مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 30 صفحه
نوع فایل: word کد Mb558
برای دانلود مبانی نظری این متغیر به ادامه مطلب بروید...

در مورد خلاقیت چون سایر مفاهیم روانشناسی دیدگاههای مختلف و متفاوتی وجود دارد که ماهیت، خاستگاه و کارکرد آنرا به شکلی خاص تبیین می نماید. در این مجال به اختصار به مهم ترین آنها اشاره می شود.

- خلاقیت به عنوان ودیعه الهی : در دنیای باستان، فیلسوفانی چون افلاطون معتقد بودند که خداوند اذهان این گونه مردان را از آنها گرفته و با دادن قوه ابتکار آنان را به عنوان سفیرانش بکار می گیرد (افلاطون ، 1925). عنصر خلاقیت فرد یک هدیه خداوندی است و بیش از آنکه از تربیت ناشی شود از الهام ناشی می‌شود (کارلایل ، 1934 ). سامرست موام نیز معتقد بود الهام پايه واساس تفكر خلاق است (مؤيدنيا، 1384).

- خلاقیت به عنوان دیوانگی : این دیدگاه قدیمی خلاقیت را نوعی جنون و دیوانگی تلقی می کند غیرعادی بودن، بی ارادگی، خودجوشی و ظاهر غیرعقلائی خلاقیت عاملی بود که افرادی چون لمبروزو( 1981)، خلاقیت را نتیجه آسیب عقلی دانسته و برای اثبات ادعای خود نمونه هایی از افراد نابغه و مشاهیر را نام ببرد که كم وبيش عصبی و یا دیوانه بوده اند. مثلا فيلسوفي چون نيچه در تمام زندگي بخصوص زمان خلق آثار خود بين حالت تعادل وعدم تعادل رواني به سر برده است. امروزه نیز افراد عامی بعضا کار غیرعادی و خلاقانه را که تا حدود زیادی از استانداردهای رفتاری و عرف جامعه متفاوت باشد بیمارگونه می پندارند.

براساس تحقيقات انجام شده خودكشي، تمايل كمتر به ازدواج و داشتن فرزند كمتر و طلاق زياد در زندگي افراد خلاق بيشتر از نرم جامعه است. تحقيقات جديد صورت گرفته براساس معيارهايIV-DSM ( چهارمين ویرایش سيستم طبقه بندي بيماريهاي رواني - انجمن روانپزشكي امريكا) نشانگر شيوع بيشتر اختلالات رواني در ميان افراد خلاق است. شايع ترين اختلالات انواع بيماريهاي اسكيزوفرنيا و اختلالات خلقي گزارش شده است. اميل كراپلين طي تحقيقات خود به اين نكته اشاره مي كند كه احتمالاً اختلال رواني مانيا (شيدائي) باعث دگرگوني هايي در فرآيند تفكر شده و منجر به افزايش خلاقيت گردد.

خودكشي و اختلالات رواني بيشتر در ميان هنرمندان كه مصاديق بارز خلاقيت محسوب مي شوند دليل ديگر ارتباط بيماريهاي رواني و خلاقيت شمرده مي شود. فليكس پست( 1994)، روانشناس انگليسي با بررسي فراواني اختلالات رواني در بين افراد خلاق و برجسته نشان داده است كه ارتباطي بين اين دو عامل وجود دارد ( احدي، مظاهري و فخري، 1371، ص3). عامه مردم نيز كم وبيش در مورد ايده ها ي خلاقانه نظر نامناسبي دارند بطوريكه با مسخره كردن و ديوانه پنداري موجب ياس افراد خلاق مي شوند. برنارد شاو در اين باره مي گويد " تمام انديشه هاي بزرگ ابتداء مسخره پنداشته مي شوند "( مؤيد نيا، 1384).