مشخصات این متغیر:
شرح متغیر: نظم جويي هيجان، يك اصل اساسي در شروع، ارزيابي و سازماندهي رفتار سازگارانه و هم چنين جلوگيري از هيجان هاي منفي و رفتارهاي ناسازگارانه محسوب مي شود (گرانفسکی و همکاران، 2001).
منابع فارسی و لاتین: دارد
تعداد صفحه: 24 صفحه
نوع فایل: word کد Mb23
برای دانلود مبانی نظری این متغیر به ادامه مطلب بروید...

واژه ی نظم جويي هيجان مشتمل بر راهبردهايي است كه باعث كاهش، حفظ و يا افزايش يك هيجان مي شوند و به فرآيندهايي اشاره دارد كه بر هيجان هاي كنوني فرد و چگونگي تجربه و ابراز آنها اثر مي گذارد (جرمن، وان- در- لیندن، داکرمونت و زرماتن ، 2006).

از آنجايي كه نظم جويي هيجان نقشي محوري در تحول بهنجار داشته و ضعف در آن، عاملي مهم در ايجاد اختلال هاي رواني به شمار مي رود، نظريه پردازان بر اين باورند، افرادي كه قادر به مديريت صحيح هيجاناتشان در برابر رويدادهاي روزمره نيستند، بيشتر نشانه هاي تشخيصي، اختلال هاي دروني سازي از قبيل افسردگي و اضطراب را نشان مي دهند (نولن- هاکسما، ویسکو، لیبومیرسکی ، 2008).

بنابراين مي توان گفت، نظم دهي هيجان عاملي كليدي و تعيين كننده در بهزيستي رواني و كاركرد اثربخش است (گرانفسکی و همکاران، 2001). كه در سازگاري با رويدادهاي تنيدگي زاي زندگي نقش اساسي ايفا مي كند (نولن- هاکسما و همکاران، 2008).

به طور اجمالي مي توان اذعان نمود كه افراد از روش هاي مختلفي جهت نظم جويي هيجاناتشان استفاده مي كنند و يكي از متداو ل ترين اين روش ها استفاده از راهبردهاي شناختي است. راهبردهاي نظم دهي شناختي هيجان، فرآيندهاي شناختي هستند كه افراد براي مديريت اطلاعات هيجان آور و برانگيزاننده به كار مي گيرند و بر جنبه شناختي مقابله تأكيد دارند؛ بنابراين، افكار و شناخت ها در توانايي مديريت، نظم جويي و كنترل احساس ها و هيجان ها بعد از تجربه ی يك رويداد تنيدگي زا نقش بسيار مهمي دارند (گرانفسکی و همکاران، 2001).

سال ها پژوهش به نقش مهم تنظيم هيجان در سازش با وقايع تنيدگي زاي زندگی وضوح بخشيده است (گرنفسکی و همکاران، 2001).

تنظيم هيجان دلالت دارد بر به كار گماشتن افكار و رفتارهايي كه در هيجان هاي آدمي تأثير مي-گذارند. هنگامي كه انسان ها تنظيم هيجان را به كار مي گيرند، چگونگي تجارب و تظاهر هيجان هاي خود را هم تحت اختيار مي گيرند. گمان مي شود توانايي تنظيم هيجان خصيصه اي از خصوصيات هوش هيجاني است (بارون و پارکر ، 2000، به نقل از امین آبادی، دهقانی و خداپناهی، 1390).

هرچند كه تعريف عملياتي مفهوم تنظيم هيجان دشوار است بسياري از محققين روانشناسي رشد سعي در مطالعة آن دارند. تحت سيطره درآوردن مفهوم تنظيم هيجان دشوار است، چرا كه تظاهرات و تجارب هيجاني نيز حقيقتا حل نشده اند و هيجان ها در محور فهم مفهوم هيجان ها درجات متفاوتي دارند. بر اين اساس به تعريفي عملياتي از خود هيجان كه تلاش در وضوح بخشيدن به تعريف تنظيم هيجان دارد نياز داريم.

هيجان چيست؟

هيجان ها از ديدي كاركردي تلاش هايي همگرا توسط فرد محسوب مي شوند، به منظور ابقاء، تغيير و يا خاتمه دادن به روابط ميان فرد و محيط تأثيرگذار، گروهي ادعا دارند تنظيم هيجان وابسته به دو سطح است: فرايند تنظيم هيجان و بازده آن (گراس ، 1999).

تنظيم هيجان اين گونه تعريف مي شود: تنظيم هيجان مبتني است بر فرايندهاي دروني و بيروني پاسخ دهي در برابر مهار و نظارت، ارزيابي و تعديل تعاملات هيجاني به خصوص خصايص زودگذر و تند آنها براي به تحقق رسيدن اهداف (تامپسون، 1994، به نقل از امین آبادی، دهقانی و خداپناهی، 1390).