مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 45 صفحه
نوع فایل: word کد Mb301
برای دانلود مبانی نظری این متغیر به ادامه مطلب بروید...

اگربخواهیم از تاریخچه رضایتمندی زناشویی اطلاعاتی داشته باشیم ابتدا باید به ریشه های خانواده درمانی بپردازیم؛زیرا رضایت مندی زناشویی و بهبود در روابط زن و مرد هدف نهایی خانواده درمانی به شمار می رود. به عبارت دیگر هدف اصلی خانواده درمانی این است که حل مشکلات موجود را تسهیل کند و رشد سالم خانواده را با تمرکز بر ارتباط بین فردی و اعضای مهم خانواده و شبکه اجتماعی بهبود بخشد( موسوی،1385).

آغاز نهضت خانواده درمانی،مقارن اواخر دهه 1940 و اوایل دهه1950 یعنی بعد از جنگ جهانی دوم و گردهمایی مجدد اعضای خانواده بعد از جدایی هاست.با این حال نظریات درباره ریشه ها و سرچشمه های این نهضت به قبل از این دوران بر می گردد.ناتان اکرمن می گوید: به طور کلی می توان گفت که در چهل سال گذشته،آن هم بیشتر تحت تأثیر نهضت انسان گرایانه – اگزیستانسیل،انحراف محسوسی از درمان فردی و فرایندهای روانی به سمت عوامل اجتماعی،محیطی و بین فردی پدید آمده است؛ تحولی که از جمله ثمرات آن،پیدایش روش های گروهی در آموزش،مدیریت و درمان است( هی لی،ترجمه ثنایی،1375).

گلدنبرگ و گلدنبرگ ( 1983 ) به پنج تحول علمی و بالینی ظاهراً متصل اشاره می کند که متفقاً صحنه را برای ظهور خانواده درمانی مهیا ساخته اند.این پنج حوزه عبارتند از: 1- گسترش درمان روانکاوی برای گستره کامل مشکلات عاطفی که سرانجام شامل کار با کل خانواده نیز شد؛ 2- معرفی نظریه عمومی سیستمها با تأکیدی که بر شناخت روابط میان اجزای مؤلف یک کل همبسته داشت؛ 3- پژوهش راجع به نقش خانواده در پدیدآیی اسکیزوفرنی در یکی از اعضای خانواده؛ 4- تحول و ظهور حوزه راهنمایی کودک و مشاوره زناشویی؛ 5- افزایش علاقه به فنون بالینی جدید نظیر گروه درمانی)همان).

برای درک آنچه امروز مورد توجه است ضرورت دارد،هرچند کوتاه،به سیر تحول مشاوره خانواده بپردازیم.سازه های رضایت زناشویی ،سازگاری زناشویی و خرسندی زناشویی از دیر باز در متون روان شناسی،به خصوص در متون خانواده درمانی،به طور گسترده به چشم می خورد.در واقع هدف نهایی تمام خانواده درمانگرها صرف نظر از روش ها و فنون درمانی و نظریاتشان،رسیدن به رضایت و سازگاری خانواده های نامتعادل است(حیدری،1385).

تعريف رضايت‌مندي زناشويي

انسان برحسب فطرت و طبیعت خود نیازمند همدلی است که با او زندگی کند و در کنار او به آرامش برسد. اساساً وجود یک ازدواج توأم با رضایت محل تبادل و تلاقی احساسات و عواطف مثبت بین زوجهاست و تشکیل خانواده بهنجار نقش بسزایی در بهزیستی جامعه دارد و احساس رضایت نقش بسزایی در کارکردهای بهنجار خانواده دارد (بنائیان،1386).

رضایت زناشویی یعنی انطباق بین انتظاراتی که فرد اززندگی زناشویی دارد و آن چیزی است که در زندگی اش تجربه می کند. یکی ازمهمترین تعریف ها توسط هاکینز انجام گرفته است که وی رضایت زناشویی را چنین تعریف می کند: احساس رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر در هر زمانی که همه جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرند( قائمی، 1381). الیس رضایت زناشویی را حاصل سازگاری زن و شوهر در ابعاد مختلف زندگی مشترک می داند که استحکام بنیان خانواده را تضمین می کند. رضایت زناشویی عبارت است از احساسات عینی از خشنودی، رضایت ولذت تجربه شده توسط زوجین . رضايت‌مندي زناشويي را بيشتر به صورت نگرش‌ها يا احساسات كلي فرد دربارة همسر و رابطه‌اش تعريف مي‌كننديعني رضايت‌مندي زناشويي يك پديدة درون‌فردي و يك برداشت فردي از همسر و رابطه است.

چنين تعريفي از رضايت‌مندي زناشويي، نشانگر آن است كه رضايت‌مندي يك مفهوم تك‌بعدي و بيانگر ارزيابي رضايت‌مندي زناشويي پيامد توافق زناشويي كلي فرد دربار همسر و رابطه‌اش است، و به صورت دروني احساس مي‌شود.اصطلاح توافق زناشويي، رابطة مناسب زن و شوهر را توصيف مي‌كند. در رابطه با توافق بالا، هر دو زوج، به گونه‌اي رفتار، تصور و ادارك مي‌كنند كه گويا نيازها و انتظار‌هايشان برآورده شده و چيزي وجود ندارد كه در روابطشان خلل ايجاد كند. در ازدواج بدون توافق زناشويي، مشكلات موجود ميان زوجين به حدي زياد است كه آنها را از احساس برآورده شدن نيازها و انتظارات باز مي‌دارد. اغلب زوج‌ها، جايي بين اين دو انتها قرار دارند و زمينه‌هايي از توافق و نبود توافق را تجربه مي‌‌كنند(کلینکه ، ترجمه محمدخانی،1383).