیان آور زیادی بر جسم، وضعیت روحی روانی واجتماعی شخص وعملكرد شغلی می گذارد. فرسودگی با نقصان اخلاق كاركنان، عملكرد كاری معیوب، كاهش تولید، غیبت ازكار، رفتار نامناسب شخصی بامددجویان، نگرش منفی نسبت به شغل، رضایت شغلی كمتر، تغییر شغل بیشتر، كیفیت زندگی پایین تر و فقر سلامتی و رفاه روحی روانی ارتباط دارد. در یك دید جامع تحقیق عملی روی نشانه های فرسودگی شغلی درسال 1988 كاهیل 5 دسته بندی شناسایی كرده است: