مشخصات این متغیر:
نام متغیر: دلزدگی زناشویی، مفهوم دلزدگی زناشویی:
دلزدگی زناشویی، وضعیت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که کسانی را که توقع دارند عشق رویارویی و ازدواج به زندگیشان معنا ببخشد را متاثر می سازد (پاینز، 1998). الیس (1986) دلزدگی زناشویی را عدم احساسات عینی از خشنودی، عدم رشایت و لذت تجربه شده توسط توسط زن و شوهر موقعی که همه جنبه های ازدواج را در نظر می گیرند، می داند.
منابع فارسی و لاتین: دارد
تعداد صفحه: 30 صفحه
نوع فایل: word کد Mb14
برای دانلود مبانی نظری این متغیر به ادامه مطلب بروید...

دلزدگی زناشویی زمانی بروز می کند که زوجین متوجه می شوند که علیرغم تلاشهایشان رابطه شان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد. وقتی زن و شوهر از عشق و شیفتگی فاصله می گیرند، هر حادثه ی دلسرد کننده ای برای توجیه برچسب زدن منفی به همسرشان کافی به نظر می رسد. شوهر در این شرایط حتی اگر یک بار حساسیت نشان نداد یک فرد بی احساس تلقی می شود. اگر زن ولو یک بار انتظار محبت شوهر را برآورده نکند نامهربان می شود (کمایی و صداقتی فرد، 1394).

دلزدگی زناشویی به علت مجموعه ای از توقعات غیر واقع گرایانه و تفکرات غیر منطقی و فراز و نشیب های زندگی بروز می کند. دلزدگی زناشویی به دلیل اشکال در یک یا هر دو نفر نیست. دلزدگی از عشق یک روند تدریجی است و به ندرت و به طور ناگهانی بروز می کند صمیمیت و عشق زندگی رنگ باخته و خستگی عمومی عارض می شود و در شدید ترین نوع دلزدگی با فروپاشی رابطه همراه است (برنشتاین و برنشتاین، ترجمه سهرابی، 1382).

بنابراین، دلزدگی زناشویی یک فرایند تدریجی است، وقتی که شخص در پاسخ به استرس مدت دار و درد و فشار جسمی، روانی و عاطفی، جدایی از کار و دیگر روابط معنی دار قرار می گیرد که نتیجه آن کاهش قدرت بهره وری است، ایجاد می شود (گورکین ، 2009). دلزدگی زناشویی به علت مجموعه ای از توقعات غیر واقعی از همسر و ازدواج، تداوم با استرس ها، واقعیت ها و فراز و نشیب های زندگی بروز می کند (لینگرن ، 2003). تعارض بین فردی یک عامل استرس زای مهم است (بشلیده و همکاران، 1391).

هووارد (2011) فرسودگی را یک پاسخ انطباق یافته به استرس دانست. در واقع شکل نهایی استرس، دلزدگی می باشد (لائس و لائس ، 2001).

علایم دلزدگی زناشویی نشانه های جسمی. دلزدگی جسمی ناشی از دلزدگی به صورت خستگی، ملامت، سردرد های مزمن و ناراحتی معده، کمبود میل (شهوت) و پرخوری همراه است. به عبارت دیگر دلزدگی جسمی یک نوع احساس خستگی و کسالت، دلزده ها علامت هایی مثل بی حالی، سردردهای مزمن، دردهای شکمی و بی اشتهایی یا پرخوری هم از خودشان نشان می دهند. دلزده ها از نظر جسمی هم از پا می افتند(پاینز، 1996؛ ترجمه گوهری راد و افشار، 1383).

نشانه های عاطفی. دلزدگی عاطفی شامل دلخوری، بی میلی برای حل مشکلات و احساس غم و دلتنگی، ناامیدی، احساس بی معنایی، افسردگی، تنهایی، کمبود انگیزه و در دام افتادگی و اختلالات هیجانی و گاهی در صورت دلزدگی به وجود آمدن افکار خودکشی در فرد دلزده می باشد. دلزده ها قبل از هر چیز احساس آزردگی می کنند. آنها حس می کنند در زندگی مشترک اذیت می شوند. تمایلی به حل مشکلات نشان نمی دهند و امیدی هم ندارند مشکلاتشان حل شود. گاهی این ناامیدی و اندوه آنان را به وادی افسردگی می کشاند. آنها احساس می کنند زندگی پوچ و بی معنایی دارند. حس می کنند کسی را در زندگی ندارند که از آنها حمایت عاطفی کند(پاینز، 1996؛ ترجمه گوهری راد و افشار، 1383).