مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 41 صفحه
نوع فایل: word کد Mb261
برای دانلود مبانی نظری این متغیر به ادامه مطلب بروید...

افراد زيادي در نوشته هاي خود يك سري توانايي ها و ويژگي هاي شخصيتي را براي شخص مدير و موفقيت او لازم و ضروري دانسته اند كه در اينجا به اختصار توضيح داده مي شود. كونتز خصوصيات لازم براي شغل مديريت را شامل، علاقه و اشتياق به مديريت، مهارت هاي ايجاد ارتباط با ديگران، درستي و يكرنگي، تجربه شخصي (عملكرد گذشته در سمت مديريت) مي داند (طوسي، 1371).

هنري فايول ويژگي هاي زير را براي مديريت لازم مي داند: توانايي جسمي: يعني داشتن سلامت، نيرو يا انرژي و ظاهري مناسب. توانايي فكري: يعني داشتن ثبات رواني، اشتياق به پذيرفتن مسئوليت، ابتكار و وفاداري. معلومات عمومي: يعني آشنايي كامل با اموري كه ارتباط خاصي با وظايف سازمان دارد. معلومات شخصي: يعني داشتن اطلاعات خاص در مورد وظايف شغلي و كار مورد تصدي كه ممكن است فني، مالي يا اداري باشد. تجربه: يعني دارا بودن معلوماتي كه ضمن انجام كار عايد انسان مي شود (ايران نژاد و ساسان كهر، 1371).

رضائيان (1378)، عمده خصوصيات ويژه رهبران را شامل هوش، بيان رسا، رشد اجتماعي و انگيزش دروني مي داند. 2-18. شخصيت و كار بديهي است افراد داراي شخصيت هاي متفاوت اند. مشاغل هم از همين ويژگي ها برخوردارند. بر اساس اين شيوه استدلال، تلاش هاي زيادي انجام گرفته است تا افراد در مشاغل مناسب گمارده شوند (رابينز، 1998، به نقل از پارسائيان و اعرابي، 1387). بيشترين كاربرد تئوري شخصيت در محيط هاي كاري از طريق شناسايي و مطالعه صفاتي بوده كه با محيط كار ارتباط مستقيم داشته اند. سه صفت مهم كه به طور وسيع مورد مطالعه قرار گرفته اند عبارتند از: مكان كنترل، اقتدارخواهي، خودتنظيمي (مورهد و گريفيين ، 1989، ترجمه: الواني و معمار زاده، 1380).

مكان كنترل عبارت است از باور فرد نسبت اين كه رفتار او تا چه اندازه اثر مستقيم بر پيامد هاي همان رفتار دارد. اين ويژگي شخصيتي به الگوهاي رفتاري متفاوتي منجر مي شود. افرادي كه به باور خود، وقايع و پيامدهاي مؤثر بر زندگي را در كنترل دارند، درون كنترل ناميده مي شوند و كانون كنترل دروني دارند. در مقابل، افراد برون كنترل بر اين عقيده اند كه رفتار و عملكرد آن ها نتيجه شرايطي است كه خارج از كنترل آن هاست. درون كنترل ها در سازمان مسئوليت كارشان را خود به عهده مي گيرند و به محيط و ديگران نسبت نمي دهند. برون كنترل ها معتقدند كه زندگي كاريشان در كنترل مديران بالا تر است (قلي پور، 1386).

تحقيقات نشان داده است كه افراد با كانون كنترل دروني و بيروني نسبت به عوامل سازماني، خصوصا˝ با توجه به مشاركت در تصميم گيري واكنش هاي متفاوتي نشان مي دهند (رابينز، 1997). مدير تربيت بدني يك دانشگاه، رئيس اداره تفریحات سالم يك شهر يا نمايندگي هاي ورزشي اگر منبع كنترل دروني داشته باشند بهتر عمل خواهند كرد. از سوي ديگر افراد با كانون كنترل بيروني در موقعيت هايي كه پايبندي زيادي به قوانين و مقررات و نظارت افراد مافوق را مي طلبد به خوبي عمل مي كنند (رابينز، 1997).

بليط فروشان يك رويداد بزرگ ورزشي نياز دارند از يك روش مشخصي در توزيع بليط ها تبعيت كنند، بنابراين افراد با منبع كنترل بيروني احتمالا˝ در اين موقعيت اجراي بهتري خواهند داشت و با اين شغل سازگاري بيشتري دارند (طالب پور، 1387).