مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 50 صفحه
نوع فایل: word کد Mb230
برای دانلود مبانی نظری این متغیر به ادامه مطلب بروید...

استرس را یکی از جنبه های طبیعی و اجتناب ناپذیر زندگی انسان معاصر خوانده اند که به اشکال مختلف تعریف شده است (هوخلی ، 1983). برخی آن را در یک کلمه به فشار روانی یا تنیدگی تعریف کرده و گروهی آن را پاسخ فیزیولوژیک انسان به محرک های محیطی تهدید کننده دانسته اند(لی داکس ، 1986).

این موضوع که استرس ماهیتی جسمانی، شناختی یا عاطفی دارد، از دیرباز مورد بحث اندیشمندان بوده است. شناخت گرایان به عنوان رویکرد غالب در روانشناسی عصر حاضر، جسم، ذهن و احساس را اجزاء تفکیک ناپذیر وجود آدمی می داند که هر یک از آن ها متشکل از اجزایی متعدد و بهم تنیده هستند و در شبکه ای متعامل، رفتار را شکل می دهند(لازاروس ، 1999). استرس یکی از پدیده های رایج زندگی امروزی است. شهرنشینی، مهاجرت، صنعتی شدن، پیچیدگی جوامع و سازمان ها و ... مردم را با استرس زیادی مواجه ساخته است. به گونه ای که شواهد نشان می دهد نزدیک 80 درصد مشکل ها امروزه ریشه در استرس دارد. استرس به طور اعم و استرس های تحصیلی به طور اخص از عوامل مؤثر بر میزان عملکرد تحصیلی و سلامت افراد است(امین یزدی و صالحی فدردی،1387).

هانس سلیه (1980)، استرس را پاسخ نامشخص بدن به هر گونه تقاضا ناميده ا ست . گروهي از صاحب نظران، استرس را بيماري شايع قرن نامگذاري كرده اند. استرس، مي تواند نيروها را تحليل ببرد و فعاليت ها و تلاش ها را تحت تاثير قرار دهد(نظامی،1386). وقتی كه عامل استرس زا، زندگي انسان را تحت تاثير قرار دهد، حالت هیجانی و تفکر فیزیولوژیکی ما ازسطح بهنجار و متعادل خود خارج شده، فعاليت شناختي، آسيب پذير مي گردد و مشكلات رفتاري به صورت احساس اضطراب و افسردگي فرا خوانده مي شود(ریو ،1992). روان شناسان، استرس را انتظار انطباق، مقابله و سازگاري از سوي ارگانيسم تعريف كرده اند(راتوس ،2007).

استرس شديد و بلند مدت نظير تغييرات زندگي (هاركنيس و لوتر ، 2001)، مي تواند توانايي سازگاري فرد را تحت تاثير قرار دهد، موجب افسردگي شود و ضمن آسيب به بدن، لذت زندگي را از بين ببرد (كي كولت- گلاسر ،2002).