موضوع پروپوزال پایان نامه روانشناسی (ایده 481) :

آیا الگوهای رفتاری خانواده بر اساس طرحواره مدل شناختی بک قابل شکل گیری است؟

زمانی که اعضاء خانواده در تلاش برای پیش بینی الگوهای رفتاری دیگران هستند، کمتر مسئولیت ایجاد بهبودی در رابطه را به عهده می گیرند. پیش بینی ها و انتظارات منفی، احساس ناامیدی را در زوجها و خانواده ها ایجاد میکنند. مورد تد و دوریس تد، أعتقاد ثابتی دارد که همسرش، دوریس، در دوران بچگی اش "بچه ای لوس" بوده است و والدینش به او اجازه انجام هر کاری که می خواست، می دادند. موضوع مورد بحث تد این است که والدين دوريس، بیش از حد او را آزاد گذاشته اند و خواسته های غیر منطقی " او را برآورده کرده اند. در نتیجه، زمانی که برخوردی در رابطه زناشویی آنها ایجاد می شد تد به این باور می رسید که دوریس هر کاری که بخواهد انجام می دهد، زیرا والدين او هم بدون توجه به رفتارهای او به حمایت از او ادامه می دادند. در نتیجه، تد هیچ شانسی برای تغییر در رابطه شان نمی دید. از طرف دیگر، دوریس احساس می کرد که تد این شکایت را به عنوان بهانه راحتی به کار می برد تا از آن هر زمان که خواست احساس همدردی دیگران را جلب کند، استفاده کند. انتظارات به ندرت در انزوا اتفاق می افتند. آنها معمولا براساس برخی از حقایق هستند که انکار آنها با تغییرشان را دشوار می کند. انتظارات و اسنادها معمولا بسیار جامع هستند. برخی مطالعات جالب که توسط پریتزر، اپستین و فلمینگ (۱۹۹۱) انجام شدند، نشان دادند در مواردی که همسران مشکلات ارتباطی را به جای نسبت دادن به رفتار همسرشان یا عوامل خارجی، بیشتر به رفتار خودشان نسبت می دهند، احتمال بیشتری وجود دارد که بهبودهایی در مشکلات ارتباطی آنها در آینده ایجاد شود. در واقع، تمایل بیشتر طرفین بر سرزنش یکدیگر این فرضیات را بیشتر بدبینانه می کند.

اپستین و با کام (۲۰۰۲) نوشتند که توجه انتخابی، اسنادها و انتظارات، تماما به طرفین و به خاطر اینکه نوع اطلاعات زیادی در هر موقعیت بین فردی وجود دارد، توجه انتخابی تا حدی اجتناب ناپذیر است. اما ظرفيت زوجها و اعضاء خانواده برای شکل دهی ادراکهای تبعیضی و سوگیرانه از یکدیگر نیز نکته مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. استنباطهایی که در اسناد و انتظارات شامل می شود نیز جنبه های طبیعی از پردازش اطلاعات انسان هستند که در فهم رفتار افراد دیگر و پیشگویی راجع به رفتار بعدی آنها دخالت دارند. اما، خطاهایی که در این استنباطها روی می دهند می توانند اثرات مضر و زیانبخشی روی روابط زوجها و خانواده بگذارند، بویژه هنگامی که یک فرد اعمال و کارهای دیگران را به ویژگی ها و خصیصه های منفی نسبت می دهد ( برای مثال نیت سوء) یا در مورد چگونگی واکنش دیگران به اعمال و کارهای او قضاوت نادرست می کند. فرضیات هنگامی انطباقی هستند که معرف های واقعی افراد و روابط باشند، و بسیاری از معیارهایی که افراد در اختیار دارند، مثل معیارهای اخلاقی راجع به اشتباه سوء استفاده از دیگران به کیفیت روابط خانوادگی مربوط می شوند. با این حال فرضیات و معیارهای نادرست یا مفرط می توانند باعث شوند که افراد به طور نامناسب با دیگران تعامل برقرار کنند، مثل هنگامی که والدین این معیار یا استاندارد را برمی گزیند که عقاید و احساسات کودکان را نباید مادامی که آنها را در خانه پدر و مادرشان زندگی می کنند در نظر گرفت.

بک و همکارانش؛ بک، راش، شائر و امری، ۱۹۷۹؛ جی.اس بک ۳ (۱۹۹۵) جریان لحظه به لحظه تصورات، عقاید و باورهای آگاهانه را افکار اتوماتیک می خوانند. برای مثال "شوهرم دوباره لباس ها را کف اتاق انداخت"، "او اهمیتی به احساسات من نمی دهد" یا "پدر و مادرم دوباره به من «نه» گفتند به خاطر اینکه آنها دوست ندارند که به من کمک کنند. درمانگران شناختی - درمانی توضیح داده اند که چگونه افراد به طور معمول افکار اتوماتیک را به صورت ظاهر می پذیرند. اگرچه بازتاب همه پنج نوع شناخت شناسایی شده توسط باکام و همکارانش (۱۹۸۹) را می توان در افکار اتوماتیک فرد یافت، درمانگران شناختی - رفتاری بر ادراک های انتخابی لحظه به لحظه و استنباطهایی شامل اسنادها و انتظارات که به احتمال زیاد در آگاهی شخص قرار دارند، تأكيد می کنند. تصور می شود که فرضیات و استانداردها ( معیارها) جنبه های زیربنایی وسیع تر جهان بینی فرد هستند که جزء طرحواره های مدل شناختی بک در نظر گرفته می شوند (بک و همکارانش، ۱۹۷۹؛ جی.اس. یک (۱۹۹۵)؛ ليهی ۴، ۱۹۹۶).